ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

شعر گفتن

منصور
دوشنبه 13 دی ماه سال 1389 ساعت 01:09 AM
سلام به دوستان گرامی
   یکی از مباحث مهم مطرح شده در نظرات استاد پورپیرار مساله دواوین است. همانطور که می دانید همه آن شعرا همراه با دیگر شخصیت های قبل از ناصرالدین‌شاه به زباله دان مجعولات پیوسته اند. برخی معتقدند که سوای مجعول بودن این شعرا باید خود اشعار مورد بررسی قرار گیرند و نتیجه می گیرند که اشعار کاملا در تطابق با دین و قرآن قرار دارند. آنها برای تطهیر و توجیه عمل شعر گویی و شعر گرایی آیه آخر سوره شعرا را ملاک قرار می دهند و می گویند خداوند برای برخی شعرا استثنا قائل شده است و تمام شعرای موجود در ایران شامل این استثنا هستند. با این توجیه باید فقط برخی اشعار ایرج میرزا را شامل نکوهش قرآن بدانیم و بس. کاملاً بدیهی است که هیچ شاعری مدعی مخالفت اشعار خود با قرآن نیست. چنانکه در مقدمه مثنوی معنوی، مولانا ادعا می‌کند که«هذا اصول اصول اصول الدین است» و این کتاب را بالاتر از قرآن قرار می‌دهد. کسی که دیوان شمس او و بسیاری کتب دیگر از خورجین بدیع‌الزمان فروزانفر در آمده. فروزانفر همان کسی است که معیر عزری تعریف و تمجید بسیاری از او در زمان هم‌پیالگی در اسرائیل ارائه داده است.
    «آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى‏آیند (۲۲۱) بر هر بهتان‌زن گناهکارى فرود مى‏آیند (۲۲۲)گوش می‌گذارند و بیشترشان دروغگویند (۲۲۳) و شاعران را گمراهان پیروى مى‏کنند (۲۲۴)آیا ندیده‏اى که آنان در هر وادیى سرگردانند (۲۲۵)و آنانند که چیزهایى مى‏گویند که انجام نمى‏دهند (۲۲۶)مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته‏اند یارى خواسته‏اند و کسانى که ستم کرده‏اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (۲۲۷)
هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿۲۲۱﴾تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿۲۲۲﴾ یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿۲۲۳﴾ وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿۲۲۴﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿۲۲۵﴾ وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾ »
در مورد آیات فوق توضیحاتی ارائه کرده‌ام ،تقاضا دارم با شکیبایی مطالعه فرمایید.
   آیات فوق را یکبار دیگر بررسی کنیم: در آیه 221 و 222 خداوند خبری را مطرح می‌فرماید و آن اینکه شیاطین بر (هر) افاک اثیمی فرود می‌آیند. در اینجا سه سوال مطرح می‌شود: 1. چه کسانی افاک اثیم هستند؟ 2. نسبت به چه کسی افاک اثیم هستند؟ 3. مصداق افک(بهتان) و اثم(گناه) در اینجا چیست؟ پاسخ این سوالات در آیات بعد نهفته است.
   پاسخ سوال اول:آیه 223 ، همان کسانی که دزدانه گوش می‌دهند ولی اکثرشان دروغ‌ می‌گویند.
   پاسخ سوال دوم: قرآن و پیامبر
   پاسخ سوال سوم: شعر شمردن قرآن و شاعر خواندن پیامبر
مخلص کلام اینکه کسانی دزدانه به آیات قرآن گوش می‌دادند ولی به دروغ می‌گفتند که اینها شعر است و پیامبر شاعر است. عبارت «افاک اثیم» یک بار دیگر هم در قرآن به کار رفته است، سوره 45 آیه 7. در آنجا هم سخن از حقانیت آیات قرآن است و اینکه کسانی دانسته آنرا انکار می کنند.

   « فرو فرستادن این کتاب از جانب الله عزیز حکیم است (۲)به راستى در آسمانها و زمین براى مؤمنان نشانه‏هایى است (۳)و در آفرینش خودتان و آنچه از جنبنده پراکنده مى‏گرداند براى مردمى که یقین دارند نشانه‏هایى است (۴)و پیاپى آمدن شب و روز و آنچه خدا از روزى از آسمان فرود آورده و به آن زمین را پس از مرگش زنده گردانیده است و گردش بادها براى مردمى که مى‏اندیشند نشانه‏هایى است (۵)این است آیات خدا که به حق آن را بر تو مى‏خوانیم پس بعد از خدا و نشانه‏هاى او به کدام سخن خواهند گروید (۶)واى بر هر افاک اثیم (۷)آیات خدا را که بر او خوانده مى‏شود مى‏شنود و باز به حال تکبر چنانکه گویى آن را نشنیده است‏سماجت مى‏ورزد پس او را از عذابى پردرد خبر ده (۸)و چون از نشانه‏هاى ما چیزى بداند آن را به ریشخند مى‏گیرد آنان عذابى خفت‏آور خواهند داشت (۹)پیشاپیش آنها دوزخ است و نه آنچه را اندوخته و نه آن دوستانى را که غیر از خدا اختیار کرده‏اند به کارشان مى‏آید و عذابى بزرگ خواهند داشت (۱۰)این رهنمودى است و کسانى که آیات پروردگارشان را انکار کردند بر ایشان عذابى دردناک از پلیدى است (۱۱)

تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ﴿۲﴾ إِنَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِینَ ﴿۳﴾ وَفِی خَلْقِکُمْ وَمَا یَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آیَاتٌ لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ ﴿۴﴾  وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن رِّزْقٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ آیَاتٌ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۵﴾ تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾ وَیْلٌ لِّکُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿۷﴾یَسْمَعُ آیَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِرًا کَأَن لَّمْ یَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿۸﴾ وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آیَاتِنَا شَیْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُوْلَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ ﴿۹﴾ مِن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلَا یُغْنِی عَنْهُم مَّا کَسَبُوا شَیْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۰﴾ هَذَا هُدًى وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مَّن رِّجْزٍ أَلِیمٌ ﴿۱۱﴾ »

سراسر سوره 45 در مورد حقانیت قرآن است ولی منظور ما از رجوع به آن این بود که مفهوم «افاک اثیم» را بیابیم. آیات 6، 7 و 8 سوره‌ی 45 ، هماهنگی و التزام جالبی با آیات 222 و 223 سوره‌ی شعرا دارد، مخصوصاً آیه 6؛ «به کدام سخن خواهند گروید؟ به شعر؟!». کلمه «افک» در چند جای دیگر از قرآن هم بمعنای بهتان بستن به آیات قرآن است از جمله در: 25-4 و 46-11، 34-43 و 51-9. پس هرگونه تشکیک در حقانیت قرآن بهتان و گناه است.
    در آیه‌ی 224 سوره‌ی شعراء ضمن اینکه یک مصداق معین از تشکیک در قرآن را بیان می‌کند (که همان شعر شمردن قرآن است یعنی پاسخ به سوالات دوم و سوم)، خاصیت منشاء شعر یعنی شاعر را هم بیان می‌کند؛ «تنها گمراهان از شعراء تبعیت می‌کنند». به این ترتیب پرونده‌ی شعراء در همین آیه‌ی 224 بسته می‌شود. حرف «واو» در کلمه‌ی «والشعراء»، واو حالیه است و معنای «درحالیکه» می‌دهد. پس قرآن شعر نیست چون هدایت یافتگان از آن تبعیت می‌کنند. در آیات بعد خداوند در مورد این گمراهان که از شعراء تبعیت می کنند توضیحاتی می‌دهد. این گمراهان در هر وادی سرگردانند، حرفهایی می‌زنند که انجام نمی‌دهند، مگر آنانکه ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و بسیار یادخدا کنند و پس از آنکه مورد ظلم واقع شدند یاری بخواهند. اینجا سوالی مطرح می‌شود: 1. این گمراهان از سوی چه کسی مورد ظلم واقع شده‌اند؟ 2. از چه کسی یاری بخواهند؟ پاسخ کاملاً واضح است؛ این گمراهان توسط شعراء مورد ظلم واقع شده‌اند و پس از ایمان و عمل صالح و بسیار یاد خدا کردن از خدا یاری بخواهند. در پایان آیه 227 خداوند می فرماید :بزودی ظالمان خواهند دانست به چه بازگشت گاهی باز خواهند گشت. منظور از ظالم هم که معلوم شد شعرا هستند. بنابراین ما نمی‌توانیم شاعر مومن یا شاعر صالح داشته باشیم همانطور که نمی‌توانیم مدفوع یا خون یا گوشت خوک طاهر داشته باشیم.
   بنابراین معنی آیات 221 تا 227 سوره شعرا چنین است:
   « آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى‏آیند (۲۲۱) بر هر بهتان‌زن گناهکارى فرود مى‏آیند (۲۲۲)(کسانی که آیات قرآن را) دزدانه گوش می‌دهند و بیشترشان دروغگویند (که می‌گویند قرآن شعر است و پیامبر شاعر است) (۲۲۳) در حالیکه شاعران را گمراهان تبعیت مى‏کنند(ولی پیروان قرآن هدایت یافتگان‌اند) (۲۲۴)آیا ندیده‏اى که آنان(پیروان شعراء) در هر وادیى سرگردانند (۲۲۵)و آنانند که چیزهایى مى‏گویند که انجام نمى‏دهند (۲۲۶)مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم(شاعران) قرار گرفتند (ازخدا) یارى خواسته‏اند و کسانى که ستم کرده‏اند (شاعران) به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (۲۲۷)
   دروغگو در مورد کسی به کار می‌رود که حقیقت را می‌داند ولی غیر از آن را ارائه می‌دهد که در اینجا منظور شاعران‌اند زیرا اگر کسی حقیقت را نداند در واقع غافل است و گمراه. در آیات فوق حساب این دو کاملاً از هم جدا شده است. در آیات سوره‌ی 51 به دروغگویان اشاره شده است:
  «به نام خداوند رحمتگر مهربان  سوگند به بادهاى ذره‏افشان (۱)و ابرهاى گرانبار (۲)و سبک سیران (۳)و تقسیم‏کنندگان کار (۴)که آنچه وعده داده شده‏اید راست است (۵)و مسلماً دین واقعیت دارد (۶)سوگند به آسمان مشبک (۷)که شما [درباره قرآن] در سخنى گوناگونید (۸)[بگوى] تا هر که از آن برگشته برگشته باشد (۹)مرگ بر دروغپردازان (۱۰)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالذَّارِیَاتِ ذَرْوًا ﴿۱﴾ فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ﴿۲﴾ فَالْجَارِیَاتِ یُسْرًا ﴿۳﴾  فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ﴿۴﴾ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿۵﴾  وَإِنَّ الدِّینَ لَوَاقِعٌ ﴿۶﴾  وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُکِ ﴿۷﴾ إِنَّکُمْ لَفِی قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ﴿۸﴾ یُؤْفَکُ عَنْهُ مَنْ أُفِکَ ﴿۹﴾  قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ ﴿۱۰﴾
پاسخ:
آقای منصور. شرط مندرج در آیه ۲۲۷ سوره شعرا بازگشت شاعران از مسیر ظلم و یاری عملی به مسلمین است، در این جا نیز آشکارا می بینیم که خداوند سرودن شعر را ظلم خوانده است. حالا قضاوت کنید که چه گونه به عنوان ضدیت لج بازانه با توصیه های قرآن جوامع مسلمین را در شعر غرق کرده اند!