ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

تسلیم شدن به حقیقت از میان دشمنان حقیقت

آزاده / ق

دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت 06:55 AM
متاسفانه ، دسترسی به آن روشنفکران مورد نظر ندارم . هنوز از این شوک  روحی تولد و پرورش در یک خانواده جدید السلام خارج نشده ام ، اما وقتی می نویسم  ما هنوز زنده ایم ... نفس می کشیم . بیلاخی ست به ریش تمام آن حقه بازان معتکف اورشلیم . ما که می دانیم اینترنت را چه کسانی اداره می کنند ، در ساعاتی که خودشان  نباشند در ایران خودمان کم نیستند عده ای که دست به سینه رو به قبله اورشلیم ایستاده اند ، همان هایی که در طول جنگ هشت ساله از اسرائیل سلاح وارد کردند .. هر جمله کم و زیاد مخابره می شود به آن خاخام ها با دم خاکستری .  
این جماعت فکر کرده بودند که بزرگترهای ما ترس زده شده اند یا اینکه در فالانژهای لبنان ذوب شدند و یا اینکه در سوریه هنوز بر سر نوشتن یک سطر ادبی با دیگر ادبیان عرب دست به یقه شده اند ، که آن برگ از حقیقت یهودیان مصری به باد سپرده شده است . اما فکرش را نمی کرده اند در شعبه ایران ، وصلت دختران دیگر محدود به محله نیست و حالا فرزندان این فامیل دو ملیتی شده اند و پته ها را بر آب می دهند و طشت ها را از دیوارهای سست هوار می کنند .
اگر دست خودشان بود تا به حال منکر این شعبه از خانواده در ایران می شدند و به ما برچسب مثلا عرب افراطی ، خلق عرب ، پان عرب می دادند .. اما چون به خوبی پراکنده گی جغرافیای هم کیشان خود را می دانند ، پس این نشانه های حقیقی را که دست آویز کردند برای ساخت دولت یهود را چه کنند ؟  برای همین ته حرف شان می رسد به اینکه ما بیماری نفرت از خود گرفتیم که خوشبختانه آنقدر حلقه محاصره و پاسخ خواستن از آنها در مورد چنین افراط هایی ، دارد تنگ می شود که این نظریه هم دارد خنثی می شود .
ولی فکر کنم  شخص شما آقای ناصر پورپیرار به جای بعضی از ما جهود زاده گان چپ مسلک ، انجام وظیفه کرده باشید . آنهم بعد از اولین  حس درد وجدان تان و همت کردن برای نوشتن اولین کتاب تان .
ولله .. تا همین یکی دو هفته پیش در یکی از سایت های خبری اسرائیل کامنت می دادیم به چه فراخی  که دیگر دخالت بس است .. اما داشت به کوچه های باریک می رسید برای همین بپاهایی که من و شما به خوبی با آنها آشنا هستیم  ، سرعت گیر گذاشته و بعد هم یک مانع به اسم فیلتر . حیران ماندم چرا حکومت مرکزی ایران ،  این خواهران و برادران غزه دوست باید از کل کل ما با جهود اسرائیل ، ابرو درهم بکشند و تابلوی ورود ممنوع را برای ما نصب کنند ، پس تکلیف شعارهای الموت الاسرائیل  در پایتخت ام القرای اسلام چه می شود ؟
حق بده آقای پورپیرار هنوز در ابتدای راه هستیم یا بهتر است به سبک خودتان بنویسم :  " قدری حوصله  کن " و تذکرتان را به خودتان گوشزد کنم .  از آن یک هفته پیش که تلفنی با هم در مورد گزارش روزنامه جام جم صحبت کردیم  چند روز بیشتر نگذاشته ، باید کمی هم براین حقایق مکث کنم و بعد به ذهن بسپارم ؟
راستی ،  چه خوب مگر 24ساعته  پای سیستم بیدار هستید که نظرات را فی الفور تایید و بعد به فراخور مزاج تان پاسخ ما را می دهید ؟
پاسخ:
خانم آزاده. زمان ظهور حقیقت است، از هر افق که میسر باشد. این ابزار نو، که بنیان اندیشی نام گرفته، نه فقط با عطف نظر به هشدارهای الهی در قرآن، بل در هر کنکاش معقول، لاجرم قربانی خود را در میان راه بران کنیسه می یابد. باید نیک بدانید که نفرت از خود یهودیان، که پشت خاخام های بی تورات امروز را می لرزاند، بسیار کارسازتر از به میدان آمدن تک سواری به نام پورپیرار است. از آن زمان که کنیسه کستلر را تحمل نکرد و با پارکینسون به دیار یار فرستاد، بیداری بیان جان تازه گرفت و جنگ فرهنگی جانشین بمب فسفری شد که در متوقف کردن گفتار بی اثر است.