من هم مانند بسیاری دیگر از دوستانی که خواننده این وبلاگند ترک زبانم و اجازه میخواهم چند کلمه ای برای دوستانی که در مورد مطلب این قسمت می نویسند بیان کنم:
در طی این سالها که حق وصبر منشر می شود همیشه از طرف آقای پورپیرار تاکید جدا بودن مقوله حقوق انسانی اقوام از ریشه یابی تاریخ شده است و لطفا دوباره با ادغام این دو وارد بحثهای اضافی و ناشیانه نشوید.
زبان ترکی سرشار از کلمات عربی است که حتی در دور افتاده ترین دهات واز سوی بیسوادترین آدمها مورد استفاده قرار می گیرد اما بسیاری از کلمات کتابهای مورد بحث یعنی آن تورات و این جودت نامه در حال حاضر مشابه ترکی دارد.اما طبعا بخاطر نبودن مستندات نمی توان گفت که آیا این کلمات ترکی بعد از آن کتابها تولید شده یانه؟ادعا از هردو طرف بخاطر نبودن مدرک قابل قبول نیست اما طبعا کتاب جودت وجود دارد و حتی اگر زبان نوشتاری وی برای من ترک زبان درسال1391 خنده دار و نامانوس باشد در سال انتشارش مورد قبول واقع شده است.
قطعا زبان ترکی در طی این مدتی که از عمر من می گذرد و تا آنجا که بنده به منابع قدیمی تر از عمرم (حدود 150سال قبل) دسترسی دارم در حال گسترش و یافتن لغات و واژه جدید تر است و این بیانگر جدید بودن زبان ترکی در این منطقه است. اما وجود این زبان در آسیای میانه و چین که دور از پوریم بوده اند سوالی بزرگ برای پاسخی عاجل میباشد.
وجود سنگ نوشته هایی با خط میخی که بنده از نزدیک مشاهده کرده ام به هیچوجه بیانگر حضور ترک یا فارس در منطقه نیست و در صورت تعلق این آثار مثلا به قوم اورارتو یا عیلام یا... به خاطر عدم امکان ترجمه تنها نشانگر وجود کسانی در این مناطق قبل از پوریم می باشد و لاغیر.
قلعه ضحاک که یک نامگذاری ابلهانه برای یک بنای کاملا هلنی است. محلی است که زمانی بعنوان پایگاه نگهبانی از سوی هلنی های مهاجر بنا شده و طبق معمول هر اثر هلنی را اشکانی می نامند که البته میدانیم ارشکوسیان هلنی های مهاجر به منطقه بوده اند.
ما ترک زبانها مردمی مهاجریم به این سرزمین همانند فارس و لر و عرب و کرد وبلوچ و...که در حال حاضر آذربایجان را به عنوان موطن و زادگاهمان بسیار دوست داریم و برای حفظ آن حاضر به فداکاری هستیم حتی اگر جد ما سیصد سال قبل ساکن آسیای میانه یا قفقاز بوده باشد.زبان و زادگاهمان هویت ماست اما مقدس و غیر قابل نقد نیست زیرا تنها قداست از آن ذات خداوند است و جز خواست و اراده الهی هر چیزی قابل نقد و بررسی است.چیزیکه بارها قران به ما می گوید تفکر و تعقل است.