جناب حسین، سلام
(با اجازه استاد)
تا آنجایی که بنده می دانم خداوند زبان شعر را مستقیما لعنت نفرموده است، اما برخی آیات و از جمله آیه ذیل، تکلیف را در برخود با شعر و شاعری روشن می کند:
« وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُنَ. اَلَمْ تَرَ اَنَّهُمْ فى کُلِّ وَادٍ یَهیمُونَ. وَاَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ. » (سوره شعراء، آیات 224 الی 226)
« ... و از شاعران هم، گمراهان پیروی می کنند. آیا ندیده ای آنها را که در هر وادی سرگردانند و ندیده ای که سخنانی می گویند که به آن عمل نمی کنند.» (امیدوارم ترجمه صحیح باشد)
اگر به سایر آیاتی که در آنها کلمه شعر و شاعر (با این معنای مورد بحث) آمده است دقت کنیم، مسئله روشنتر می شود.
اما نکته قابل تامل و ظریف در ارتباط با آیه فوق این است که این موضوع (یعنی اینکه تابعان شعرا، گمراهان هستند) بلافاصله و به دنبال آیاتی مطرح می شود که در آن از «شیاطین» سخن می شود:
«هَلْ اُنَبِّئُکُمْ عَلى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطینُ. تَنَزَّلُ عَلى کُلِّ اَفَّاکٍ اَثیمٍ. یُلْقُونَ السَّمْعَ وَاَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ. وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُنَ.» (سوره شعراء، آیات 221 الی 224)
موفق باشید
پاسخ:
آقای اولوتورک. از کامنت خود نتیجه نهایی نگرفتید. توجه کنید که کافران و مخالفان رسالت پیامبر، برای تخفیف شخصیت رسول خدا، وی را شاعر و مجنون و آیات نازل شده را شعر لقب می داده اند. این مطلبی است که بخش عمده ای از داستان های یهود نوشته درباره ماجراهای صدر اسلام را بر باد می دهد که در باب معلقات سبعه و شب های شعر عرب راه انداخته اند. حال آن که اشارات قرآن حاکی است که شعر در نزد عرب جایگاه والایی نداشته و سرودن آن را با جنون برابر می گرفته اند. اگر به آن قسمت از کلام خدا نیز توجه کنید که تهمت شاعری را از پیامبر ساقط می داند، آشکار می شود که نه عرب صدر اسلام و نه خداوند برای شعر و شاعری مقامی قائل نبوده و سرودن آن را نهی کرده اند.