ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

ریشه های لغات

آی‌نا
شنبه 6 فروردین ماه سال 1390 ساعت 02:12 AM
بخش دوم

آقای مهدی مهدی این تئاتر، با «فیلم نامه از پیش تعیین شده»، تمام خواهد شد، و وقت تلف کردن همه، بیهوده و بیخود است. جهت اطلاع بگویم، بر خلاف شما، لا اقل من نوعی نیازی به این نداریم تا افراد بی اطلاعی، مشروعیت زبان ترک را تایید کنند. چرا که در کامنتی به وی توهین شده است، ایشان از بی اطلاعی، ممنون شان هم شده هست! همچنین با گاف غلط املایی شخص توهین کننده، بر ترک نبودن وی شکی نیست.

کلماتی را مثال زدید و فرمودید زبان ترک از داشتن آن کلمات عاری است! و در انتها چنین نمودید که زبان فارسی از زبان ترکی برتر است!!؟

۱. کلمه بنا، یک کلمه عربی است. فارس برتری چنان به اوجش رسیده است که کلمات عرب را فارسی می انگارید!! لا اقل بیست دفعه، به همراه مشتقات اش در قرآن آمده است برادر! در ترکی از «Tikinti» ،«Kuriliş» هم استفاده می شود.

۲. آزاد در فارسی به چند معنی می تواند به کار رود. اگر در جمله منظور از آن «آزاد و برده» بود، خوشبختانه ما این کلمه انتزاعی را نداریم !! خوب است اسلام و شمشیر را بخوانید. ضمن این که باید بدانید در هیندی، کلمه آزاد را به تلفظ əzəda به کار می برند!! عجب روزگاری!

۳. هیندی ها کلمه «شهر» را به تلفظ Şahara به کار می برند. لطف کنید اول اثبات کنید این کلمه از این زبان به فارسی وارد نشده است! بعد برسیم به ترکی !

۴. بازار نیز اوضح من شمس است که از لغات زبان پارسی است و به تمامی زبان های زنده دنیا نفوذ کرده است از جمله : روسی، انگلیسی، ترکی، فرانسه و ...

گفتنی است اکثر افراد اهل مطالعه در مورد زبان ترکی، برخلاف پارسیان، زبان ترکی را برتر از زبان قرآن نمی گویند. اما به یقین بر برتریت زبان ترکی بر فارسی اشراف دارند. پس شما هر چه قدر بر برتریت زبان فارسی بر ترکی بفرمایید، برای ما لطیفه فرموده اید. ما مسلمانیم و از کلمات عرب در زبان مان، (هرچند کلمه متناظر در خود زبان است)، استفاده خواهیم برد. این را شما هر گونه توصیف می کنید، مختارید.

...................

ضمنا :

در شهر ترک آباد شما نمی دانم، اما، در اطراف ما، مردم اسم «آی‌نا» را بر روی دختر می گذارند، نه بر پسر !

شما از پاسخ دادن به سوالم در نوشته ی قبلی طفره رفته اید : آیا این نوشته ها دلیلی بر یدیش بودن زبان ترکی خواهد شد؟!

چنین انتظاری در مورد اظهارتان در مورد «ها چان» داشتم. قبلا بر این نیز بودند که در ترکی معادل لغت (انتزاعی؟!) «موقع» اصلا نیست! چه خوب. پس یک کلمه بر دایره لغات ترک توسط شما افزوده شد.

دوست گرامی قرار بر این نیست که دست بر روی هر کلمه ای می گذاریم، در زبان دیگر، به همان مفهوم، کلمه ای باشد.

و همچنین جناب عزیز؛ معمولا، «وقع»، بر زمان دلالت نمی کند. پارسیان هستند که آن را به مفهوم «وقت» به کار می برند؛ پس بهتر بود برای رد معنی «ها چاق» دلالت بر چه زمان، از کلمه «چه وقت» استفاده می کردید تا شاید خودتان را هم دور بزنید!

(اگر غلط املایی داشتم عذر میخواهم)

ادامه دارد..
پاسخ:
جناب آی نا. انجمن یهودیان تهران هر از چند گاه مجله ای منتشر می کند  به نام افق بینا، که کمان می کنم انتشار عمومی ندارد و محفلی است. در شماره ۳۴ آن مربوط به اسفند ۱۳۸۶ دو مطلب دیدم که می توان به عنوان مستندات مستقیم بنیان اندیشی ارائه داد. من هر دو اشاره را می آورم و باقی را به قدرت ذهن هرکسی وا می گذارم که خواندن عمیق و آموختن را بلد شده اند.

«روی سخن ام با تمامی ایرانیان یهودی است. آیا در تمام طول مدت زندگانی خود تا امروز لحظه ای را به یاد می آورید که در آن لحظه ایرانی بوده باشید ، اما یهودی نه و یا دمی را در خاطر دارید که در آن دم یهودی بوده باشید اما ایرانی نه. ایرانی بودن و یهودی بودن دست کم برای ما دو مفهوم با وصله به هم پیوسته نیست، حکایت سر و تن استکه اگر از هم جدا شوند نه سر، سر، و نه تن، تن خواهد بود. ایرانی یهودی همیشه ایرانی یهودی است، انکار هویت ایرانی اش انکار هویت یهودی اش هم هست. آیا توطئه گران و یا مخاطبان آن ها نمی دانند که ایرانی یهودی اگر ایرانی بودن خود را نفی کند دیگر یهودی هم نخواهد بود».

در همین شماره مطلب دیگری دیدم با عنوان فارسی - یهودی. که از مجله بخارا منتقل کرده بود، سراسر حرف مفت و تاریخچه سازی های آبکی برای زبان فارسی. ولی سر تیتر مقاله به مطلبی توجه می داد که اگر کسی از شر دروغ  حتی به مقدار  بال مگسی فاضله گرفته باشد، بسا نشانه ها که در آن خواهد یافت.

«یهودیان با سکنا گزیدن در مناطق مختلف ایران، زبان محل سکونت جدید خود را اتخاذ می نمودند و موادی از زبان های آرامی و عبری به آن می افزودند. اگر زبان یهودیان بر پایه یکی از زبان های ایرانی باشد آن را ایرانی - یهودی می نامند». (ص ۸)

این مطلب را پیش از این عنوان کرده و توجه داده بودم که این زبان بی پدر و مادر  را در همه جای جهان یدیش نام می دهند. با این تفاوت که چون در ایران خالی از سکنه زبان محلی برای پخت چنین آش فرهنگی دل به هم زنی نیافته اند، هر کلنی مهاجر یهودی  از همان یدیش پیشین خود استفاده کرده است که در آخرین محل سکونت خود ساخته بود. برای آن مجموعه ای از نو اندیشان که شاید سرانجام با رد دیرینگی زبان ترک به نیاز بازنگری در تاریخجه زبان خود معتقد شود،  با توجه به فراوانی لغت فارسی و عربی که هویت مشخصی دارند تنها این می ماند که به دنبال مکان برداشت دیگر لغاتی بگردد که باز هم بومی ایران نیست.