اگر کسی توانست "درجای" و"با فاصله بسیار" را برای من معنی کرده، با هم جمع کند، یک چک سفید امضا تقدیمش می کنم! اگر اسفنکس جدید با "فاصله بسیار "از اسفنکس قبلی سر هم بندی شده، دیگر "در جای" چه معنی می دهد و اگر "درجای" همان اسفنکس قبلی صورت گرفته،"بافاصله بسیار" چه صیغه ای است؟
متن بالا را 206 نوشته است و متن زیر را هم من. مورد معامله: چک سفید امضا
خوب، فاصله مفهوم و انواعی دارد،فاصله فیزیکی(مثلا به متر)، محتوایی و معنایی، زمانی، فاصله عقیدتی، طبقاتی ،ظاهری و غیره. فاصله ریل ها یکی است. شوهرم از من فاصله گرفته.
"در جای " هم چند مفهوم دارد که مثلا یکی از آن ها مقام است ،فلانی در جای پدرش به تخت سلطنت نشست در حالیکه ممکن است پایتخت را هم جابجا کند یا فلان خدمتکار تخت شاهی را تمیز کرد و دید کسی او را نمی بیند، در جای شاه به تخت نشست ولی از ترس فورا برخاست. مثلا سلولهای مطبق در جای مژکدار استوانه ای قرار می گیرند به علت سیگار کشیدن. در این جمله اخیر، "درجای " لااقل دارای دو مفهوم فیزیکی و عملکردی است.در جای احترام و محبت، گستاخی روا می دارد. به قول خواجه راز که 206 خیلی علاقه داره، آن کیست کز روی کرم، با من وفاداری کند/(بر یا در)جای بد کاری چو من،یکدم نکوکاری کند؟
پس می توان اسفنکس جدیدی با فاصله بسیار ساختاری مثلا مرکب از انواع سنگها در جای فیزیکی اسفنکس قبلی قرار داد. اگر می خواهید بحث ساده شود، به مبحث تمییز در عربی رجوع کنید. دانستن انواع حذف به قرینه نیز بیشتر کمک می کند. از همه بیشتر، داشتن IQ کمک می کند! مثلا ما رمیت اذ رمیت و امثال فراوان که خلاصه اش، جمع الاضداد نامیده می شود و آن که غیر ممکن در این جمع باشد، همان است که سعدی می گوید هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگر است(این هم شیرازی است!).
بحث اصلا سر این نیست که من چک سفید امضای 206 رو می خوام که البته اگر لطف کنند، ممنون خواهم شد بلکه سوال من این است که آیا مبلغی که می خواهم برداشت کنم، در حساب 206 یا حتی کنیسه موجود است؟!(زندان؟! برای چه؟ چه مشکلی از من باز خواهد شد؟! خاخام ها مصونیت دارند!)
زمانی چند معمار و آهنگر سر ساختمان با من از در لج افتادند تا بالاخره سر پنجره ای، گفتند این دیگر غیر ممکن است، فلان ابزار اندازه گیری زاویه را می خواهد وگرنه نمی توان آن را ساخت، اگر تو بسازی، هر چه بخواهی به تو می دهیم حتی ناموسمان را! من با کمک تکه های گچ روی دیوار سفالی به آنها حالی کردم که به کمک متر و گونیای معماری که 90 و 45 درجه را دارد و بی نیاز از دانستن زاویه، می توان آن پنجره را طراحی کرد. باقی داستان، بماند برای وقتی که چک سفید امضا را گرفتم. فرصت نکرده ام کامنت های یادداشت های یک ماه قبل را بخوانم و نمی دانم چه کسانی چه جوابهایی داده اند. اگر کسی ننوشته، با کمال شرمندگی، مجبورم زحمت چک را تقبل نمایم!
خوب آقا یا خانم 206 ، حالا چه می فرمایید؟! پاسخ:
آقای جر زدن... مگر قرار بر آموزش لغت و معنا کردن اصطلاح و اسلنگ بوده است؟ همان که از قول سازنده دیوان منحط حافظ دروغین نوشتید: «در جای بد کاری چو من ، یکدم نکوکاری کند» اگر طرف شما دارای اندک شعوری باشد، کافی است. این بوزینه بازی ها را در جای جواب به مدخل جدید بودن حک کتیبه بیستون، نیمه ساخت بودن بنای تخت جمشید و نبود حمام و کاروان سرا و ماتریال و ابزار نوشتن و لااقل سیصد اشاره نو، قرار داده اند که تنها به کار مالیدن شیره بر پیشانی اساتیدی می آید که به گوش خود از زبان شان شنیدم که ارزو می کردند کاش حافظ های بیش تری می ساختند تا مراسم بزرگداشت آن ها فزصت فراوان تری برای مزه کردن و غرقه شدن در هاله لطیف شیره خشخاش شیراز به دست شان می افتاد. دیگر خودتان می دانید و معوض هایی که در جای چک به شما تعارف خواهند کرد!؟