ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

برای هویتی موهوم به نام 206

آیدین قشقایی

یکشنبه 11 دی 1390 ساعت 05:30 AM
سلام به دوستان،
دوستان من پس از مطالعه بخش عمده ای از مطالب جناب 206 مطلبی برای وبلاگ ایشان درج نمودم که عیناً همان مطلب را برای شما هم ذکر می کنم.
در مورد جناب 206 همین را بگویم که به احتمال قریب به یقین، ایشان جناب اتفاق نیست هر چند به نظر می آید که جناب آقای اتفاق ایشان را می شناسد.
" سلام جناب 206 وقت بخیر
از اینکه دست به قلم شده اید و قصد بازکردن نگاهی نو به تاریخ ایران را دارید خیلی خوشحالم. اما حس می کنم شما در انجام تحقیقتان از بعضی چارچوبها خارج شده اید.
1- یکی از اشکالات کار شما این است که فکر می کنید نتیجه کار شما منجر به کشف حقیقت تاریخ ایران خواهد شد در حالی که ادعای کشف حقیت کذب محض است چون همیشه حقیقت را هاله ای از ارزشهای سیاسی و فرهنگی احاطه کرده که برای کشف آن باید از مباحثه و گفتمان با علما و صاحبنظران، گوشه هایی از آن را فاش نمود. به این دلیل بود که من پیشنهاد دادم شما و جناب پورپیرار مناظره رو در رو داشته باشید.
2- روش تحقیق جناب پورپیرار دارای پارادایم اثبات گرا بوده، و از نوع تحقیق کمی است (از همان نوع تحقیقی که در شیمی و فیزیک هم استفاده می شود) و بخش عمده این نظریات هیچ ارتباط مستقیمی با مبانی تحقیق کیفی -که بیشتر در علم الاجتماع انجام می شود و دارای خاصیت هرمونتیک مضاعف است و تفکرات محقق بر پدیده مورد مطالعه تاثیر و تاثر دارد- ندارد. بهترین راه برای بررسی صحت و سقم نظریات ایشان استفاده از تکنیکهای علمی و آزمایشگاهی برای ارزیابی فرضیات ایشان در مورد نیمه تمام بودن تخت جمشید، تازه ساز بودن مساجد و ووو می باشد. مثلاً یکی از این تکنیکها استفاده از آزمایش کربن 14 برای تعیین قدمت عمر یک بنا می باشد. لذا اگر به این آزمایشها در مورد مثلاً ستونهای پاسارگاد متوسل شویم درستی یا نا درستی ادعاهای ایشان فاش خواهد شد.
با این توضیحات معنی ندارد که شما بخواهید گذشته سیاسی و فردی یک شخص را برای عام جامعه فاش کنید و بخواهید به قول خودتان وی را رسوا نمایید تا درستی نظریات خود را به کرسی بنشانید. شما خودتان عمری ازتان گذشته و می دانید همه ما در زندگیمان تجربیات ناپسندی داریم که از افشای آن در نزد مردم دل نگران هستیم. پس چیزی که برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند!!!
ضمناً اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الضن اثم برای اینکه الله علیم بذات الصدور!
3- کاری به کسانی که در وبلاگ حق و صبر نظر می دهند نداشته باشید که چه گونه فکر می کنند و چه و چه و چه. شما بیایید نظریه خود را در مورد تاریخ ایران و شرق میانه بدهید قضاوت را بگذارید برای مخاطب. جناب نیسی وووو ایدئولوگ جریان بنیان اندیشی نیستند که شما بخواهید با ارزیابی سخنان آنان نظر خوانندگان را به خود جلب نمایید.
4- فکر نکنید وزارت اطلاعات، اطلاعات شخص شما را ندارد. مطمئن باش آنها بقولاً از جیک و پیک شما خبر دارند و حتی کسانی که در اینترنت دستی دارند می توانند صرفاً با داشتن ایمیل یک شخص، وارد ایمیل وی شده و حتی اگر ایمیل آن فرد با نامی غیر واقعی ساخته شده باشد از روی ایمیل دومی که در قسمت تنظیمات وجود دارد دارنده میل را شناسایی و ردیابی نمایند. پس حالا که آب از سر گذشته چه یه وجب چه صد وجب. پس بیایید مطالب را مستقیماً در وبلاگ درج نمایید تا برای خواننده به راحتی قابل دسترس باشد.
5-ضمناً به نظر من شما خط سوم نیستید بلکه همان خط اولی هستید آن هم خط اولی میانه رو که هدفتان مقابله با هم خطی های افراطی تان است چون فکر می کنید آنها بوده اند که باعث شده اند عده ای اطراف پورپیرار جمع شوند و الا اگر نبودند این اتفاقات نمی افتاد. که البته این موضوع یکی از آسیب شناسیهای نظریه پردازی شماست."
پاسخ:
آقای قشقایی. باد می کارد. اجازه دهید در انزوا و میان فضولات خود بیارامد.