آقای سنجری براساس تازه ترین تحقیقات استاد. هخامنشیانی در کار نبوده و اشارات تورات هم در این خصوص صرفا برای مدرک تراشی بوده و قابل استناد نمی باشد.پس بازوی نظامی یهودیان هم از بین رفت.می ماند خود یهودیان و ادعای آنها برای کشتار۷۲ هزار نفر که نمی تواند برای سی ملت از بین رفته در این منطقه تعمیم داده شود. تازه اگر این ادعا درست باشد! زیرا این قصه برای اثبات هخامنشیان ساخته شده که اصلا وجود خارجی نداشته اند. پاسخ:
اقای حمید. دوباره عامیگری خود را بروز دادید و مرز ناتوانی در برداشت درست از طرح قضایا را برملا کردید. آن گفت و گو به صورت واضح توجه می داد که آن گنگ وحشی اجیر شده و در خدمت یهود، فقط مامور و موظف به کشتار سراسری و البته بر مبنای اطلاعات و هدایت کنیسه بوده اند و نه بلند کردن پرچم یک امپراتوری جهانی! چنان که در سراسر تالیفات تاریخی و در هیچ منبع و مقاله، مگر در دوران اخیر گفت و گویی از دولتی با نام هخامنشی دیده نشده است. بدین ترتیب نو اختراع هخامنشیان با نمای یک سلسله و سلاطین ساختگی رنگارنگ، فریبی است تا یهودیان بتوانند جوانه تمدن در شرق میانه را بر دوش سرکردگان آن امپراتوری دست ساخت خود برویانند و چنان که همگی شاهدیم کشتار کنندگان فاقد نشانه های تمدن را به بنیان گذاران حقوق بشر در جهان معرفی کنند!
مایلم با طرح سئوالی کارساز یکی دو قدم دیگر همراه شما باشم شاید بتوانید گمان تعلق خود به یهود را کم رنگ تر کنید: اگر در سراسر دست ساخته هایی که تاکنون از هستی چند قوم و ملت کهن از تاریکی خاک ها و آوارها در سراسر ایران پس گرفته شده، کم ترین نشانه ای از هر نوع لوگو و نقش هخامنشی و یا آن خدای بال دار دیده نشده، پس بدانید سراپای آن چه در تخت جمشید و یا هر مرکز و منبع دیگرمارک هخامنشی زده اند، از کف تا سقف وارداتی و غیر بومی و تامین شده از مسیر دست برد به داشته های دیگران است. آیا متوجه می شوید که شما را به چه درک سازنده ای هدایت کرده ام؟!