aydın
پنجشنبه 5 مرداد 1391 ساعت 00:02 AM
استاد به لطف یکی از دوستان مستند علف را مشاهده کردم .
چند نکته در بازدید اول از این مستند برای بنده مشخص شد :
۱- این مهاجران به هیچ وجه نمی توانند از ترکیه حرکت کرده باشند چون هیچ تصویری از مناطق جغرافیای ترکیه که مهاجران در مسیر باشند در فیلم وجود ندارد
۲- هیچ قوم یا ملتی در مقابل حرکت آنها عکس العملی نشان نمی دهد چون کسی نیست
۳- هدایت این قبیله به فلات مرکزی ایران همانطور که در فیلم قابل رویت است توسط افرادی با تیپ اروپایی صورت می گیرد
۴- در مسیر حرکت آنها در فلات مرکزی ایران هیچ کاروانسرا یا پل یا مسجد یا شهر و یا هر بنایی که نمایش دهنده وجود جمعیت باشد وجود ندارد
۵- مهاجران شتر با خود ندارند و به آب و هوای سرد سازگارند به همین دلیل احتمالا از منطقه ای کوهستانی برخاسته اند
۶- فیلم در هر سالی که تهیه شده مهم نیست ولی ظاهرا فصل بهار و شاید فروردین و اردیبهشت است چون برف و یخ شروع به ذوب شدن کرده
اگر کمی کنکاش صورت گیرد شاید بتوان بنابه دلایلی اثبات کرد این قوم هم از مهاجرین اسلاو (حوالی قفقاز) باشند .
نوع لباس و کلاه و رقص آنها شبیه مردم قفقاز می باشد .
بنده رابطه بین مردمی که کلاه های پاشا های عثمانی را گذاشته اند و مردمی که ظاهرا عرب هستند را با مهاجرین به ایران متوجه نشدم .
مسئله جالب دیگر این که کشوری که فاقد جمعیت است و تازه در حال قبول و پذیرفتن جمعیت می باشد نام پرشین را یدک می کشد . شاید معنی پرشین سرزمین بدون جمعیت باشد .
بنده شخصا در منطقه چیچکلی ورزقان استان آذربایجان شرقی طایفه ای از عشایر را با نام اوزبک دیدم که دقیقا قیافه هایی شبیه به مردم آسیای میانه را داشتند .
پایدار باشید
پاسخ:
آقای aydın. به نکاتی جالب و مهم و از جمله نبود اثار تجمع و تمدن در مسیر این مهاجرت اشاره کرده اید. همگی شاهد بوده ایم که سرگذشت و سرنوشت شرق میانه را، بدون توجه و تعلق به هیچ پدیده و پرچمی کاویده ایم و کم ترین خط و نشان را به عنوان سایه ای از یک مدرک تاریخی قابل اعتنا زیر و رو کرده ایم. سهمی که یادداشت های ایران شناسی بدون دروغ در جلای تاریخ تمدن بشر ادا کرده، اینک به هر صاحب نظری اجازه می دهد که کتاب های هر مخزنی را فقط به عنوان اسناد جعل نگه داریم و مطالب و متون میلیون ها برگ نوشته را بدون احساس تاسف و ضعف بسته به مندرجات آن به اب و باد و آتش بسپاریم. آیا با سطوری که ناصر الدین شاه را به دروغ سه بار راهی فرنگ می کند و از طرح و دوخت کلاهی، سلسله عثمانی بیرون می کشد، چه برخورد دیگری می توان داشت؟
بی نام
پنجشنبه 5 مرداد 1391 ساعت 08:27 AM
جناب آیدین با سلام
حدود سه سال پیش بنده این فلیم را دیدم و مورد مهاجرت را در کامنتی با استاد در میان گذاشتم .این مهاجرت مربوط به قوم بختیاری است که از کوه های سماس سوریه به ایران مهاجرت داده شده اند در میان این قوم مهاجر که معروف به قوم لر بزرگ شده اند قبیله های معروفی مانند
باوی و بابادی ومماسن(ممسنی فعلی) وجود دارند که اصالت عربی آنها را هیچ کس منکر نیست.در آثار سنگ نوشته های به جا مانده گورستان های قدیمی لر بزرگ شما قیدی از تاریخ شمسی و کلام فارسی نمی بینید.جالب اینجاست که بنده آثاری در مخلوط کردن این نژاد با دیگر نژادها را یافته ام مثلا" در دشمن زیاری قبیله هایی از لر کوچک که حالا" به خوانین ایلامی معروف شده اند با این قوم مهاجر قاطی کرده بودند یا در بین این اقوام در خوزستان قبیله ساکی را از خرم آباد به قصد مشخصی ومعلومی به خوزستان کوچانده بودند که حالا" قوم ساکی به کلام عرب تکلم می کنند.شاید این دانسته های در قبال جعل بزرگی که انجام شده به عللی مانند حذر از کتابت وگم شدن آثار جعل در زمان،قید قابل اعتنایی به نظر نرسد ولی برای یک بنیان اندیش می تواند پالس بسیارمثبتی در تمرین قوه ملیت سازی مزدوران کنیسه وکلیسا وتمرینی در تاریخ سازی وملیت سازی برای اسرائیل سازی باشد.
آمون : لینک دانلود در یادداشت دیگری ذکر شده است.
پنجشنبه 5 مرداد 1391 ساعت 12:11 ب.ظ