هندیها هم از لغت پادشاه و شاه استفاده میکنند، در حالی که خود برای آن، چند واژه دیگر نیز دارند.
قبلا نیز به این مورد رسیدیم که گفتید ترکان برای واژه های بنیادی! هیچ معادلی ندارند، با وجودی که چندین واژه تنها برای یک کلمه داشتند و در ادامه گفتید این واژه ها جدیدا به دایره لغت زبان ترک اضافه شده اند؟! یعنی 150 سال است که مربیانی به انتشار لغات ترکی در مناطق ترک نشین مشغول بوده اند؛ آن هم در مناطقی که به گفته پدرانمان، مربیان به پدرانشان بوستان و گلستان و قرآن خوانی آن هم به روش هُجی! می آموخته اند!
با وجود اینکه میدانم این نوشته ها هیچ تاثیری در روند وبلاگ نخواهد داشت، و شاید با انگهای پان و شاگرد فلانی و منکر پوریم و در نهایت آنوسی و یهودی روبرو شوم، به عنوان یک عنصر از این بخش و شخصی که چندین سال است، نوشته های وبلاگ حق و صبر را پی گرفته و پوریم را پذیرفته است، نمی توانم برخی از نکات مورخ بپذیرم. البته سخنم اعلام کردنتان برای «ترکی برتر از فارسی است» هم نیست. خواستم بگویم لااقل با شناخت کافی و لازم در دو زبان فارسی و ترکی، حق زبان ترکی را به درستی اعلام و ادا ننمودید. متاسفانه مورخ از همان مطالبی که شخصا گله دارد، خود بیشتر درگیر آن شده است.
سلامت باشید پاسخ:
آقای شبگرد. یک بار دیگر به لغات فارسی و عربی در آن شش سطر نگاهی بیاندازید. اگر شما متن و مکتوبی به زبان ترکی ۱۲۵ سال پیش ارائه دادید که در آن مثلا برای پادشاه لغت بومی ترک به کار رفته بود، مسلما داور دست شما را بالا خواهد برد! ضمنا چه گونه پوریم را پذیرفته اید که در عین حال سنگ دیرینگی ترک ها را به سینه می زنید؟!