اگر مسلمانان در حدود یک قرن بعد از ظهور اسلام، با مدد خط نابالغ عرب قادر به کتابت متن کبیری چون متن قرآن (حال با تمسک بر هر قلم و ورقی) بوده اند، پس آن خط یارای ارائه سایر متون، ولو در حجم اندک، را داشته است!؟ بعبارتی پیش از ظهور قلم نی، آن خط ناکامل تا چه حد توان برآوردن حاجات نگارشی اندیشمندان و مولفان و حتی مردم عامه آن برهه را داشته است؟
ضمنا در مقاله قبل مرقوم فرموده اید که "ناتوانی سرقلم های کند حرکت فرانسوی در گردش دایره وار، کاتب را از سه بار برداشتن قلم از کاغذ برای نقش اندازی نقطه های حرف شین و پ و ث و غیره، ناگزیر کرده است." اگر چنین باشد پس چطور ممکن است که قلم های کند حرکت فرانسوی از عهده ترسیم گردی حروف "و، ص، م، ه، ط..." آمده باشد!؟
با تشکر پاسخ:
خانم حاجی زاده. به گمانم باید برگردید و تمام ۲۷۰ یادداشت را یک بار دیگر اما این بار به دقت بخوانید. مختصرا یادآوری می کنم مکتوبات قرآنی تا قبل از پیدایش قلم نی، عمدتا صورت کتاب ندارند و لت نوشته هایی شخصی برای آموزش و از بر کردن آیات اند. اگر گمان می کنید بدون ابزار استاندارد قلم و با خط بدوی عرب جز قرآن هم نوشته می شده، پس همان طور که از لت های قرآنی به تعداد فراوان نمونه یافته ایم، لااقل باید تکه نوشته ای نیز از متنی در باب حدیث و روایت و تاریخ و تفسیر و سیره و جغرافیا و غیره به دست آمده باشد، که تاکنون جز اسناد شخصی، نامه و اعتراف به بدهی و صورت حساب و غیره، پیدا نشده است. درمورد گردی های کوچک حروف ص و ق و میم و ها هم به آن نامه ها رجوع کنید تا معلوم تان شود که تمامی آن ها توپرند! به راستی که محل تاسف است.