با سلام.
همانطور که در مستند زخم و نشر فرمودید، تاریخ معاصر تنها کسانی را میشناسد که یا با نظام سیاسی حاکم همراه بوده و هستند یا سر در آخور قدرت دیگری داشته و در قالب آن گرایش و حزب با نظام حاکم مخالف بودهاند. تفکرات مستقل مجال عرض اندام نداشته است. این بیان موجز تکلیف تمام سردمداران خیل باصطلاح روشنفکری و مذهبی را برای ما تعیین می کند و مدخل بسیار مهمی را میگشاید. به هر حال اگر هم مجعولات فرهنگی و تاریخی موجود در زمانی دورتر از قرن معاصر تولید شده باشند اما زمان ارائهی عمدهی آنها به همین سالهای قرن اخیر برمیگردد که همین افراد طلایه دار فرهنگ آن بودهاند و در قالب مصحح ، مترجم یا مولف مجعولات بسیاری را روانه عرصهی خالی و بیپیشینه و بیمعارض فرهنگی این ملت کردند.
همانگونه که «ایران شناسی بدون دروغ و بدون نقاب » بیشتر به بررسی بی پایگی اسناد و مدارک تاریخی پرداخته است، بنظر میرسد با ورود به تاریخ معاصر باید بیشتر وقت آن به شناسایی هویت پیشگامان دخیل در جعل این تاریخ بپردازد زیرا زمان خلق هیچ مجعول کاغین مهمی منسوب به این قرن نیست. شاهدیم که تمام امکانات و تریبونهای دولتی در اختیار افرادی نظیر خسرو معتضد قرار گرفته که خود را بعنوان شاهدی زنده از تاریخ معاصر میشناسانند اما بلغور کننده همان پیشینه مجعول هستند. همانطور که بارها به حق فرمودهاید حتی سطری از تاریخ معاصر خالی از دروغ نیست ، ما برای بیرون کشیدن حقایق بدون هیج تعارفی تنها سرمایه بنیان اندیشی یعنی وجود شریف و افتخار آمیز شما را داریم که بدون هیچ وابستگی و ملاحظه کاری ، تاریخ معاصر را از اساس میشکافید و بسیاری از حوادث و چهرههای معاصر را از نزدیک درک کردهاید.
شاید برانداختن نقاب دروغ از تاریخ معاصر بمعنی از سکه انداختن همهی این چهرهها نباشد، اما همانگونه که فرمودید «شناخت حقیقت تکلیف آدمیست». مثلا در مستند زخم و نشر اشاره کوتاهی به کسانی چون جلال آل احمد داشتید ولی بنظر میرسد در پس این اشاره کوتاه واقعیات بسیاری نهفته است. شاهدیم که حتی در عالیترین مناسب حکومتی این جمهوری از افرادی نظیر «جمال الدین اسدآبادی» «اقبال لاهوری» «فضل الله نوری» و ... بعنوان ارکان حرکت ضد استعماری و بیداری مسلمانان یاد میشود یا افرادی نظیر «دکتر حسابی»«ملکالشعرا بهار، دهخدا، شهریار و ...». اما در شناخت آنها بی نیاز از اندیشه بنیادین نیستیم و ما در این موارد هم نیاز به یاری خدا و روشنگری شما داریم.
پاسخ:
آقای منصور. رخ داده های ده سال گذشته و سعی جمعی عوامل پنهان و آشکار یهود در برخورد با مبحث کلی تاملی در بنیان تاریخ ایران و ایجاد محدودیت های متوالی و نیز امر به سکوت وسیع رسانه ها در باب این داده های نو به خوبی اعلام می کند که بنیان اندیشی چه آسیب کمر شکنی بر جعلیات یهود پایه در تاریخ و فرهنگ و هویت مردم این منطقه و جهان وارد آورده است. موفق باشید.