با سلام خدمت استاد ودوستان
آقای علیرضا آشتیانی
بااجازه استاد، سئوالات جنابعالی و جواب بنده را برای اطلاع شما واستفاده در خدمت دیگر دوستان اینجا میگذارم.
علیرضا اشتیانی
اقای سلام محمدی: نوشته تان را خواندم و به نقاط جالبی بر خوردم اما فکر نمی کنم که شما خودتان دلیل منع هنر و یا شاعری در قرآن را فهمیده باشید. اینکه استادتان اقای پورپیرار در این باره چبز هایی نوشته اند که با کتاب" مگر این پنج روزه" اش که در آن سعدی را به عرش الهی برده اند 180 درجه متضاد هستند جدا از این است که خودتان قرآن را مطالعه کرده و فهم خودتان را به قلم آورده باشید. اما من اصلا با محتوای نوشته تان کاری ندارم و فرض را بر این می گیرم که از سرتا پای نوشته تان موافق ام. انتقادی که من دارم این است که چرا شما در این مدتی که سایت استادتان باز بود به آن یکی استاد کبیرتان یعنی اقای مجتبی غفوری که تصادفا هنرمند و گیتار زن --- آنهم از جنس منحط ترین یعنی هارد راک --بود و شیفته مایک جکسون انتقادی نکردید.؟ ممنون از پاسخ تان
سلام محمدی
اقای علیرضا آشتیانی : کاش مبحث را در مورد مقاله ادامه می دادید و نقاط قوت و ضعف نوشته را بیشتر مورد بحث قرار می دادیم ، که موجب بسط و تامل بیشتری روی مباحث می شد .
اما شما به جای تشریح نظرتان ، از استاد پور پیرار و آقای غفوری سخن گفته اید . که با توجه به شناختی که از شما ( در حد همان کامنتهایی که در وبلاگ استاد می گذارید ) می توانستید همین سوال را از آقای غفوری بپرسید ، که قطعاً حرفهای زیادی برای گفتن دارند . 1- بحث کتاب " مگر این پنج روزه " را پیش کشیده اید . بنده در عجبم که با توجه به آشنایی شما با مطالعات استاد ، هنوز از روش تحقیق ایشان ( متدی که دیگر نویسندگان و متفکرین را به زانو درآورده است ) بی خبر هستید!!
اسلوب بررسی های ایشان بر دو پایه است :
الف : بررسی نقادانۀ هر مدخل ، بر اساس فرض های موجود (آثاری مانند مگر این پنج روزه ، مبحث فردوسی در کتاب برآمدن اسلام و ... )
ب : بررسی ماهوی و نهائی هر مدخل ، بر اساس برداشت های جدید ( مثلاً مباحثی پیرامون شهر شیراز و..... ساسانیان و ... )
2 - در ارتباط با آقای غفوری هم به گفته خود ایشان استناد می کنم که فرموده اند ((سبک هانوع خاصی از موسیقی به حساب می آید با اصول مربوط به خود از لحاظ استفاده از ریتم ها فواصل/ مدها /سازها و... در اینجا موسیقی تنها یک ابزار دست هنرمند است هنرمند می تواند بوسیله آن صداهایی را که در طبیعت نمی شنود را تولید کند . اصواتی که خداوند در جهان پخش کرده گاه بسیار آرام بخش و گاه بسیار وحشتناکند. در موسیقی نیز می توان به همین ترکیب دست زد می توان بوسیله استفاده از مدها صداهایی شاد و آرام بخش یا اصواتی مرموز و ترسناک ساخت و....... هیچ ربطی به این ندارد که چه کسی شیطان پرست است و چه کسی مسیحی یا یهودی است ......... حال اگر شیطان پرست باشی می توانی در کنارش در مدح شیطان نیز ترانه ای بخوانی و... .
توجه کنید قبل از اینکه گیتارت را برداری ذهنیتت شکل گرفته گیتار فقط منعکس کنند درون توست . تو با زدن گیتار شیطان پرست /همجنس باز/ کافر یا هر چیز دیگری نشده ای بلکه قبلا به این موضوعات رسیده ای و حال با گیتار در حال اجرا کردن آهنگی در این رابطه هستی و....)) و برای درک کردن این مطلب کافی است قسمتی از مقاله را برایتان بگذارم (( انسان پرورشیافته است که تفاوت وجودی خود را درک میکند و در پیمودن مسیر، ابزار در خدمت تجلّی وجودی اوست و نه فقط در محدودهای که اکنون، آن را هنر میخوانیم )) به محض اطلاع هم خدمتتان عرض میکنم که همین مقاله مربوط به سه سال گذشته است و هیچگاه در هیچ یک از نشریات ( حتی محلی ) همچون دیگر نوشته ها و مصاحبه ها مجوز نگرفت و سال گذشته در سایت استاد و محفل بنیا ن اندیشی هم نصب گردیده است .
پاسخ:
آقای محمدی. شماره شما را به استاد غفوری داده ام.