۵ سال قبل برای اولین بار داستان یاغی رو خوندم ...هر چی فیلم کوتاه تاثیر گذار از کارگردانهای برجسته جهان دیده بودم یه دفعه تبدیل به کالر بار شدند . استاد شما یاغی رو ننوشتید بلکه ساختید اینو فقط بنده نمی گم خیلی از کسانی که این داستان رو خوندن بهش اعتراف می کنن .خیلی بی معرفتیه که بعضی ها بگن<<هرچند انصافاً آقای پورپیرار داستان های قشنگی نوشته اند...>>به نظر من قشنگ واژه احمقانیه و از درک پایین خواننده خبر میده.آیا تمام نمایش نامه نویس ها فیلمنامه نویس ها رمان نویس ها و... قادر به خلق یک صلوات هستند .استاد شما رو به کائنات قسم میدم بگید چند بعد دارید شما چجوری دنیا رو نگاه میکنید و این فهم شما رو ما چجوری <<تلافی>> کنیم ؟
و من چقدر آدم بدبختی هستم که حتی علارقم بی ادبی هام باید یک عده برام احترام قائل باشن .کسانی که خودشون در نوشته هاشون اعتراف می کنن که پیش شما درس یاد گرفتن کسانی که با پررویی تمام اعتراف می کنن که لااقل برخی از نوشته های شما رو کاملا قبول دارن ولی جرات ندارند یک بار بله فقط برای یک بار از اون مطالبی که قبول دارن حرف بزنن چون بمحض انجام این کار همه هستی شون تباه میشه .ولی چه عرض کنم که متد شما باعث شده حتی این عده هم دیگه جرات نکنن تو این مملکت قبری به کوروش بدن و از همه مهمتر اینکه دیگه خودشون هم پاسارگاد رو یونیک معرفی میکنن و از اینجا میشه فهمید که اینها همه چیز رو قبول کردند ولی خوب ماموریت باید انجام شه !مسئله ناراحت کننده اینکه حداقل به نوشته ای که خوشون ایمیل میکنند و گاف هایی که در اون می دند هم وفادار نمی مونند و چقدر این جماعت وقیح هستند با این جماعت چی کار میشه کرد <<هیچی>> .
تا انجا که شاگردان مکتب شما رو اول چند نفر می خوانند و لی در سطر سطر نوشته های بعدی نشون میدهند که چه واهمه ای از همه گیر شدن اندیشه شما دارند.اره یادشون میره و برای این چند نفر از قران هم قرار بنویسند . بله اینها خط سومی هستند خط سوم رو بزدلانی تشکیل می ده که جرات ندارند بگن استادشان کی بوده و چه کسی جرات حرف زدن به آنها داده بزدلانی که هر روز با شماره ای جدید ظاهر میشن.بزدلانی که جرات نتیجه گیری از بحث خود شون رو هم ندارند هم به نعل می کوبند هم به میخ بزدلانی که حتی پای ایمیل خوشون هم وا نمیستند و فقط با یک اشاره کوچک به ایمیلشون حاشیه ۱۰۰ مینویسن .بی سوادانی که هر بار خودکار صد تمانی دستشون میگیرند به یاد مبحث قلم می افتند و جز فحش چیزی یادشون نمی مونه.
استاد خداوند به خاطر وجود شما طومار این دنیا را هنوز نپیچیده و بهش امید داره . دوست داشتم بگم امثال شما ولی دیدم نظیر ندارید .پدر و مادر و تمام خانواده ام فدای یک تار موی شما که دنیای ما را به بیکران ها بردید.