آقای اوجال
قبلا هم عرض کردم که مسلمانان از درگیر شدن به بازیهای سیاسی، نتیجه ای جز سردرگم شدن و هدر رفتن توان و انگیزه و امیدها و باورها ندارد.
مسلمانان از آن جهت بی غیرت اند که مسائلی چون اندیشیدن، ایمان، وظایف انسانی، متحول شدن، بازنگری در شیوه زندگی و...مفهومی ندارد! بی غیرتند چون نسبت به اوضاع و احوال انسانهای مظلوم بی اعتنا هستند و ذره ای تکانشان نمی دهد، آقای اوجال نگاهی به دور و برتان بکنید، زندگی مردم خلاصه شده است در خوردن و خریدن و خوابیدن و...دغدغه ملت ما و سایر ملتها نیازها و آرزوهای شخصی است، کسی در پی وظایفی که خداوند در قرآن تکلیف کرده نیست.
سالهاست کتابهای استاد در اختیار مردم است و یا مستند تختگاه هیچکس، مردم یا تمایلی به دیدن ندارند یا اگر ببینند ککشان نمی گزد، بگزد هم موقتی هست، چون فردایش باز روزمرگیها را انتخاب میکند... متحول شدن در حوصله شان نمی گنجد! آنها را چه به تحول! از فرط تنبلی هزار مسئله دلخوش کنک دیگر برای خود می تراشند! این بی غیرتی نیست!؟ بماند مسئله جهاد که حتی به مخیله شان خطور نمیکند، اصلا تعریف شده نیست! چه رسد به اینکه بخواهند عملا جهاد کنند، چه جهاد فکری و چه جهاد عقیدتی... بی غیرتند چون تنها خود را میبینند و به خود اهمیت می دهند و خبر ندارند با این خودبینی به خود در عرصه جهانی ضربه زده اند.
اینک تاثیر یک مسلمان در خصوص تحول و بهبود شرایط مسلمین چه تفاوتی با یک مشرک بی اعتنا به مسائل اطرافش دارد!؟
مردم همچون گوسفند سر به زیر و مسخ شده فقط دنباله روی می کنند و حتی زحمت شناختن بزی که دنبالش هستند را به خود نمی دهند، همین عدم آگاهی است که باعث می شود انرژی و انگیزه و باورهای ملتی در یک فرآیند کشکی به نام جنبش سبز تباه شود!
و ....