استاد عزیز
بله فرمایش شما کاملاً صحیح است. اما باید توجه داشته باشیم که مقوله ی پزشکی لااقل سه لایه ی متفاوت دارد:
در لایه ی اول، با سازماندهی اجتماعی و محلی سیستم پزشکی در جوامع گوناگون روبرو هستیم که شرایط آن برای هر جامعه کاملاً اختصاصی بوده و از جوامع دیگر متفاوت است. مثلاً آیا این میزان از پرونده های شکایات پزشکی که شما اشاره داشتید را می توان در کشور ژاپن یافت؟ مسلماً خیر. علت این است که سیستم پزشکی آنجا با ایران کاملاً متفاوت است و اینقدر بر علیه مردم خویش عمل نمی کند.
در لایه ی دوم، با مافیاهای جهانی یهود ساخته روبروییم که خون مردم دنیا را در شیشه کرده اند. اینها همان صاحبان کمپانی های داروسازی، قاچاقچیان بزرگ اعضای بدن انسان و نیز گردانندگان کرسی های آکادمیک در حوزه ی پزشکی هستند که موظفند تا سیستم پزشکی را در جهان هر روز معیوب تر از قبل کرده و نگذارند که مردم روی آسایش را ببینند.
و اما در لایه ی سوم، با محتوای خود آموزه های پزشکی روبرو هستیم که بحثی کاملاً آکادمیک است. مثلاً وقتی که از مقایسه ی پزشکی مدرن با پزشکی سنتی صحبت به میان می آید، آن بحث در واقع در این لایه ی سوم قرار میگیرد. این لایه کاملاً مستقل از پرونده های شکایات محلی و یا حتی مافیاهای جهانی تبهکار است. نقد این حوزه نیازمند استفاده از روشهای معمول تحقیقاتی بوده وبطور پیش فرض نمیتوان در آن همه چیز را مطلقاً خوب یا مطلقاً بد دانست. مثلاً همانطور که خود شما اشاره داشتید، سیستم پزشکی در برخی موارد مانند ترمیم شکستگی ها و تعویض اعضا نسبتاً موفق بوده، اما در حوزه های دیگری مثل بیماری های ناتوان کننده بسیار ضعیف عمل کرده است.
به همین ترتیب، می توان برای پزشکی سنتی نیز نقاط قوت و ضعف خاص خودش را برشمرد. و یکی از موارد مهمی که هنگام مقایسه نباید از یاد برد، تفاوت در مقیاس عملکرد پزشکی مدرن (در شرایط پیچیده و شلوغ زندگی شهری امروز) با مقیاس کوچکتر روشهای سنتی (در شرایط کم جمعیت تر جوامع دیروز) است. اینجاست که لازم میشود تا با اشراف کامل بر تمام آموزه های رسمی و غیررسمی (سنتی و آلترناتیو) پزشکی، شرایط زندگی متفاوت حال، گذشته و آینده، و جمع آوری اسناد موافق و مخالف در هریک از شاخه ها، زمینه ی پالایش بنیادین و تعالی دانش پزشکی و مراقبت از سلامت را فراهم نمود.