ساده دل
شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 05:50 AM
سلام بر استاد و همراهان گرامی
استاد
از بابت اینکه شما مبتلا به پارکینسون هستید بسیار متاسف هستم
اگر کسی برای شما عطر ادکلن یا هرگونه ماده بودار فرستاد سریع و بدون استشمام حتی یک ذره آن به سطح زباله بفرستید
مواد مخدر زیادی برای افزایش فروش بر روی کیف و کفش یا حتی مواد خوراکی(نوشابه یهودی کوکا و.) و .. استفاده میشود چه برسد به اینکه پای ترور و مرگ تدریجی در میان باشد
یهود از اینگونه موادموثر بر اعصاب با درجه بندی های متفاوت علیه دشمنانش استفاده های زیادی کرده و میکند
قضیه توطیه های سرویس اطلاعاتی آمریکا علیه فیدل کاسترو معروف است که در هنگام یکی از سخنرانی های او یکی از این مواد که از یک قارچ سمیاستخراج میشود را در فضای اطراف او پراکنده کردند تا باعث شود او به هذیان گویی بیفتد و آبرویش برود اما او بلافاصله روی سن بیهوش شد و ..
جالب است که کاشف تمام این مواد مخدر یهودیان جایزه بگیر نوبل بودند
بعضی از این مواد بسته به دوز میتوانند به مرور علایم پارکیسنون را ایجاد کنند و اعصاب مغز و بدن را تخریب کنند
از قندهای رژیمی (ماده شیرین بدون کالری) که در نوشابه های رزیمی ,بصورت جداگانه یا هر ماده خوراکی دیگر استفاده میشود هرگز استفاده نکنید
این ماده برای اعصاب بدن کاملا سمی است وفعالیت ناتوان کننده آن تا حد علایم ام اس شدید و مرگ پیش میرود
مقاله زیر رو سالها پیش از دکتر هوشنگ امیرفاضل(رییس سابق انجمن ام اس کانادا) خوانده بودم که متاسفانه منبع اصلی آن را نتوانستم پیدا کنم و مجبور شدم آدرس کپی آن در سایت تبیان را بنویسم:
اگر در روی برچسب هر محصولی نوشته شده بود بدون قند یا Sugar Free؛ حتی در باره آن فکر هم نکنید!
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=934&articleID=660604
نکته دیگر استفاده از ویتامینها و مکملهاست
خواهش میکنم هرگز از ویتامین نیاسین (b6) استفاده نکنید چون این ماده اصلا ویتامین محسوب نمیشود! و در هیچ یک از محصولات غذایی خدادادی و ارگانیک(دستکاری نشده و کاملا طبیعی) وجود ندارد! مثلا در پرتقال مقداری از آن وجود دارد اما در پرتقال کاملا ارگانیک هرگز یافت نمیشود و تاثیرش مانند سم نیکوتین ولی بیشتر است که اعصاب محیطی بدن را تخریب میکند و باعث بی حسی و عدم کنترل در دستها و پاها میشود
http://minglecity.com/group/soundrightreasoning/forum/topics/tama-hus-so-called-vitamin
جالب است که در کتابهای بیوشیمی و پزشکی این دروغ بزرگ به خورد ملت داده میشود و هیچکس حتی داروین پرستان نیز اعتراضی به آن نکرده اند که ماده ای که در چرخه طبیعی غذای انسان وجود ندارد چگونه جزو ویتامینهای لازم بدن معرفی شده؟
شاید هم علم جدید نیاز بدن انسان را که تا هزاران سال بی جواب مانده بود شناسایی کرده و برای تامین آن به دستکاری در طبیعت و غذای انسان دست زده؟
http://women.emedtv.com/vitamin-b6/vitamin-b6-toxicity.html
یکی دیگر از علل مسدود شدن کانالهای عصبی و بروز علایم بیماری هایی چون پارکینسون و ام اس ... تجمع فلزات سنگین در بدن است که مانع خونرسانی به بافتهای مغز و اندامها میشود و پدیده احساس بی حالی و مشکلات عدم تمرکز و سرعت را رقم میزند
در واقع بسیاری از بیماری هایی که تحت عنوان آلزایمر و پارکیسنون و ام اس و ... لاعلاج معرفی میشود چیزی نیست جز تجمع سموم واختلال در سیستم طبیعی بدن که با زدایش این سموم سیستم خود درمانی بدن میتواند کار خود را درست انجام دهد و بیماری بطور کامل محو شود
از آنجاییکه اکثر این سموم و فلزات سنگین و پسماندهای کشاورزی و زواید سلولهای بدن یون مثبت هستند با استفاده از غذاهایی که در بدن به یون منفی تبدیل میشوند میتوان به مرور این سموم را از بدن بیرون کرد
به این ترتیب که یونهای منفی به رسوبات ناشی از فلزات سنگین و کلسترول در رگها میچسبند و با خنثی کردن آنها به دفع آنها از طریق سیستم کلیوی و کبد کمک میکنند
سیر و آب لیموی طبیعی برای این کار مفید هستند اما برای سرعت بخشیدن به این کار و دیدن نتایج سریع خوردن خام گیاه گشنیز بسیار کمک میکند
پس از هر بار خوردن حتی مقدار اندگی گشنیز سطح آلومینیوم و سرب و دیگر سموم دفع شده در ادرار به میزان چند صد در صد افزایش پیدا میکند
فقط باید میزان مایعات بدن رو افزایش داد تا دفع سموم سریعتر صورت بپذیره
افراد زیادی با همین شیوه بیماری های صعب العلاجی که طب جدید( به تاسیس راکفلر و یهودیانی که هم زمان صاحب کرسی های علمی پزشکی و شرکتهای تولیدی دارو هستند(ایجاد بیماری و مطرح کردن نیاز و عرضه!هر سه از یک منشا!) در درمانهای ناتوان هستند رو درمان کردند
از اینکه حرافی کردم پوزش من رو بپذیرید
احساس کردم اگر حتی گذاشتن یک کامنت در بهبود سلامت شما اندک تاثیری داشته باشه نباید درنگ کنم
جسارت من رو بپذیرید
پاسخ:
آقای ساده دل. از تعارفات شما ممنونم. مرگ ایستگاهی برای فراقت است.
آمون : خیلی وقت گذشته و یادداشت قبلی مربوطه، شاید هم این باشد:
نمی دانم چه اصراری است بر نظردادن در هر زمینه ای!
شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 11:20 ب.ظ