ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

انواع ملک یمین در قرآن در دوران قبل و بعد از رابطه جنسی با وی

توحید

شنبه 17 تیر 1391 ساعت 7:55 PM
خانم Naina Pagwan

در کل از حضور شما در بحث اساسی ما ملکت ایمانکم تشکر می کنم هر چند  به نکات بسیار دقیق علمی در مورد عوارض سرکوب نیازهای جنسی اشاره کردید و در خیلی جاها هم با نظرات نپخته و افراطی خود در مورد شریک جنسی بحث را حسابی به حاشیه راندید و حتی صدای استاد را هم در آوردید !!!ولی باید بگویم تمام این دلایل علمی هر چند حقیقت محض باشد به تنهایی حجت نیست و مرجع اصلی قرآن است .

همچنین یکجای دیگر گفته اید « ربا ، مانند شرک تنها گناهی است که با توبه نیز بخشوده نمی شود » در حالیکه طبق قرآن حتی شرک هم با توبه  واقعی و  بازگشت به صراط توحید و اصلاح گذشته  بخشودنی است و در واقع هیچ گناهی نیست که با توبه و قید اصلاح مفاسد گذشته بخشوده نشود حتی ربا .


دوست گرامی جناب چرا ، من از شما برای شرکت در این بحث دعوت کردم چون واقعا فکر می کنم شخص صلاحیت داری هستید و می توانید کمک موثری در  این بحث به جمع ما کنید. لطفا کمی از  انزوا در افکار شخصی خود خارج شوید  و به مشورت که در قرآن به آن امر شده وارد شوید.

بله من مقاله مفصل شما در مورد «ما ملکت ایمانکم» را خواندم ، شما هر چند مقاله شما منطقی تر از مقاله استاد در مورد مالکت ایمانکم بود (البته تا این لحظه فقط) ولی باز نتوانست من را قانع کند و چند سوال دیگر وجود دارد.

ایراد اصلی من به نظریه شما مربوط به آن قسمت است که با اشاره به آیه 58 نور گفته اید : «  این آیه نشان می دهد منظور از ماملکت ایمانکم شریک جنسی نیست و  ما ملکت ایمانکم افرادی هستند که تحت تکفل یک خانواده هستند و آیاتی مثل 5 مومنون و 30 معارج اشاره می کند که این افراد مانند عضوی از خانواده مثل برادر و خواهر و فرزند و ... هستند و پوشاندن برجستگی ها و شکاف های بدن در برابر آنها مانند اعضای خانواده الزامی نیست ، یعنی این آیات تذکر در مورد نوع پوشش راحتی در خانه است و ....»


البته من هم با قسمت اول استدلالتان موافق هستم که اگر ما ملکت ایمانکم همان شریک جنسی بود دلیلی نبود طبق آیه 58 نور در مواقع عریانی باید کسب اجازه کنند. ولی قسمت دوم که برداشتتان از ما ملکت ایمانکم بعنوان «افراد تحت تکفل»  بود با چند ایراد و انتقاد مواجهم :

1-لحن خشن و جدی آیات 5 مومنون و 30 معارج به نظر فراتر از یک تذکر پوششی است ، موضوعی که برای هیچ مسلمان با فرهنگی دشوار نیست که درک کند جز در برابر اعضای خانواده نباید لباس راحتی و نازک یا زیر بپوشد!!!

2-طبق آیه 58 نور اگر ماملکت ایمانکم مانند خواهر و برادر و فرزند یک خانواده است ، در اینصورت باید دیگر اعضای خانواده هم قید می شد در ضرورت کسب اجازه  ، مثل فرزندان و .... و باز هم نیاز به تذکر نداشت و فقط کافی بود خدا قید می کرد فرزندانتان باید در این سه نوبت اجازه بگیرند و تاکید بر ما ملکت ایمانکم اضافی می بود چون عقلا خانواده آنها را مثل فرزندان می دانند و نیازی به تذکر مجزا نداشت.

3-معمولا فرد مجردی تکفل یک شخص را بعهده نمی گیرد و قانونا و عرفا ممنوع است ، اگر منظور افرادی هستند که پدر و مادر یک شخص تکفل او را قبول کرده اند  دیگر واژه «ما ملکت ایمانکم» چندان واژه مناسبی برای شخصی که مستقیما تکفل او را بعهده ندارد نیست .

4-و در آخر مهمترین انتقاد و سوال اینکه ، آیه 25 نساء که به نکاح با ما ملکت ایمانکم  اشاره شده یک جامعیت و عمومیت دارد که راهکاری است که  عموم افرادی که از امکانات ازدواج  برخوردار نیستند را در بر می گیرد ، مگر در یک جامعه چند درصد خانواده ها تکفل فرزند دیگری را بعهده دارند ؟ در نهایت خوش بینی 10 درصد و برای یک فرض ساده کننده که اصلا امکان وقوع ندارد 50 درصد . باز این سوال پیش می آید که تکلیف 50 درصد بقیه چیست ؟




آقای موومان


گفته اید آیه 25 نساء به «نکاح» با ما ملکت ایمانکم اشاره می کند و نه رابطه جنسی !!! بنده اتفاقا متوجه این نکته بوده ام ولی تذکرتان بی اثر و بیهوده است و کار آیی ندارد  هیچ ، علیه استدلال خودتان عمل می کند، چرا که آیه امر می کند کسانی که توانایی ازدواج ندارند با ما ملکت ایمانکم خود «ازدواج» کنند و قید ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ  می رساند که موضوع بی صبری جنسی است . در آنصورت کسی که توانایی ازدواج ندارد ولی به شریک جنسی خود دسترسی دارد دیگرتوصیه به  ازدواج با ما ملکت ایمانکم اش چه گره ای را می گشاید ؟ و آیا مثلا شریک جنسی توقعات مالی کمتری در امر ازدواج مثل توقع داشتن کار مناسب و سرمایه مناسب و سرپناه و .... دارد ؟؟؟؟؟؟؟؟
در ثانی آنطور که شما برداشت می کنید از این آیه یعنی خدا یک نگاه تحقیر آمیز نسبت به ما ملکت ایمانکم دارد به این مفهوم که شخصی که تن به چنین رابطه ای داده کیس مناسبی برای ازدواج نیست!!!


در کل به نظر می رسد طبق آیه 25 نساء ما ملکت ایمانکم دو مقطع دارد ، قبل از ازدواج و بعد از ازدواج ، به این صورت پاره ای از تناقضات تا حدودی حل می شود ، مثلا آنجا که امر به اجازه گرفتن ما ملکت ایمانکم در لحظات عریانی است ، ما ملکت ایمانکمی است که هنوز محرم نشده و به زوجیت در نیامده ، و آیاتی مثل 5 مومنون در شرایطی است که ازدواج صورت گرفته ، که با آیه 25 نسا هم همخوان است چرا که در آن آیه به وضوح این دو مقطع قبل و بعد از ازدواج را می بینیم .

 
 
 
 
آمون : اندر خم و چم بحث: