ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

انتقاد از دوستان

ما قال

چهارشنبه 6 مهر 1390 ساعت 4:44 PM
سلام استاد گرامی خسته نباشید ، با اجازه ار محضر شما چند کلامی برای بیان داشتم و البته لحن تندم را می بخشید .


"استاد بزرگوارم، گستاخی مرا ببخشید و بگذارید بحساب همان روح بنیان اندیشی که خود در وجود من دمیده اید، من زندگی خود را مدیون شما هستم ."

جناب منصور ، از محضر خدای یکتا شرم کنید که نفس نفس هایتان را مدیون او هستید نه استاد پورپیرار !

واقعا برخی از رفتارها و گفتارهای دوستان بنیان اندیش پس از اینهمه نگاه بنیان اندیشانه به قرآن که حقا توسط استاد ترویج شده (منظورم ترویج بنیان اندیشی در قرآن است نه ترویج گفتار مشرکانه!) باعث حیرت فراوان و غیر قابل توجیه است . سخنانی بسیار سخیف تر از این را آقای غفوری بارها بیان کرده که امیدوارم اندکی از سکوی احساسات پایین امده و منطقی تر به قضایا نگاه کند و مسیر انحرافی خود را به سوی قرآن باز گرداند . البته بنیان اندیشی قدردان زحمات آقای غفوری هست و خواهد بود ولی دلیل نمی شود در برابر انحرافات آشکار و رفتارهای خارج از ضابطه قرآنی سکوت کرد و بر خلاف قرآن فضای رفیق بازی ایجاد کرد . این تشر ها و تذکر ها هم کاملا برادرانه بود .

شخصا قبول دارم استاد یک مغز متفکر به تمام معنا و استثنائی است . خواستم بگویم  مثل پورپیرار در تمام جهان و بین 7 میلیارد انسان جور وا جور تنها به اندازه انگشتان دو دست مانند پورپیرار وجود دارند و نفس می کشند ولی دیدم این نظر غیر حقیقی و غیر منطقی است و باید اعتراف کرد آقای پورپیرار از نظر "مختصات فکری" و قوه "استدلال" در جهان نظیر ندارند و استثنا هستند ، اینرا شواهد و آثار مکتوب ایشان می گوید نه گفته های احساسی بدون مدرک ، چه کسی تا کنون حقایق تاریخی را از ایران تا ترکیه و اندونزی و اسپانیا و هند و ... مورد تحقیق جدی قرار داده و هزاران جلد کتاب جعلی را بی اثر ساخته ، قوم مغول و هون و عرب و ترک را از اتهام غیر واقعی وحشیگریهای بنیان برافکن تاریخی تبرئه کرده ، امپراطوریهای عظیم ولی پوشالین هخامنشیان و ساسانیان و اشکانیان را به زباله دانی تاریخ فرستاده و حقیقت دیوار دروغین چین را عیان کرده و کارکرد اصلی این اثر را مشخص کرده ؟ یا محل وقوع طوفان نوح را عیان کرده و .... ؟ ولی تمام اینها دلیل نمی شود رفتارها و ستایش های مشرکانه از خود صادر کنیم .

از دوستانی قدیمی هم شکایت دارم که با ژستی حق به جانب و مرید وار وانمود می کنند که به مغز تمام گفته ها و مدخل های استاد تسلط دارند و سوال کننده را با تشر و تمسخر تحقیر می کنند . این که کسی مانند خانم حاجی زاده در کمال بی ادعایی و خلوص سوالات ذهنش را با وجود اشراف به جو حاکم بر قسمت نظرات و با وجود آگاهی کامل از وجود زبان هایی طعنه زن و نیش دار بیان می کند قابل ستایش است ، در برابر کسانی که کسر شان می دانند جهالت و مجهولات ذهنی خود را بیان کنند.

به نظرم استاد باید بیشتر قدر شاگردانی چون خانم حاجی زاده و آقای طالب حقیقت و منصور و ... را که همیشه صادقانه رفتار می کنند را بداند و بساط مرید بازان را که جو بنیان اندیشی را مسموم کرده اند تا حدی که  آدم رغبت به حضور در قسمت نظرات را ندارد را بر چیند و این فضا را کمی خوشایند تر و تمیزتر کند.
پاسخ:
آقای ما قال. عفریت هایی چند سر از همه سو برای بستن این وبلاگ و چهار شقه کردن وارد شوندگان و نظر پردازان و بنیان اندیشان این وبلاگ خنجر تیز می کنند. آن چند ابراز احساسات  کاملا واقعی است و اگر شخصا مستند تختگاه هیچ کس را می دیدم به آسانی علائق دیگرم را کنار می گذاردم و دنبال کسب افتخار همراهی با استاد غفوری نازنین می شدم. به گمان من چنین مواعظی که به بهانه گیری می ماند، در گردابی که یهودیان از خیانت و دزدی و اتهام های رنگارنگ گرد این وبلاگ چیده اند، اظهار شادمانی و خرج کردن احساسات کنترل نشده حقا که هیچ است. موفق باشید.