جناب پورپیرار و آقا یا خانم +++
حرف بر سر دیر گرفتن یا نگرفتن مطلب نیست، بلکه همانطور که جناب پور پیرار می گویند: " در تکنیک نظریه پردازی توجه به اشکالات دیده نشده حرف اول را می زند. مثلا آیا این همه مطلب و تصویر در باب نوکنده بودن کتیبه ها در تخت جمشید و نقش رستم و بیستون در تصورات پیشین شما تغییری هم ایجاد کرده است؟ البته می توان مثلا مستند تختگاه هیچ کس را دید و باز هم نیمه تمام بودن ابنیه صفه را نپذیرفت. آب هم از آب تکان نخواهد خورد و موجد تغییر در ارزش مدخل نخواهد شد" با این حساب باید جایی اعلام کنیم حالا دیگه هر استدلالی در باره کشتار داریوش بر اساس کتیبه او گفته شده در کتاب هخامنشیان و یا هر دلیلی که برای کلمه پارس پیشتر پور پیرار در مقالاتش آورده با ارائه این مدخلهای نو ابطال است چون تمام کتیبه ها هخامنشی جعل کامل است به عبارتی خودمانی حالا که قدمان بلندتر شده بیشتر از قبل را می توانیم می بینیم و این جمله با مستند کردن و استدلال مدخلهای جدید مشکلی ایجاد نمی کند اما اگر همچنان مثلا کلمه پارس را مترادف با خونریز بدانیم یا داریوش را فردی که مخالفینش را به صلابه می کشید هیچ دلیلی بجز مراجعه به همان کتیبه کذایی نداریم (جمله ای که صراحتا گفته نشده) .از طرفی باید همچنان منتظر پست بعدی آقای پورپیرار در باره داستان استر بود تا دلائل انتقال آن را به کتاب مقدس در دوران نگارش جدید کتاب استر متوجه شد. رابطه کلمه داستان با کتاب استر هم برای همین است " آقای پورپیرار داستان از این قرار بود:
داستان استر در تورات => کشتار و قتل عام مردم منطقه=>توقف رشد تمدن=>ظهور اسلام=> احیاء هویت و تمدن"
و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
پاسخ:
آقای فتح. هیچ بخشی از این گفتار شما مفهوم نبود. بد نیست قبل از ارسال کامنت یکی دو بار بازخوانی کنید.