آقای پورپیرار
آیا چرایی (شان)نزول ایات با تفاسیر را می توان در یک طبقه جای داد؟تا قبل از خواندن مقاله شما فکر می کردم شان نزول آیات با تفسیر فرق عمده دارد. در شان نزول (دستاوبز نزول)بهانه ای برای خدا ایجاد می شده تا آیه ای مناسب با آن بهانه نازل کند .گویی که اگر مثلا؛ فلان اتفاق نمی افتاد شارع(خداوند) هیچ گاه عقلش به انشا آیه در آن مورد نمی رسید.مثلا در مورد آیه حجاب گفته می شود روزی حضرت محمد وعایشه وعمر در حال خوردن ترید در بادیه بودند که دست عمر به دست عایشه در بادیه به هم می خورد و در حالی که عمر لقمه در دهان خود می گذاشت غر میزد که صد بار به محمد گفتیم آیه ای در مورد حجاب نازل کن وبعد از این اتفاق آیه حجاب نازل شد.
وتفسیر همان است که نقبی عمدتن به نورات ودیگر اعتقادات دینی وغیر دینی است برای به اصطلاح نور نما کردن مفهوم ومعنی آیات برای فهم بیشتراست.برای مثال می توان گفت مزخرف ترین ویهودی ترین نوع تفسیر شاید مربوط به آقای دولابی هم شهری تهرانی شما باشد که گویا ایشان در عرش وفرش فارق از ممنوعیت های بعد زمان ومکان حرکت می کرده وخبر از پیامبر وانس جن می اورده.
به حر حال از مقاله اسلام وشمشیر شما چنین بر می آید که شما شان نزول وتفسیر را در یک پاکت گذاشته اید. پاسخ:
آقای ناسوت. نتوانستم از این کامنت شما معنا و منظور محکمی به دست آورم.