استاد گرامی
البته همان است که فرمودید. منظور بنده رسوایی و عیان کردن دروغ پردازان واقعی بود که از دوران ناصرالدین شاه کم کم سرو کله شان پیدا می شود مثلا اگر امثال شاردن یا اسکندر بیک خودشان هم مانند شخصیت های کتابهایشان توهمی بیش نیستند اکنون دنبال دروغ پردازان و لانه ها و مراکز جعل و دغل کاری آنها هستیم. اول روشن کنیم آیا افرادی نظیر هاردینگ یا اعتمادالسلطنه یا آن نقاشانی که از قبرخیام در ۱۸۸۴ یا ۱۹۱۱ نقاشی کرده اند وجود خارجی دارد یا خیر. و در صورت اثبات وجود آنها ببینیم که مانند سعید نفیسی یا بدیع الزمان فروزانفر یا همین هوشنگ سیحون منشا چه خدماتی به اورشلیم بوده اند. امیدوارم هر چه زودتر به این مراحل وارد شوید