استاد بزرگ،تحقیقات با عظمت بنیان شناسی دارد تاثیر خود را می گذارد. این هم نمونه آن:
بانوی پژوهشگر “هما ناطق” می نویسد : ” در زمان فتحعلیشاه تورات به همت او به فارسی برگردانده شد. هانری دراموند ، پسر ژزف دراموند، ملبغ و کشیش معروف انگلیسی بود، که دو بار در سال های 1830 ــ 1841 و 1848 به ایران آمد. او بانی نخستین مدرسه دخترانه مسیحی در رضائیه بود که با اجازۀ عباس میرزا تاسیس شد و 500 شاگرد داشت. نقل از: ” کارنامه و زمانه میرزا رضا کرمانی ” .
آتلانتیک فراتر رفته و حتی مدعی شد که جمله معروف و جنجالی احمدینژاد، که «اسرائیل باید از نقشه جهان حذف شود»، به معنی متعارفی که غربیان از ترجمه انگلیسی آن فهمیدهاند، یعنی نابودی دولت اسرائیل نیست، بلکه معنای دیگری میدهد: منظور احمدینژاد این بود که مرزهای کنونی اسرائیل باید از نقشه جهان محو و مرزهای تاریخی فلسطین جایگزین آن شود؛ (خاورمیانه بزرگ؟ – آینده ) و این سوءتفاهم در بنیان درک نادرست غرب از احمدینژاد قرار گرفت”.
این هم متن کامل نوشته:
سنگر بندی باند امام زمانی ها
پشت کوروش، داریوش و خشایارشاه
“فصلنامه آتلانتیک، به نومحافظهکاران تعلق دارد. این فصلنامه که دارای مواضع اسرائیلی است. در
دی 1389، در مقالهای به قلم “رضا اصلان”، روزنامهنگار آمریکایی ایرانیتبار، نوشت: «احمدینژاد، که «دیر زمانی گمان میبردیم در پس سیاستهای بهغایت سرکوبگرانه و متحجرانه قرار دارد»، ممکن است این گونه نبوده و «در واقع یک اصلاحطلب باشد که در پی لیبرالیزه کردن، سکولاریزه کردن و حتی پارسی کردن ایران است.»
پارسی کردن، “پرشینایز” ، فقط به معنی ایرانی کردن نیست، بلکه نوعی بازگشت به ایران باستان (پرشیا) را نیز بیان می کند
آتلانتیک به عنوان شاهد مدعای خود به برخی اسناد “ویکی لیکس” درباره مواضع مسالمت جویانه احمدینژاد در مذاکرات اتمی ایران، موضع احمدینژاد در مسئله حجاب بانوان، که مخالفت روحانیون را برانگیخت، و تعارض میان احمدینژاد و روحانیت استناد میکند و نیز برخی گفتههای اسفندیار رحیم مشایی، که آتلانتیک او را «نزدیکترین مشاور» احمدینژاد میخواند. آتلانتیک مدعی است که احمدینژاد و «حلقه او» در پی «دگرگون کردن ماهیت جمهوری اسلامی» هستند و بهنظر میرسد احمدینژاد فعالانه در پی تحقق اندیشه «مکتب ایرانی» مشایی است که مورد انتقاد شدید روحانیون ایران قرار گرفته است. آتلانتیک فراتر رفته و حتی مدعی شد که جمله معروف و جنجالی احمدینژاد، که «اسرائیل باید از نقشه جهان حذف شود»، به معنی متعارفی که غربیان از ترجمه انگلیسی آن فهمیدهاند، یعنی نابودی دولت اسرائیل نیست، بلکه معنای دیگری میدهد: منظور احمدینژاد این بود که مرزهای کنونی اسرائیل باید از نقشه جهان محو و مرزهای تاریخی فلسطین جایگزین آن شود؛ (خاورمیانه بزرگ؟ – آینده ) و این سوءتفاهم در بنیان درک نادرست غرب از احمدینژاد قرار گرفت”.
این مقاله کنجکاوی مرا بر انگیخت و با توجه به زمینه بحث، به تورات مراجعه کردم تا ببینم در بارۀ ایران باستان چه مطلبی در آن هست و چه ارتباطی می تواند با اوضاع و احوال ایران امروز داشته باشد؟ حاصل جستجو با اندکی اختصار این است که می خوانید.
اما پیش از نقل نوشته های تورات، توضیحی در بارۀ ترجمه این کتاب به فارسی که با زبان امروزی ما اندکی فاصله دارد، ضروری به نظر می رسد .
تورات کتاب آسمانی یهودیان، طبق فهرست مندرج در آغاز عهد عتیق مشتمل بر 15 ” کتاب” و 17 “صحیفه” است.
“انجیل” کتاب آسمانی مسیحیان است که از چهار بخش ترکیب یافته اسـت: انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و یوحنا.
“قرآن” کتاب آسمانی مسلمانان نیز یک جلد است که شامل ء جزء ، سوریه و آیه است.
مطالبی که من از تورات (کتاب مقدس یهود) نقل کرده ام بر گرفته از ترجمه ای است که “سر هنری دراموند ـ ولف Drummond Wolf عرضه کرده است.
بانوی پژوهشگر “هما ناطق” می نویسد : ” در زمان فتحعلیشاه تورات به همت او به فارسی برگردانده شد. هانری دراموند ، پسر ژزف دراموند، ملبغ و کشیش معروف انگلیسی بود، که دو بار در سال های 1830 ــ 1841 و 1848 به ایران آمد. او بانی نخستین مدرسه دخترانه مسیحی در رضائیه بود که با اجازۀ عباس میرزا تاسیس شد و 500 شاگرد داشت. نقل از: ” کارنامه و زمانه میرزا رضا کرمانی ” .
برای کسب اطلاعات بیشتر در باره هنری دراموند مراجعه کنید به دانشنامه آزاد ویکیپدیا.
*****
در تورات 11 بار از کوروش، 13 بار از داریوش و 8 بار از خشایار شاهنام برده شده است. همه جا با تجلیل. بنا به نوشته تورات خداوند “پس از نبوت یرمیا، در سال اول (سلطنت) کوروش پادشاه پارس، روح کوروش پادشاه پارس را بر انگیخت و او بخشنامه ای کتبی به سرزمین های خود فرستاد و در آن اعلام کرد که خدای آسمان (یَـهُـوَه) همه پادشاهی های گیتی را به من داد و به من فرمان داد معبدی در اورشلیم یهودیه بسازم .” در کتاب اشعیا ، در فصل 45 کوروش “مسیح ” (یعنی نجات دهنده) خدا نامیده شده و نیز در فصل 44 از او بعنوان ” شبان خدا ” و مجری خواست های الهی یاد شده است. پادشاهی که خواست های الهی را اجابت کرده و فرمان ساختن معبد اورشلیم را می دهد.
آنچه در متن عهد عتیق آمده چنین است:
کتاب عزرا باب اول ص730
1 و در سال اول کوروشپادشاه فارس تا کلام خدا بزبان اِرمیا کامل شود خداوند روحکورشپادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی نافذ کرد و آنرا نیز مرقوم داشت و گفت* کورشپادشاه فارس چنین می فرماید یَهُوَه خدای آسمانها جمیع ممالک زمین را بمن داده و مرا امر فرموده است که خانه ای برای وی در اورشلیم که در یهوداست بنا نمایم * پس کیست از شما از تمامی قوم او که خدایش با وی باشد او به اورشلیم که در یهوداست برود و خانۀ یَهُوَه که خدای اسرائیل و خدای حقیقی است در اورشلیم بنا نماید * و هرکه باقی مانده باشد در هر مکانی از مکانهائی که در آنها غریب می باشد اهل آن مکان او را به نقره و طلا و اموال و چهارپایان علاوه بر هدایای تبرعی به جهت خانۀ خدا که در اورشلیم است اعانت نمایند * پس رؤسای آباء یهودا و بنیامین و کاهنان ولاویان با همۀ کسانی که خدا روح ایشان را برانگیزانیده بود برخاسته روانه شدند تا خانۀ خداوند را که در اورشلیم است بنا نمایند * و جمیع همسایگان ایشان را به آلات نقره و طلا و اموال و تبرعی اعانت کردند * و کورش پادشاه ظروف خانۀ خداوند را که نـبـوکـد نصر آنها را از اورشلیم آورده و در خانه خدایان گذاشته بود بیرون آورد * و کوروش پادشاه فارس آنها را از دست مِترَدات خزانه دار خود بیرون آورده به شیشبصر رئیس یهودیان شمرد * و عدد آنها این است سی طاس طلا وهزار طاس نقره و بیست و نُه کارد * و سی جام طلا و چهار صد و ده جام نقره از قسم دوم و هزار ظرف دیگر * تمامی ظروف طلا و نقره پنج هزار و چهارصد بود و شیشبصر همۀ آنها را با اسیرانی که از بابل به اورشلیم می رفتند برد *
کتاب عزرا باب ششم ص737
1 آنگاه داریوشپادشاه فرمان داد تا در کتابخانه بابل که خزانه ها در آن موضوع بود تفحص کردند *….
3 در سال اول کوروش پادشاه همین کورش پادشاه در بارۀ خانه خدا در اورشلیم فرمان داد که آن خانه که در آن قربانی ها می گذرانیدند بنا شود وبنیادش تعمیر گردد و بلندیش شصت ذراع و عرضش شصت ذراع باشد *
4 با سه صف سنگهای بزرگ و یک صف چوب نو و خرجش از خانه پادشاه داده شود *
5 و نیز ظروف طلا و نقرۀ خاۀ خدا را که نـبـو کد نصر آنها را از هیکل ( معبد. آینده) اورشلیم گرفته به بابل آورده بود پس بدهند و آنها را بجای خود در اورشلیم باز برند و آنها را در خانه خدا بگذارند *…..
8 و فرمانی نیز از من صادر شده است که شما با این مشایخ یهود به جهت بنا نمودن این خانه خدا چگونه رفتار نمائید. از مال خاص پادشاه یعنی از مالیات ماورای نهر خرج به این مردمان بلا تاخیر داده شود تا معطل نباشند. ومایحتاج ایشان را از گاوان و قوچ ها و بره ها به جهت قربانی های سوختنی برای خدای آسمان و گندم و شراب و روغن بر حسب قول کاهننانی که در اورشلیم هستند روز به روز به ایشان بی کم و زیاد داده شود *
10 تا آن که هدایای خوشبو برای خدای آسمان بگذارند و به جهت عمر پادشاه و پسرانش دعا نمایند *
11 و دیگر فرمانی از من صادر شد که هرکس این حکم راتبدیل نماید از خانه او تیری گرفته شود و او بر آن آویخته و مصلوب گردد و خانه او به سبب این عمل مزبله بشود *
12 و آن خدا که نام خود را در آنجا ساکن گردانیده است هر پادشاه یا قوم را که دست خود را برای تبدیل این امر و خرابی این خانۀ خدا که در اورشلیم است دراز نماید هلاک سازد. من داریوش این حکم را صادرفرمودم پس این عمل بلا تاخیر کرده شود *…..
13
14 …و بر حسب حکم خدای اسرائیل و فرمان کوروش و داریوش و ارتَحشستا ( خشایار شاه ـ آینده) پادشان فارس آنرا بنا نموده بانجام رسانیدند.
15 و این خانه در روز سوم ماه اَذار در سال ششم داریوش پادشاه تمام شد.
کتاب اشعیاء نبی باب چهل و چهارم ص 1064
28 و در بارۀ کورش می گوید که او شبان من است و تمامی مسرت مرا باتمام خواهد رسانید.
باب چهل و پنجم
1 خداوند به مسیح (یعنی: نجات دهنده. آینده)خویش یعنی به کورشکه دست او را گرفتم تا بحضور وی امت ها را مغلوب سازم و کمر های پادشاهان را بگشایم.
کتاب دانیال نبی باب ششم ص 1296
1 و داریوش مادی در حالی که شصت و دوساله بود سلطنت را یافت.*
2 و داریوش مصلحت دانست که صدو بیست والی بر مملکت نصب نماید تا بر تمامی مملکت باشند*…….
27 از حضور من فرمانی صادر شده است که در هر سلطنتی از ممالک من ( مردمان) به حضور خدای دانیال لرزان باشند زیرا که او خدای حی و تا ابدالاباد قیوم است و ملکوت او بی زوال و سلطنت او غیر متناهی است *
28 اوست که نجات می دهد و می رهاند و آیات و عجایب را در آسمان و زمین ظاهر می سازد و اوست که دانیال رااز چنگ شیران رهائی داده است*
29 پس این دانیال در سطنت داریوش ودر سلطنت کوروشفارسی فیروز می بود*
با توجه به این توصیفات بازگشت به ایران باستان می تواند به معنی بازگشت به فرهنگی نیز باشد که پادشاهش ” شبان ” و ” نجات دهندۀ ” قوم یهود است، آنها را از اسارت نجات می بخشد، هزینه ساختمان معبد آنان و هزینه گذران روزمره آنان را نیز تقبل می کند. و تهدید می کند که هرکس فرمان او را نقض کند اعدام خواهد شد. امپراتور ایران که وسعت خاک کشورش از هند تا آفریقاست قدرت و عظمت خود را مدیون خدائی است ” که دست او را گرفته تا بحضور وی امت ها را مغلوب سازد و کمر های پادشاهان را بگشاید” و به تعبیر تورات مردم این سرزمین ها باید در “حضور خدای دانیال لرزان باشند ” .
در کتاب استر با داستانی تامل انگیز روبرو می شویم : هامان وزیر اعظم خشایارشاه نقشۀ کشتار یهودیان را می کشد و مقدمات کشتار را نیز فراهم می آورد . ولی در آخرین لحظه، استر ( همسر یهودی خشایار شاه که یهودی بودن خود را ازآغاز از شاه پنهان نگاه داشته بود) تدبیری بکار می برد که در پی آن، شاه، نه یهودیان بلکه وزیر اعظم خود را، که طراح آن نقشه بود، به دار مجازات می کشد ویهودیان از کشتار مصون می مانند.
http://aayande.wordpress.com/2011/04/15/%D8%A8%D8%BA%D8%B6-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%87-%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D9%86%DA%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%8C-%D9%86%D9%87-%D8%AD%D8%A8/