با سلام به همه دوستان
(جهت انبساط خاطر)
اکثرمان شنیده و یا خوانده ایم که می گویند:
در تفاسیر بسیاری از قرآن حدیثی نقل شده است مبنی بر اینکه: "تمام قرآن" در "سوره حمد" مندرج است، و تمام سوره حمد، در "بسم الله الرحمن الرحیم" آن سوره، و تمام "بسم الله" در حرف "باء"، و تمام " باء" به نقطه آن است که بدون نقطه هیچ معنی نمی دهد، و "آن نقطه" همان "امام علی (ع) و ولایت ایشان" است.
در این فکر بودم که در زمانی که در خط و الفبای عربی، اساسا علامت و نشانه ای به نام «نقطه» وجود نداشته، ....... !
در همین فکر بودم که «دست غیب آمد و بر» کله این نادان زد که: خب، معلوم است! مگر نمی دانی آن اولیاء الله کرام «علم غیب» داشتند و طبیعتا می دانستند که در آینده «نقطه» به علامات الفبای عرب اضافه خواهد شد! فافهم!!!
پاسخ:
آقای محمد اوجال. در صفحه ۴۲ کتاب نقطه الکاف، در شرح تاریخ بابیه تالیف حاج میرزا جانی کاشانی و به سعی و اهتمام اقل العباد ادوارد برون! که هنوز هم خیابانی به نام او در یکی از فرعی های خیابان ۱۶ آذر موجود است و از موجدان بابیه است این مطلب با عنوان حدیثی از امیر المومنین به صورت زیر امده است.
«معانی جمیع کتب اسمانی در قرآن است و معانی تمام قرآن در فاتحه است و معنی تمام سوره فاتحه در بسم الله است و تمام معنی بسم الله در باء است و معنی باء در نقطه ان. پس معنای جمیع در نقطه است و نقطه هیچ معنایی ندارد».
از این جا بفهمیم تمام فرق و خواشی که با هر نامی به دین مبین اسلام پیوست کرده اند، تنها با هدف تخفیف ناممکن قرآن بوده است!