محمد
چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 10:14 AM
سلام آقای پورپسرار خسته نباشید.
جناب پورپیرار کبیر به گمان نه به یقین سرسپردگی و شیفتگی همشهریان و همزبانان بنده نه از روی الطفات بلکه از آن روی بوده است که صاحب مقامان فوق گربه را دم حجله می کشند!زیرا اگر حافظ از اعتبار ساقط شود دده قورقود و شاه اسماعیل خطایی آنها به باد هوا خواهند رفت.
جناب در مبحثی اشاره کرده اید که ساکنان بومی ایران با آنکه در تمدنی عظیم به سر می برده اند اما به دلایلی که ذکر نکردید سکه نداشته اند و تصویری از گردن بند شلمنصر دوم را آوردید که برابر سکه بوده است و توضیح ندادید که چرا بومیان ایران کهن سکه نداشنه اند؟ و گویا سکه نداشتن آنان را امتیازی برای آنان دانسته اید چرا؟مممنون می شوم که با توضیحی جامع مرا آگاه سازید.سپاسگذارم
پاسخ:آقای محمد. از آن که هر نوع تجسس در موضوع ایران کهن ماقبل هخامنشی، موجب بروز سئوالاتی از نظرگاه های گوناگون خواهد شد که در نهایت خوی بدو و عقب مانده و خون ریز نیزه داران هخامنشی و افول تمدن و سلسله های قلابی پیش از اسلام می شود، یهودیان در جهت شناخت مسائل ایران کهن سرمایه گذاری نکرده و تحقیقات آزاد در این باره را وتو می کنند. بدین ترتیب این که در حفاری های مربوط به مراکز تجمع و تمدن کهن این منطقه سکه ای نیافته ایم را که می تواند نگاه به تمدن جهانی را دگرگون کند، نه فقط مورد تجسس قرار نگرفته بل اصولا از عرضه این یافته عجیب نیز طفره رفته اند. نیافتن سکه در کاوش های مراکز بومی و کهن ایران از ضرور ترین فعالیت های بنیان شناسانه است که در شرایط فعلی کسی به آن توجهی ندارد.
محمد
چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 11:21 AM
سلام دوباره بر آقای پورپیرار
در شائبه کاری های ملل غربی در توضیح مبانی باستان شناسی ایران آگاهی کافی را دارم اما جواب خود را هنوز دریافت نکردم.نبود سکه چطور مبین پیوندهای فدرالیستی در میان بومیان ایران خواهد شد؟
پاسخ:آقای محمد. بنیان اندیشی تنها مشغول و مسئول آشکار سازی کمبودها و تغییرات و مجعولات تاریخ به طور عام است. مثلا از راه های گوناگون وقوع پوریم و عواقب آن را اثبات می کند ولی ملزم به ارائه چه گونگی و نحوه آن کشتار و دیگر حواشی آن نیست. عرضه مدخل نبود سکه و خط در مراکز تجمع ماقبل پوریم نیز، از همین قبیل است. این که در مراکزی چون جیرفت و حسنلو و شهر سوخته و شهداد و مارلیک و غیره، با کاربرد فیزیک و ریاضی و هندسه و شناخت آلیاژها به وفور مواجهیم، اما به نمونه ای از سکه و خط بر نمی خوریم، عرصه تازه ای آغاز می شود که دنبال کردن علت این کمبود های اصولی است. چنین که می نماید مراکز مربوطه در غرب نه فقط اشتیاقی برای بنیان شناسی این نقائص نشان نداده اند، بل در این باب حتی خبر رسانی عمده ای هم انجام نشده است.
چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 8:21 PM
سلام
استاد در باب عدم نبود و استفاده از سکه ماقبل پوریم و رواج سکه بعد از آن می توان چنین گفت که رواج و استفاده از آن به سیاست های یهود برمیگردد؟!
پاسخ:این مطلبی است که باید با ادله لازم و کافی اثبات شود. به خصوص که نبود سکه با فقدان خط توام است. اگر در بقایای مانده از هجوم پوریم، حتی در بابل هم سکه پیدا نشده، پس چه گونه رد این خط را در کتییه بیستون و تخت جمشید به ما نشان می دهند؟!
پنجشنبه 4 اسفند 1390 ساعت 10:39 ق.ظ