سلام استاد
ولی من تصور می کنم علیرضا نه یک مهره نادان معمولی بلکه یک شخص مستقر در اسرائیل است و اعمالش برنامه ریزی شده است . تجربه شما بیشتر است یعنی شما چنین برداشتیب ندارید .
استاد عزیز در اسلام و شمشیر 20 ذیل بحث اسرائیل و با استناد به آیات 93 آل عمران و 58 مریم توضیح دادید که ما در قرآن با دو «اسرائیل» مواجه هستیم . یکی اسرائیل بی دین آیه 93 که جد بنی اسرائیل است و دیگری اسرائیل 58 که پیامبر است و جز شباهت نام هیچ ربطی به هم ندارند .
ولی من به نکته جالبی رسیدم که شاید قابل تامل باشد . آیا نمی توان گفت در آیه 58 مریم هیچ اشاره ای به پیامبری اسرائیل نشده و بلکه فقط گفته تعدادی از «ذریه» اسرائیل پیامبر بوده اند ؟ چون همانطور که کافر بودن پدر ابراهیم و یا کافر بودن فرزند پیامبران از جمله فرزند نوح هیچ ربطی به ذریه ندارد در این آیه هم فقط اشاره به این شده که تعدادی از پیامبران از ذریه «اسرائیبل» بوده اند ؟ (با توجه به ایات قبل تر سوره مریم پیامبرانی چون موسی و هارون و عیسی) و این اسرائیل همان اسرائیل آیه 93 آل عمران است که برخی طعام را سر خود برای خود حرام کرده بود ، البته نه از روی کفر ، بلکه آن اسرائیل که جد بنی اسرائیل هم هست نه پیامبر بوده و نه کافر ، مثلا حکیم و دانایی بوده مانند لقمان که از روی تقوی برخی طعام مضر مثلا شراب و گوشت خوک و ... را بر خود حرام کرده بود ؟
استاد تشابه اسمی اینها را چه می کنید ، این اسم مشابه نمی تواند متعلق به دو شخص از دو قوم و دو فرهنگ مجزا باشد . مثلا آیا باور می شود کرد «مرتضی» هم اسمی عربی باشد و هم اسمی انگلیبسی ؟
بخصوص نام فرشتگانی چون «جبرائیل» و «میکائیل» دلالت بر توراتی بودن نام این فرشتگان دارد که هم وزن با نام اسرائیل است .
به هر حال قرآن ظرایف بسیاری دارد که اگر سنگ اندازیهای امثال علیرضا و عارف برای انسان مشغله ذهنی ایجاد نکند !!!!! می تواند با نگاهی شسته شده از تلقینات یهود ، به نکات ضریفی پی برد .
مثلا همه مترجمین و حتی قاریان قرآن تصور می کنند خطاب آیات 30 تا 34 احزاب به «ازواج» پیامبر است . در حالیکه این آیات به طور عام به زنان نزدیک پیامبر اعم از خواهر و عروس و همسر و ... اشاره می کند که ناموس پیامبر هستند و باید مراقب رفتار خودشان باشد . من نمی دانم آیا اینها متوجه اختلاف «زوج» با «نساء» و کارکرد هر یک نیستند ؟ در حالی که 2 آیه قبل یعنی آیه 28 سخن از طلاق دادن بکار رفته ، بنا بر این نگفته «نساء النبی» بلکه گفته «ازواج النبی» ولی آیات بعدش تنها مختص به همسران پیامبر نیست .
ویا این آیه :
مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا (40/احزاب)
به صراحت فریاد می زند که محمد فرزند ذکوری نداشته ، آیا این که الله متعال با وجود تعدد زوجات پیامبر به او فرزند ذکوری نداده بی حکمت بوده ؟!!! آیا از آن رو نبوده که کسی بعد از پیامبر خاتم بعنوان فرزند خواندگی دعوی طلب ارث پیامبری نکند ؟ ولی جهودان لجوجانه و با گستاخی تمام با تاریخ سازی نسل او را از سمت دخترش فاطمه ادامه می دهند تا امروز ما با وجود بیش از 100 هزار امامزاده احساس فقدان ذریه حضرتش را نکنیم ؟
واقعا چقدر از قران دوریم که اینگونه با نا آگاهی از قرآن دو فرقه شیعه و سنی به مخالفت با هم می پردازیم گروهی شعار سر می دهند که « ما منتظر منتقم .... هستیم ؟!!»
اینها اگر یک بار قرآن را بادقت می خواندند دچار این همه تنفر و کینه نسبت به هم می شدند ؟