سه شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 1:46 PM
http://nooraghayee.com/?p=5227#more-5227
“در زبان هند و آریایی کهن (زبان آریاییان در دوران کوچ به هند) واژهی «اَری» Ari به معنای «بیگانه» یا «فلاتنشین» میآمده که سپس به معنای «میهمان» و سپس «دشمن» را نیز به خود گرفته است. همچنین در نظر بگیرید که در زبان پارسی باستان، «اَریکَه» Arika به معنای «دشمنانه»، و در فارسی «آریغ» به معنی «دشمنی» است. نام قوم آریایی از ریشهی «اَری» به مفهوم ودایی «اَریَه» Arya “پشتیبان بیگانگان” گرفته شده که معنی آن سپس به “سرور”، «اَریَه» Ariya “سرور خانه، سرور” و «آریَه» Arya «آریایی» تبدیل شده است.” (دانشنامهی کاشان، حسین محلوجی)
هنچنین، در کتاب “فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی”، ذیل واژهی «آریغ» آمده است: “کینه و عداوت”… “اشتقاق این کلمه روشن نیست، احتمالا مرتبط است با لغت فارسی باستان: Arika به معنی “بیدین، بدخواه، دشمن” و در اوستایی Araeka به معنای “نفرت، بیزاری”. «بارتولومه» آن را از ایرانی باستان Ahra به معنی “دشمنبودن، نفرت داشتن” مشتق دانسته.”...از لحاظ تاریخی نیز، با توجه به مطالبی که در مورد آریاییها گفته شد و با توجه به فرضیه کوچ آریاییها، میتوان اینگونه پنداشت که این بیگانگان (که میتوان آنها را در آن زمان دشمن پنداشت) واردسرزمینها شدند و بعدها به عنوان مهمان پذیرفته شدند.
پاسخ:
مالیخولیاها و مندرجات ساخت یهود. در یدیش فارسی نام داده شده همان "دش" به معنای ضد و مخالف است. مانند دشمن و دشوار.
آمون : چون مقاله جالب بود، حیفم آمد نقل نکنم:
مهمان، دشمن است
از آنجا که به ریشه و پیشینه مفاهیم اجتماعی علاقمندم عنوان فوق و مطلب زیر را مورد بررسی قرار دادم و به نتایجی رسیدم. قابل ذکر است که انتقاد از این نوشته برای خوانندگان محفوظ است.
در نظر اول اینگونه پنداشته میشود که دو مفهوم «مهمان» و «دشمن» کاملا با هم در تضاد هستند و ریشهی مشترکی ندارند. اما تنها با اندکی تامل درمییابیم که اینطور نیست. بگذارید مستقیم به اصل مطلب بپردازیم:
در زبان لاتین، هم به «مهمان» و هم به «دشمن»،Hostis گفته میشود.
از طرفی در زبان انگلیسی لغت Host به معنی میزبان، صاحبخانه و مهماندار است و لغت Hostile (که ازHost گرفته میشود)، دشمن، خصومتآمیز، متخاصم و ضدٌ معنی میدهد.
دیگر اینکه “در زبان هند و آریایی کهن (زبان آریاییان در دوران کوچ به هند) واژهی «اَری» Ari به معنای «بیگانه» یا «فلاتنشین» میآمده که سپس به معنای «میهمان» و سپس «دشمن» را نیز به خود گرفته است. همچنین در نظر بگیرید که در زبان پارسی باستان، «اَریکَه» Arika به معنای «دشمنانه»، و در فارسی «آریغ» به معنی «دشمنی» است. نام قوم آریایی از ریشهی «اَری» به مفهوم ودایی «اَریَه» Arya “پشتیبان بیگانگان” گرفته شده که معنی آن سپس به “سرور”، «اَریَه» Ariya “سرور خانه، سرور” و «آریَه» Arya «آریایی» تبدیل شده است.” (دانشنامهی کاشان، حسین محلوجی)
هنچنین، در کتاب “فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی”، ذیل واژهی «آریغ» آمده است: “کینه و عداوت”… “اشتقاق این کلمه روشن نیست، احتمالا مرتبط است با لغت فارسی باستان: Arika به معنی “بیدین، بدخواه، دشمن” و در اوستایی Araeka به معنای “نفرت، بیزاری”. «بارتولومه» آن را از ایرانی باستان Ahra به معنی “دشمنبودن، نفرت داشتن” مشتق دانسته.”
از گفتههای بالا نتیجه میشود که هم تشابه و هم تفاوت جالبی میان واژه «مهمان» و «دشمن» وجود دارد. شاید بتوان ضربالمثل فارسی “دورنشین دوشنشین است” را شاهد غیبی و مصداق ارتباط میان «مهمان» و «دشمن» دانست. «دورنشین» برای ما بیگانه است و بیگانه قطعا دوست قلمداد نمیشود و به عبارتی در زمرهی دشمنان است، از طرفی در فرهنگ ایرانی، مهمان ارج و قرب فراوان دارد و «دوشنشین» است.
هرگاه مهمان به منزل ما میآید او را به بهترین جای منزل راهنمایی میکنیم، حال هر چقدر این مهمان غریبهتر باشد به او احترام بیشتری میگذاریم و پذیرایی بیشتری میکنیم. غریبهتر بودن مهمان یعنی این که با او دوستی کمتری داریم و دوستی کمتر، به معنای بیگانگی بیشتر است که این خود به معنای «دشمن» نزدیک است. به طور مثال پذیرایی از مهمانی که برای اولینمرتبه به منزل ما میآید همیشه با دقت بیشتری همراه است، و ناگفته پیداست کسی که برای اولین مرتبه به منزل ما میآید، در اگثر موارد دوستی قدیمی نیست و این خود یعنی اینکه بیگانهتر و البته به دشمنی نزدیکتر است.
همینجا میتوان عنوان کرد که اصولا مهمانی دادن و مهمان پذیرفتن برای دوستی با بیگانگان و دشمنان است. همچنین میدانیم که در بسیاری از اقوام مهمانی دادن برای رفع دشمنیها و کدورتهاست. به طور مثال در شهر شادگان استان خوزستان وقتی که میان اقوام عرب سوءتفاهمی رخ میدهد همدیگر را به مهمانی دعوت میکنند و مراسمی با عنوان «مراسم قهوهنوشی» برگزار میکنند.
اینچنین است که “نان و نمک خوردن” و “همسفره شدن” و “همپیاله بودن”، قرار است که باعث پیوندهای عمیق دوستی شود. این خود مشخص میکند که از قبل یک نوع دشمنی یا حداقل ترس از دشمنی وجود داشته که مهمانی دادن و شادخواری کردن برای رفع مشکلات احتمالی لازم بوده است.
از طرفی وجود واژههایی همچون غریبنواز و بیگانهپرست مفهوم دشمنی و محبت به دشمن را تواما دارا هستند.
از لحاظ تاریخی نیز، با توجه به مطالبی که در مورد آریاییها گفته شد و با توجه به فرضیه کوچ آریاییها، میتوان اینگونه پنداشت که این بیگانگان (که میتوان آنها را در آن زمان دشمن پنداشت) واردسرزمینها شدند و بعدها به عنوان مهمان پذیرفته شدند.
اگر حتی به دورانی که انسان شکارچی بود اشاره کنیم، میتوان ذکر کرد که به طور مثال دو انسان با هم و در یک زمان از گوشت یک گوزن شکار شده میخوردند تا هر کدام مطمئن شوند که دیگری در غذایشان زهر یا هر ماده هلاککنندهی دیگری وارد نکرده است. بنابراین اساس این ضیافت دو نفره، ترس از دشمن و دشمنی است. این موضوع بعدها در مراسم شرابنوشی و مهمانیهایی که برای از بینبردن عداوتها بوده است، نیز دیده شده.
پینوشت: چون به سفر میروم و بعد از سفر کارهای بسیاری است که بایستی به انجام برسانم، این نوشتار اندک را تقدیم میکنم و فعلا دیگر به آن نمیپردازم.
منابع:
*دانشنامهی کاشان، زیر نظر حسین محلوجی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات: بنیاد فرهنگ کاشان، ۱۳۸۲
*فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، محمد حسندوست؛ زیر نظر بهمن سرکاراتی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نشر آثار، ۱۳۸۳
*لغتنامهی دهخدا
این مطلب در سه شنبه ۱ دی ۱۳۸۸ در ساعت ۲:۳۱ ب.ظمنتشر شده است. این مطلب در زیر مجموعه تحقیق - مقاله - نوشتار قرار گرفته است. شما میتوانید دیدگاه خود را در باره این نوشته بنویسید.
سهشنبه 22 اسفند 1391 ساعت 11:36 ب.ظ