ولی استاد فکر می کنم این قسمت کتاب چنین گفت داریوش فضل الله نیک آیین بسیار مهم است که در ایران شناسی شماره ۱۰۴ خود به آن اشاره کرده اید:
«اما یک سخن باقی است: آن (خط و زبان) ایرانی باستان مفروض را هم ایران شناسان بر اساس صداهای ودائی و سانسکریت و اوستایی باز سازی کرده اند و بر این اساس برای روشنی بخشیدن به زبان های پیشین ایرانی، پشیزی ارزش ندارد... بنا بر این اگر زبان شناس این عامل مهم برجسته را در نظر بگیرد، مسلما به این استنتاج خواهد رسید که که اوستایی واقعا زبانی هندی چون ودائی و سانسکریت و گجراتی است و زبان ایرانی نیست... اما در مورد ماهیت زبان های میانی، حتی نام و تقسیمات آن ها، آثار و مدارک و مستندات کافی دستوری و واژگانی در دست نیست و گزارش های نامعین درباره ی پهلوی ، پهلوانیک، پارسیک، پارسی میانه، مانوی و گویش های شرقی و غربی و شمالی و جنوبی، که برخی از به اصطلاح آثار آن ها، چند قرن پس از اسلام تحریر شده، نمی تواند اساسی برای پژوهش های علمی جدی باشد».
(فضل الله نیک آیین، چنین گفت داریوش، صفحات ۱۲۳ و ۱۲۴)
گفتم شاید نظر ایشان نسبت به دیگر مورخین داخلی انتقادی تر و سخت گیرانه تر باشد. نظر شما چیست؟
http://pajhoohesh.blogfa.com/