ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

کتاب اسلام و شمشیر ناصر پورپیرار و ممانعت از چاپ و انتشار حقایق

توحید

چهارشنبه 2 اسفند 1391 ساعت 8:51 PM

به جرات می توان ادعا کرد که کتاب اسلام و شمشیر واجد تمام ویژگی های یک اثر تاثیر گذار و تحول آفرین در مکتب اسلام است، مولف کتاب، وارسته از تعصب و قید و بند القائات فرقوی و با ایمان راسخ بر حقانیت قرآن و صرفا با تکیه بر قول قرآن و با بررسی بنیانی ما وقع در عالم اسلام و رعایت اصول علمی تحقیق، بدون واهمه از واکنش و قضاوت مخاطب، اکاذیب رخنه کرده در زوایای فکر و خطاهای طرز تفکر او را نشانه گرفته و بدون پرده پوشی و ملاحظه ی تمایل و سلیقه ی جماعت پیرامون خود، به تبیین ریشه ی معضلات و گرفتاریهای جهان اسلام پرداخته است و این حقیقت مکتوم را افشا می کند که تنها چاره ی نجات مسلمین و بل بشریت، شنیدن کلام الهی، تامل و تعمق در آموزه ها و عمل کردن به راهکارهای آن است و بس.


http://www.bashgah.net/fa/content/show/40884
پاسخ:
آن گاه باید سئوال کرد ممانعت از انتشار رسمی چنین کتابی نشانه چیست؟!  
 
 
 
 
  
 
پنجشنبه 3 اسفند 1391 ساعت 10:57 AM
جناب توحید آن مقاله نوشته خانم حاجی زاده است.
اگر دقت کرده باشید مقاله به آدرس فروم تخته شده بنیان اندیشی رفرنس داده شده است.
 
 
  
 
توحید
پنجشنبه 3 اسفند 1391 ساعت 12:35 PM
دوست عزیز. کسی که این مقاله را نوشته شخص با سوادی است، گمان نمی کنم خانم حاجی زاده به عنوان یک ترک، سواد نوشتن چنین مقاله ای را داشته باشد.
 
  
 
 
فریبا حاجی زاده
پنجشنبه 3 اسفند 1391 ساعت 5:37 PM
آقای توحید.
اینجانب مدرک کارشناسی ارشد در رشته ی حقوق بین الملل دارم،قریب  به 30 سال سن اینجانب است،در رشته ی شنا تخصص دارم، صدها کتاب مطالعه کرده و هزاران فیلم تماشا کرده ام ، گواهی نامه دارم، آشپزی بلدم و در مقالاتم از کلماتی استفاده میکنم که هیچ یک از شما در طول عمرتان ندیده اید.
شما کی باشید؟
 
 
 
 
 
 
آمون : برای دانلود کتاب اسلام و شمشیر آقای ناصر پورپیرار ( و بسیاری مطالب و مستندات دیگر من جمله فیلمهای مستند ساخته شده) ، به گروه اینترنتی که در کنار می بینید، مراجعه کنید. این هم متن کامل لینک، حالا نوشته هر کس که باشد :  
 
 
درباره کتاب اسلام و شمشیر، اثر ناصر پورپیرار انسان پیرو اندیشه اش است و عالم ذهنی او، اساس شکل گیری دنیای عینی اوست، عینیات پیرامون ما تا قبل از بروز و ظهور مادی و خارجی، به صورت فکر و تصور بوده اند، علاوه بر آن اندیشه و قوه ی تعقل انسان کارآمدترین ابزار تمییز حق از باطل، سود از زیان، نیک از بد و...است، لکن پیشروی اندیشه که ابزار موثر آدمی در نیل به تکامل است باید بر پایه ی یک طرح و برنامه ریزی مطمئن و با اتخاذ یک هدف و چشم انداز معین باشد، وگرنه دچار ایستایی، ابتذال، انحراف و سرگشتگی خواهد شد، شاید در این برهه ی زمانی که ما در آن قرار گرفته ایم، انسانها بیش از هر مقطعی در سردرگمی و تعارض هستند، گمراهی فکر و ذهن، آرمان خواهی های بی محتوا و بی سرانجام، دنیا طلبی، ترس و نگرانی از غبن، بیگانگی انسانها با یکدیگر، انزوای اخلاق، احساس ناامنی و دوری گزینی از هم جنسان ناآشنا، حصار کشی ها و مرز طلبی ها، تضییع حق، نسیان فطرت، جستجوی پیوسته بی نتیجه ی آرامش و سعادت و امنیت و... حقیقتا کدام قانون بر این دنیا حاکم است!؟
به راستی انسان گم کرده راه امروز نیازمند چیست؟ اصول درست اندیشیدن چیست؟ مسیر کمال کدام است؟ نشانی سرای سعادت نزد کیست؟
بی شک علم ناقص و عقل محدود هیچ بنی بشری قادر به پاسخگویی به اقیانوس بی کران مسائل لاینحل انسانی نیست و نخواهد بود و عقلانی نیست تا راههای آزموده شده ی بی اثر را مکررا بیازماییم، رهایی از این گرفتاریهای بغرنج، قدرت درایت و احاطه ای وسیع و ماورایی می طلبد، آیا آن خالقی که مخلوقاتش را به منصه ی ظهور رساند و آن صانعی که گردش چرخ این صنعت از اوست، مسئول تنظیم روابط مخلوقات با یکدیگر و با خالق و تعیین خط مشی این صنع بی نظیر نیست؟
مسلمین معتقدند قرنها پیش خداوند قادر و حکیم، در مصحف کبیر شان موسوم به قرآن آیین نامه و پروتکلی فرستاد که آیاتش روشنی بخش ظلمات این سرگردانی ها خواهد بود.
اما اگر چنین است، پس چگونه است که با گذشت قرنهای متمادی هنوز انسانها در گمراهی به سر میبرند؟ مگر نه این است که مسلمین باید طلایه دار کاروان مسیر کمال باشند؟ پس از چه روی است که نشان درخوری از این هدایت جلوه نمی کند که هیچ! گاه مدعیان مسلمانی با راکبان مرکب حق کشی هم داستان می شوند؟
آیا پیچیدگی های متن کتاب و مفاهیم دیر هضم آن، توده ی انسانها را از فهم آموزه های آن محروم ساخته است و درک آنرا در حیطه ی توانایی خواص درآورده است؟
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿17-22-32-40قمر﴾
و قطعا قرآن را براى ذکر آسان کرده‏ایم پس آیا پندگیرنده‏اى هست
تاکید مکرر خدا بر سهولت فهم کلام قرآن این فرض را منتفی می کند.
آیا قرآن برای هدایت کافی نبوده است؟
... وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ﴿نحل ۸۹﴾
و ما بر تو این قرآن عظیم را فرستادیم تا حقیقت هر چیزی را روشن کند، و برای مسلمین هدایت و رحمت و بشارت باشد
الَر کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿۱ابراهیم﴾
الف لام راء کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى، به سوى راه آن شکست ناپذیر ستوده
آیا آن روزن نور و رحمت کور شده است یا قوه ی بصر آدمی!؟
أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿محمد۲۴﴾
آیا در آیات قرآن تدبر نمی کنند؟ یا بر دلهایشان قفلهایى نهاده شده است؟
حقیقت این است که کتاب، بنا به حکمت و مشیت الهی، بنا به دلایل متقن از تحریف نیز مصون مانده است، لیک مخالفان تفکر الهی حجاب و حائلی بین فطرتهای حق جو و کلام حق قرار داده اند.
با بررسی شگردهای استادانه ای که برای مهجور ساختن این کتاب از دسترس طالبان آن به کار رفته می توان به وسعت احاطه و آگاهی معاندان و مخالفان قرآن به معانی، مفاهیم، آموزه ها و غمزه های پیاده شده در آن پی برد، به عبارتی دیگر، دشمنان قرآن، آنرا بهتر از مومنان و دوستدارنش شناخته اند، بنابراین، عالمانه و عامدانه و با تمسک بر حواشی خودساخته ی گمراه کننده از جمله روایات کذب، شان نزول های بی محتوا و احادیث اغلب ناقض بیانات مصحف آسمانی و نیز حتی در تضاد با یکدیگر، نه تنها کلام و مقصود باری تعالی را مهجور و مکتوم نموده اند، بلکه شمایلی نامبارک و بی تناسب بر قامت مبارک آن پوشانده اند! طوریکه مضمون، جایگاه و مقصد اسلام را تا حد مکتب های انسان ساخته تنزل داده اند.
با توسل به تفاسیر فله ای، معانی ضمنی دلخواه را بر آیات صریح و گویای خداوند تحمیل کرده اند، که از منظر الهی عملی است مذموم.
اشْتَرَوْاْ بِآیَاتِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَصَدُّواْ عَن سَبِیلِهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿توبه۹﴾
آیات خدا را به بهاى ناچیزى فروختند و مردم را از راه او باز داشتند به راستى آنان چه بد اعمالى انجام مى‏دادند
دین اسلام بزرگترین آسیب را زمانی متحمل شده است که عملکرد مسلمین درست خلاف نص صریح کتاب در جهت فرقه فرقه کردن پیش رفته است،
مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴿روم۳۲﴾
از کسانى نباشید که دین خود را فرقه فرقه کردند و هر حزبى به اوهام و خیالات خویش دلخوش شدند
تفرق دامی است هوشمندانه و غرض ورزانه از سوی جماعتی که قرآن پرده از شرارت و نفاق و دنیاطلبی آنان برداشته است، تله ای که رهایی از ان شجاعت پذیرش خطا بودن راهی که می پیمائیم را می طلبد، خطائی که از پدرانمان و آنان نیز از نیاکانشان در چند قرن اخیر به ارث برده اند.
بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿۲۲زخرف﴾
بلکه گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و ما هم با پى گیرى از آنان راه یافتگانیم
دین موروثی نیست، امریست تحقیقی، اسلام مکتبی است که نیاز به پژوهش دارد، تحقیق و تحصیل شناخت از آن بایستی مقدم بر ایمان بدان باشد، ایمان جاهلانه و موروثی فاصله ای باکفر ندارد. چنانچه اگر در خانواده ای معتقد به فرقه ی دیگر اسلامی متولد می شدیم، با فرقه ای که اینک بدان معتقدیم، عناد می ورزیدیم، اگر در میان مسیحیان زاده می شدیم، متعصب به انجبل و عیسی بودیم و اگر از پدر و مادری یهودی بدنیا می آمدیم، از قاتلان و یا لااقل از حامیان قاتلان کودکان بی گناه فلسطینی می بودیم!
و به همین ترتیب تقلید و تبعیت از دیگران در دین جایز نیست و سرانجامی ندارد.
...کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَکُواْ فِیهَا جَمِیعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لأُولاَهُمْ رَبَّنَا هَؤُلاء أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلَکِن لاَّ تَعْلَمُونَ ﴿ اعراف۳۸﴾
هر بار که امتى در آتش درآید همکیشان خود را لعنت کند تا وقتى که همگى در آن به هم پیوندند آنگاه پیروانشان در باره پیشوایانشان مى‏گویند پروردگارا اینان ما را گمراه کردند پس دو برابر عذاب آتش به آنان بده، خدا مى‏فرماید براى هر کدام عذاب دو چندان است ولى شما نمى‏دانید.
اینک زمان آن است که کمر همت بر احیای مفاهیم اصیل ولی مهجور قرآن ببندیم، قرآن کتاب تعقل و تفکر است، پس در سایه آن اندیشه مان را در مسیر صحیح بپرورانیم.
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۳ یوسف﴾
ما قرآن را فصیح قرار دادیم باشد که بیندیشید.
هویت اصیل و حقیقی ما همان است که خالق آگاه به ذات ما آنرا تعریف کرده است، پس زمان آن است که فارغ از عصبیتهای فرقوی، هویتهای جعلی و بی پایه و قیل و قالهای مذهبی، رجعتی به کلام الله داشته باشیم.
قرآن مکتبی است جامع ،جهان شمول و فراگیر، که تمام مسائل انسانی و الهی را با زبانی صمیمانه و فصیح تبیین کرده است، فرض است بر ما که با تفحص و تامل در آیات و نشانه های اش برای رهایی از گمراهی و سردرگمی و حل مسائل غامض انسانی-الهی، کشف حقیقت مفقود شده و لقا الله اهتمام ورزیم.
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ...﴿بقره ۱۸۵﴾
ماه رمضان همان ماه است که در آن قرآن فرو فرستاده شده است کتابى که مردم را راهبر و متضمن دلایل آشکار هدایت و میزان تشخیص حق از باطل است
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءکُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُّبِینًا ﴿۱۷۴نسا﴾
اى مردم در حقیقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است و ما به سوى شما نورى تابناک فرو فرستاده‏ایم
گاه و در مقاطعی و از میان مسلمانان هر دو فرقه اندیشمندانی ظهور کرده اند که کمابیش در صدد کم اهمیت جلوه دادن تاریخ اسلام در برابر ماهیت اسلام بوده اند، چرا که اغلب، شناخت و تصورات مسلمین از اسلام در موضوع تاریخ آن است نه محتوایش، یا محققینی که قلمشان در باب زنده کردن برخی حقایق و طرح چرایی و چیستی و تشکیک و تکذیب در راستی یا ناراستی برخی حواشی چرخیده است، لیک چون بعضا خود این پژوهش گران کاملا از بند اعتقادات فرقوی نجسته اند، تالیفاتشان متاثر از آن باورها بوده و از استواری لازم در میدان مبارزه با خرافه و دروغ بهره مند نبوده اند. در نمونه هایی نیز پیش فرضها و پس زمینه های ذهنی نادرست محققین یاعدم احاطه ی آنان بر واقعیت آنچه در دنیای اعتقادی مسلمین رخ داده و یا عدم جامعیت و غیر مستند بودن ادعاهای ایشان، آنها را در مواجهه با افکار رسمی و باورهای عمیق فرقوی، متزلزل و یا بی اهمیت نشان داده و اثر مولفین در برابر تبلیغات منفی رنگ باخته و محو و ابتر گشته است.
به جرات می توان ادعا کرد که کتاب اسلام و شمشیر واجد تمام ویژگی های یک اثر تاثیر گذار و تحول آفرین در مکتب اسلام است، مولف کتاب، وارسته از تعصب و قید و بند القائات فرقوی و با ایمان راسخ بر حقانیت قرآن و صرفا با تکیه بر قول قرآن و با بررسی بنیانی ما وقع در عالم اسلام و رعایت اصول علمی تحقیق، بدون واهمه از واکنش و قضاوت مخاطب، اکاذیب رخنه کرده در زوایای فکر و خطاهای طرز تفکر او را نشانه گرفته و بدون پرده پوشی و ملاحظه ی تمایل و سلیقه ی جماعت پیرامون خود، به تبیین ریشه ی معضلات و گرفتاریهای جهان اسلام پرداخته است و این حقیقت مکتوم را افشا می کند که تنها چاره ی نجات مسلمین و بل بشریت، شنیدن کلام الهی، تامل و تعمق در آموزه ها و عمل کردن به راهکارهای آن است و بس.
و براستی آیا قرآن، شناسنامه ی اصیل و کافی برای معرفی اسلام و ماهیت آن نیست؟
امید است که زین پس آثار لمس انگشتان قاریان قرآن در حواشی اوراق قرآن خانه ی هر مسلمانی نمایان شود و به امید هدایت
یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿مائده۱۶﴾
خدا بدان کتاب هر کس را که از پی رضا و خشنودی او راه سلامت را بپیماید، هدایت کند و او را از تاریکی جهل و گناه بیرون آورد و به عالم نور داخل گرداند و به راه راست رهبری کند.