جناب آقای ساده دل، سلام
اگر غیاث آبادی از فحش و ناسزا شنیدن "می ترسد"، پس بدون شک قصد ورود با وادی "حقیقت" را ندارد، چرا که به قول جناب پورپیرار «بی شهامتی و بزدلی، اساس اقامت آدمی در واپس ماندگی و ابراز مداومت در نادانی است».
غیاث آبادی اگر هم این ترس را بشکند، تازه به نقطه "صفر" صعود کرده و در "ابتدای" راه بنیان اندیشی، یعنی همان راهی که من و شما چند قدمی از آن را پیموده ایم، قدم گذاشته است، پس قاعدتا اگر من و شما فحش بشنویم، بیشتر سزاوار حمایتیم! تا کسی که کارش جمع کردن خرد ریزها از سفره "تاملی در بنیان تاریخ ایران" و ثبت آن به نام خود است و البته با این کار هم ـ از آنجا که همان چرندیات و جعلیات یهودساخته را تواما تکرار می کند ـ کمترین تاثیر مثبتی در پیش رفتن حرکت بنیان اندیشی ندارد که بخواهیم نگران از دست رفتن اش باشیم!
موفق باشید