سلام
وقت بخیر .
صحبت از شجره نامه ها شد . بحث جالبی باز شد . اصولا بغیر از جهود کسی شجره نامه معتبری ندارد !! هرچه نباشد مردم و جهان امروز بیوگرافی و تاریخ شان را مدیون مورخان و افسانه نویسان جهود هستند .
چند هفته پیش داشتم کتابی را می خواندم که بی شباهت به یک افسانه نیست . تحریف در تاریخ معاصر یک ملت پیش از اینکه به پهنای خنده برسد ، شیار و ردی از درد بر سیمای مان به جای می گذارد .
کتاب " دا " خاطرات سیده زهرا حسینی - صفحه 30 : << پاپا با اینکه سواد نداشت ، داستان های شاهنامه را برایمان می گفت و اشعار مولانا و حافظ را از بر می خواند ( ! ) . او بزرگ تیره خودشان بود و شجره نامه خانوداگی اش را آیت الله سید محسن حکیم ، شیخ مرتضی انصاری ، آیت الله گلپایگانی ، آیت الله مرعشی نجفی و خیلی از علمای دیگر مهر و امضا کرده بودند ( ! ) پاپا خیلی مواظب این شجره نامه بود. ما فقط چند بار آن را دیده بودیم . هر بار با کلی احتیاط و هزار سلام و صلوات می آورد و به ما نشان می داد >> .
دیگر نمی دانستیم برای اثبات نامبر وان بودن سیادت ، نشان استاندارد و همچنین مهر ایزو علما لازم است .
همچنان که در جامعه یهود ، بزرگ زادگی و تولید مثل ذکور و ادامه نسل از زنان به فرزندان به ارث می رسد و نسلی که به تعداد ستاره های آسمان می شود از کمر پیرزنی بنام ساره است و خدا بیشتر با ساره اختلاط می کرد و از وی صلاح و مشورت می خواست در چادری میان بیابان زیر نخلستان ( بابا اصلا یهوه مثل فرعون عاشق این عجوزه شد ) و البته اگر وقتی باقی می ماند با ابراهیم هم گپ و گفتگویی می کرد ، پس عجیب نیست اگر پیامبری که ابتر بود و فرزند ذکوری نداشت از دخترش نسلی به ارتفاع هلال شیعی تشکیل شود . کدهایتان در کتاب اسلام و شمشیر بی نظیر بود آقای پورپیرار .
حساسیت و نقطه ضعف جهود بیشتر حول شه مادر می چرخد .
6/ 2