سلام.
استاد چرا آن روز به مطلب ایشان که دقیقا" اشاره به نوشته امروزین شما دارد چنین ÷اسخی دادی؟
------------------------
ناصر پورپیرار و مجتبی غفوری؛سانسور نام ناصر پور پیرار و کنیسه ها (دوستانه)
یکشنبه 6 اسفند 1391 ساعت 4:08 PM
مجتبی غفوری
یکشنبه 6 اسفند 1391 ساعت 1:05 PM
بنده وبلاگ رسمی ندارم و وبلاگ اصلی بنده همین وبلاگ است .دوستانی در تلاشند تا مطالب استاد به هر طریقی که شده منتشر شود منتهی در این بین باید نکته ای را عرض کرد آن اینکه چرا این مطالب امکان چاپ به نام ناصر پورپیرار را ندارد مگر نه این است که ما تمام این مطالب را در محضر او آموخته ایم.بنده به این اعتقاد رسیده ام که در این جهان تنها و تنها این نام استاد ناصر پورپیرار است که باید سانسور شود.
این نام چه مشخصاتی دارد که نباید هیچ کجا اثری از آن دیده شود .
به اعتقاد بنده درحال حاضر مهم این نیست که چه مطلبی عرضه شود و یا به چه موضوعی پرداخته شود تنها نباید نام ناصر پورپیرار در آن به چشم بخورد . مطلبی که تحت عنوان موسیقی از بنده منتشر شده آموخته هایی است که در این سالها در محضر استاد کسب کرده ام .
بنده با صراحت تمام در اینجا متذکر میشوم که هر کلامی که در آن مطلب درخور توجهی دیده می شود و از دهان بنده خارج می شود همان چیزی است که از استاد آموخته ام و رابطه من با استاد در صورتی که برای ایشان کسر شان نباشد رابطه مرید و مرشدی است و نه شاگرد و استادی .این تذکری است که فراموش نکنیم استاد ما را به کجا برد .
پاسخ:
استاد مجتبای نازنین. حالا بر خود من مسلم است که فراریان از نام من که در عین حال تاملات مرا دزدانه از آن خود می کنند، اجرا کنندگان دستورات کنیسه اند که بر بی اعتنایی نسبت به مجموعه تالیفات تاملی در بنیان تاریخ ایران و مولف آن تکلیف کرده اند. در ضمن اعتراف می کنم که تنها مستند تختگاه هیچ کس از مجموعه دست نوشته های تاریخی من در لو دادن طویله های یهودی دانشگاه نام موثرتر است. جاودانگی حق شما و عنایات اخروی پاداش شماست.
http://purpirar.blogsky.com/1391/12/06/post-3713/