سلام خدمت استاد
استاد گرامی در عصر حاضر سخنانی وجود دارد که فعل انبیا (علیهمالسلام) در زمینه سیاست، معیشت و امور اجتماعی برای بشر حجت نیست؛ زیرا دین، تنها عهدهدار تبیین معارف اعتقادی، اخلاق الهی، فقه، و سامان دادن امر آخرت انسانهاست و امور دنیای انسان همانند حکومت و معیشت از حوزه تشریع دینی خارج است. انبیای الهی نیز از آن جهت که انسانهایی ظلمستیز و آزادیخواه بودند به این امور میپرداختند، نه از آن جهت که رسولان الهی و پیامآوران وحی خدا بودند. بنابراین، سیرت و سنت پیامبران در غیر امور عبادی، اخلاقی و اخروی برای امتها حجت نیست و پیروی از آن برای بشر خردورز که خود قدرت اندیشیدن دارد ضروری نخواهد بود.
و کسانی که این دیدگاه را قبول ندارند، به ایات 67و68سوره انفال استدلال می کند که به پیامبر اسلام با عنوان نبی خطاب می کند که :(مَا کانَ لِنَبىٍ أَن یَکُونَ لَهُ أَسرَى حَتى یُثْخِنَ فى الاَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَض الدُّنْیَا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الاَخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ(67)لَّوْ لا کِتَبٌ مِّنَ اللَّهِ سبَقَ لَمَسکُمْ فِیمَا أَخَذْتمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(68)=هیچ پیامبرى حق ندارد اسیرانى بگیرد تا کاملا بر آنها پیروز گردد. شما متاع ناپایدار دنیا را مى خواهید ولى خداوند سراى دیگر را مى خواهد و خداوند قادر و حکیم است .- - اگر فرمان سابق خدا نبود مجازات بزرگى به خاطر چیزى که گرفتید به شما مى رسید).
استاد ایا ترجمه ایات 67و68سوره انفال را که اوردم درست است یا نه؟(ترجمه از اقای مکارم شیرازی می باشد).
و استدلال می کنند که فرود آمدن کتاب آسمانی زمینهساز خارج ساختن انسانها از ظلمتها به سوی نور و پیامبر اکرم (ص) نیز عامل این تحول الهی معرفی شده است: ﴿... کتاب أنزلناه إلیک لتخرج النّاس من الظلمات إلی النّور بإذن ربّهم إلی صراط العزیز الحمید) و روشن است که خارج کردن انسانها از تیرگیها و نورانی کردن آنان جز با رفع شر ستمگران و نجات مظلومان میسور نیست؛ چنانکه مبارزه حضرت موسی(ع)با درباریان فرعونی، به عنوان نمونهٴ نورانی کردن جامعه و خارج ساختن آن از هر گونه تاریکی یاد میشود. بنابراین، ظلمستیزی، براندازی حکومتهای طاغوتی و برپا کردن حکومت الهی جزو رسالتهای الهی انبیاست، نه جزو اعمال آزادی خواهانه رهبران عدالت گستر که تنها از جنبه بشری آنها را انجام میدادند.
استاد گرامی به طور کلی نظر گرانقدر شما درباره جدایی دین از سیاست چیست؟