با سلام
آقای منصور و آقای علی
نظرتان درباره این نوشته و استدلال آن چیست ؟
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=934&articleID=292798
ستارگان دروغ و خیانت
جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت
جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)اختلاف، تفاوت و فرق ماموریت و لغت نبی و رسول در قرآن و آیات الهی
دوشنبه 11 دی 1391 ساعت 00:31 AM
آمون : بحث این گونه پیش رفته است:
به گمانم بد نباشد این مطلب را هم درج کنم!
این قدر بدم میاد از آدمایی که می خوان واسه من الکی زرنگ بازی در بیارن و مثلا رایت کلیک رو می بندن و اجازه کپی کردن نمی دن! آخه این چه مسخره بازیه تو اینترنت؟! جلو حاجی و معلق بازی و جفتک اندازی؟!! واسه رایت کلیک رو می بندی ببم جان؟
فرق نبی و رسول
توسط : boromand
در زبان فارسی نبی را به پیامبر و رسول را به فرستاده ترجمه میکنند.تعریف نبی و رسول در قرآن خیلی واضح و روشن است . یکی از معجزات قرآن این است که خود معنای خود را میرسانددر اینجا فرق بین رسول ونبی را براساس قرآن مجید روشن میکنیم.1
- هر نبیی رسول است اما هر رسولی نبی نیست.نبی آن است که شریعتی جدید میاورد و یا پیاده سازی میکند (شامل قانون و ...) و ممکن است از طرف خدای مهربان کتاب هم به او داده شده باشد. اما رسول آن است که شریعتی جدید نمیاورد و فقط شریعت قبلی را تایید و تصدیق میکند.برای تایید مطلب آیه 3:81 را نگاه کنید:[3:81] واذ اخذ الله میثق النبین لما ءاتیتکم من کتب وحکمة ثم جاءکم رسول مصدق لما معکم لتؤمنن به ولتنصرنه قال ءاقررتم واخذتم على ذلکم اصری قالوا اقررنا قال فاشهدوا وانا معکم من الشهدین[3:81] خدا از پیامبران میثاقی گرفت و گفت: "من به شما کتاب آسمانی و حکمت خواهم داد. پس از آن، رسولی خواهد آمد که تمام کتاب های آسمانی موجود را تصدیق خواهد کرد، باید به او ایمان آورید و او را حمایت کنید." او گفت: "آیا با این موافق هستید و پیمان می بندید که این میثاق را به انجام برسانید؟" آنها گفتند: "ما موافقیم." او گفت: "پس شما شهادت دادهاید و من هم همراه با شما شهادت می دهم."در آیه بالایی خدای مهربان میفرماید بعد از اینکه همه کتابهای آسمانی و حمکت را به نبیها دادم رسولی خواهد آمد که آن را تصدیق خواهد کرد.پس مشخص شد که نبی شریعت جدید میاورد و یا شریعت جدید پیاده سازی میکند اما رسول آن را تصدیق میکند.هرکجا خدای مهربان نبوت را ذکر میکند با آن کتاب و یا حکم را ذکر میکند.زیرا که نبوت مقام خاصی است که به پیامبر داده میشود تا که احکام جدید کتاب را بوسیله آن ابلاغ و اجرا کند.آیات زیر را نگاه کنید.[3:79] ما کان لبشر ان یؤتیه الله الکتب والحکم والنبوة ثم یقول للناس کونوا عبادا لی من دون الله ولکن کونوا ربنین بما کنتم تعلمون الکتب وبما کنتم تدرسون[6:89] اولئک الذین ءاتینهم الکتب والحکم والنبوة فان یکفر بها هؤلاء فقد وکلنا بها قوما لیسوا بها بکفرین[29:27] ووهبنا له اسحق ویعقوب وجعلنا فی ذریته النبوة والکتب وءاتینه اجره فی الدنیا وانه فی الاءخرة لمن الصلحین[45:16] ولقد ءاتینا بنی اسرءیل الکتب والحکم والنبوة ورزقنهم من الطیبت وفضلنهم على العلمین[57:26] ولقد ارسلنا نوحا وابرهیم وجعلنا فی ذریتهما النبوة والکتب فمنهم مهتد وکثیر منهم فسقونبه طور مثال محمد رسولخدا نبی بود و همزمان رسول هم بود. بنابراین در مقام نبوت به تشریع میپرداخت و در مقام رسالت به ابلاغ قرآن مشغول بود.کسی که نبی باشد خود به خود رسول هم هست اما برعکسش درست نیست.برای اینکه ثابت شود هر نبیی رسول هم هست به آیات زیر نگاه کنید که خدای مهربان نبی را بشارت دهنده و نذارت کننده توصیف کرده است.[2:213] کان الناس امة وحدة فبعث الله النبین مبشرین ومنذرین وانزل معهم الکتب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه وما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ما جاءتهم البینت بغیا بینهم فهدى الله الذین ءامنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه والله یهدی من یشاء الى صرط مستقیم[33:45] یایها النبی انا ارسلنک شهدا ومبشرا ونذیرا[4:163] انا اوحینا الیک کما اوحینا الى نوح والنبین من بعده واوحینا الى ابرهیم واسمعیل واسحق ویعقوب والاسباط وعیسى وایوب ویونس وهرون وسلیمن وءاتینا داود زبورابراساس آیات بالا نبی رسول هم هست .تصور کنید که در آیه زیر موسی به عنوان رسولا نبیا (رسولی که نبی بود) ذکر شده است[19:51] واذکر فی الکتب موسى انه کان مخلصا وکان رسولا نبیاو اسماعیل هم :[19:54] واذکر فی الکتب اسمعیل انه کان صادق الوعد وکان رسولا نبیابرای تایید مطلب به آیه زیر توجه کنید.[19:41] واذکر فی الکتب ابرهیم انه کان صدیقا نبیادر آیه مذکور (صدیقا نبیا) به کار برده شده است و صدیقا نبیا یعنی صدیقی که نبی بود. همه میدانیم که هر صدیقی نبی نیست و به همین خاطر خدا مهربان نبیا صدیقا را به کار نبرده است.خدای مهربان بخشنده هیچوقت نبیا رسولا (رسولی که نبی بود) را به کار نبرده است.زیرا که هر رسولی نبی نیست. مثلا خدای بزرگ در خیلی جاها در قرآن از جبرئیل و ملک الموت و سایر فرشتگان به عنوان رسول یاد کرده است. موجودیت بشر میتواند نبی باشد اما ملائکه نمیتوانند نبی باشند. پس در کل هر رسولی نبی نیست. زیرا هیچ کجای قرآن از جبرئیل به عنوان نبی یاد نکرده است.
- خدای مهربان بین رسول و نبی فرق قائل شده است . آیه زیر را نگاه کنید تا ببینید که خدا بین نبی و رسول فرق قائل شده است.به عبارت (من رسول و لا نبی) توجه شود. اگر بین رسول و نبی فرق نبود خدا آن را به این صورت نقل نمیکرد.[22:52] وما ارسلنا من قبلک من رسول ولا نبی الا اذا تمنى القى الشیطن فی امنیته فینسخ الله ما یلقی الشیطن ثم یحکم الله ءایته والله علیم حکیم[22:52] ما پیش از تو نه رسولی فرستادیم و نه پیامبری بدون آنکه شیطان در خواستههای او دخالت نکرده باشد. سپس خدا آنچه را شیطان انجام داده است، خنثی می نماید. خدا آیاتش را کامل می کند. خداست دانای مطلق، حکیمترین.*پس در کل میتوان گفت که هر نبیی رسول است اما هر رسولی نبی نیست. معانی از طریق قرآن بسیار روشن و واضح است
3- اما ممکن است کسی بگوید که خیلی از انبیاء بنی اسرائیل کتاب و شریعت به آنها داده نشده است. و این یک تناقض است. در جواب باید گفت که نبی آن است که به طور مستمر با وحی مرتبط است. انبیا بنی اسرائیل مدام رابط بین خدا و بنی اسرائیل بودند. مثلا جریان گاو بنی اسرائیل که موسی چندین مرتبه بین خدا و بنی اسرائیل سوال و جواب رد و بدل میکند و از طریق نبی به آنان راه حل کشف قاتل نشان داده میشود(2:67). و همینطور جریان طالوت که نبی آن دوره بین قوم بنی اسرائیل و خدا در مورد تعیین پادشاه رابط میشود.و از طریق نبی به آنان پادشاه نشان داده میشود. (2:247)
4- اقوام اولیه دارای نبیهای زیادی بوده اند و این به خاطر عدم رشد کامل فکری بوده است. زیرا در مورد مسائلی که پیش میامد مدام باید نبی بین خدا و مردم برای رفع مشکل رابط میشد. این انبیاء مسلما رسول (کسانی که از طرف خدا به تبلیغ وتصدیق دین مشغول بودند) هم بوده اند. خدای مهربان در قرآن کریم بر بنی اسرائیل منت گذاشته است زیرا که برای آنها نبیهای زیادی را فرستاده است.[45:16] ولقد ءاتینا بنی اسرءیل الکتب والحکم والنبوة ورزقنهم من الطیبت وفضلنهم على العلمینو همانطور در مورد محمد آخرین پیامبر خدا که در خیلی از سوره های قرآن مدام مورد خطاب و سوال قرار گرفته و در آن مورد بر او آیاتی نازل شده است.بعد از این که بشر به ثبات فکری رسید خدای حکیم دیگر نبوت را به پایان رساند و اعلام کرد که قرآن آخرین کتاب است و دیگر نبوتی دیگر صورت نخواهد گرفت. نزول شریعت جدید در قالب نبی صورت میگیرد. اسلام به عنوان دین آسمانی از طریق قرآن کامل شده است و دیگر کتاب آسمانی دیگری نخواهد آمد. شریعت جدید احتیاج به نبوت دارد زیرا که شریعت جدید ارتباط مستمر با وحی را لازم دارد.
5- نبی کسی است که به او چیزی (مثل قانونی جدید) داده میشود به همین خاطر خدای مهربان در قرآن برای نبی "مااوتی " را به کار برده است.[2:136] قولوا ءامنا بالله وما انزل الینا وما انزل الى ابرهم واسمعیل واسحق ویعقوب والاسباط وما اوتی موسى وعیسى وما اوتی النبیون من ربهم لا نفرق بین احد منهم ونحن له مسلمون6- به طور مثال در جنگهای پیامبر و در مورد زنان پیامبر بیشتر شخصیت نبی مطرح است نه رسول:[8:67] ما کان لنبی ان یکون له اسرى حتى یثخن فی الارض تریدون عرض الدنیا والله یرید الاءخرة والله عزیز حکیم[8:65] یایها النبی حرض المؤمنین على القتال ان یکن منکم عشرون صبرون یغلبوا مائتین وان یکن منکم مائة یغلبوا الفا من الذین کفروا بانهم قوم لا یفقهون [9:117] لقد تاب الله على النبی والمهجرین والانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما کاد یزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم انه بهم رءوف رحیم[33:32] ینساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفا[33:50] یایها النبی انا احللنا لک ازوجک التی ءاتیت اجورهن وما ملکت یمینک مما افاء الله علیک وبنات عمک وبنات عمتک وبنات خالک وبنات خلتک التی هاجرن معک وامراة مؤمنة ان وهبت نفسها للنبی ان اراد النبی ان یستنکحها خالصة لک من دون المؤمنین قد علمنا ما فرضنا علیهم فی ازوجهم وما ملکت ایمنهم لکیلا یکون علیک حرج وکان الله غفورا رحیما[33:59] یایها النبی قل لازوجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلبیبهن ذلک ادنى ان یعرفن فلا یؤذین وکان الله غفورا رحیما
7- نبی در خیلی از قوانین با دیگران فرق میکند. مثلا زنانش مادران مومنان هستند. مجاز به اختیار تعداد زنان بیشتری است و ...[33:6] النبی اولى بالمؤمنین من انفسهم وازوجه امهتهم واولو الارحام بعضهم اولى ببعض فی کتب الله من المؤمنین والمهجرین الا ان تفعلوا الى اولیائکم معروفا کان ذلک فی الکتب مسطورا[33:50] یایها النبی انا احللنا لک ازوجک التی ءاتیت اجورهن وما ملکت یمینک مما افاء الله علیک وبنات عمک وبنات عمتک وبنات خالک وبنات خلتک التی هاجرن معک وامراة مؤمنة ان وهبت نفسها للنبی ان اراد النبی ان یستنکحها خالصة لک من دون المؤمنین قد علمنا ما فرضنا علیهم فی ازوجهم وما ملکت ایمنهم لکیلا یکون علیک حرج وکان الله غفورا رحیما
8- هم نبی و هم رسول بر آنها وحی میشود. خیلی از پیامبران هم رسول بوده اند و هم نبی.معمولا چیزهایی به نبی وحی میشود (به نبی اعطا میشود) که بشر خود به تنهایی قادر به به دست آوردن آن نیست.قرآن به عنوان کتاب آسمانی به نبی محمد اعطا شد. در این مورد بشر از آوردن قرآن عاجز است و هیچوقت هم نمیتواند آن را انجام دهد. اخبار و داستانهایی (نبایی یا خبری) در قرآن موجود است که اگر نبی نبود ما نمیتوانستیم هیچوقت از آن خبردار شویم.خیلی از مسائل موجود به غیب و بهشت و جهنم و .... مثلا وضعیت به خواب رفتن اصحاب کهف در غار را کسی دیگر نمیدانست و خدا از طریق نبی آن را بر ما بازگو کرد و اگر نبی نبود ما هیچوقت نمیتوانستیم آن را بدست آوریم .در کل میتوان گفت چیزی که به نبی داده میشود بوسیله انسان به تنهایی قابل اکتساب نیست . اما چیزهایی که به رسول وحی میشود بوسیله انسان هم قابل کسب است و در فطرت ما گنجانده شده است. مثلا رسول به عبادت فقط خدا دعوت میکند . در این مورد انسان به تنهایی هم میتواند چنین مساله ای را بفهمد و در فطرت همه ما گنجانده شده است. مثلا حکمت بعضی از حکمها در قرآن از توانایی انسان خارج نیست و بنابراین رسول مواردی را ابلاغ و یادآوری میکند که در نهاد بشر جاسازی شده است و رسولان فقط یادآوری میکنند.بنابراین کسی که رسول است اما نبی نیست شریعت جدید و کتاب جدیدی بر او نازل نمیشود. بلکه او تابع همان شریعت قبلی است.اما خدای مهربان در آیه ای اعلام نموده است که ما با رسولان کتاب هم نازل میکنیم. و ممکن است کسی بگوید که پس به رسول هم شریعت جدید داده میشود.اما در ادامه میفرماید که ما آهن را هم نازل میکنیم.و در این جا نازل شدن کتاب بر رسول را با نازل شدن آهن مقایسه کرده است. و این خود نکته ظریفی را به همراه دارد.و فرق نازل شدن کتاب بر رسول و نازل شدن کتاب بر نبی را میرساند.[57:25] لقد ارسلنا رسلنا بالبینت وانزلنا معهم الکتب والمیزان لیقوم الناس بالقسط وانزلنا الحدید فیه باس شدید ومنفع للناس ولیعلم الله من ینصره ورسله بالغیب ان الله قوی عزیز[57:25] ما رسولان خود را فرستادیم و با مدرک های روشن آنها را پشتیبانی کردیم و برایشان کتاب آسمانی و قانون نازل کردیم تا مردم عدالت را برقرار کنند. و آهن را پایین فرستادیم که در آن استحکام و منافع بسیاری برای مردم است. تمام اینها برای آنست که خدا کسانی را که از روی ایمان، از او و رسولانش پشتیبانی می کنند، مشخص نماید. خداست قدرتمند، صاحب اقتدار.همانطور که میدانیم تاریخ استفاده از آهن را واقعا کسی نمیداند زیرا تا آنجایی که نقل تاریخ اجازه میدهد استفاده از آهن همیشه بوده است و این خود یک استثناست زیرا که بشر اولیه هیچوقت نمیتوانست به تنهایی آهن را کشف و استخراج کند. خدای مهربان استثنائا در این مورد از طریق رسولان خود استخراج آهن را به مردم نشان داده است.زیرا بدون آهن زندگی غیر ممکن بوده است. در هر حالت کشف آهن از قدرت بشر خارج نبود و بالاخره روزی آن را کشف میکرد و این راهنمایی از طریق خداوند فقط یک جهش برای جامعه بشریت بود.زیرا که انسانهای اولیه قادر به استخراج آهن نبودند بنابراین خدای توانا از طریق رسولانش مردم را راهنمایی کرد و آنان را در زندگی جلوتر انداخت. پس در کل میتوان گفت که نازل شدن کتاب بر رسول به معنای شریعت جدید بر رسولان نیست بلکه به معنای به جلو انداختن فهم کتاب موجود است.و این اطلاعات از کتاب موجود بر آنان وحی میشود. جهت فهمیدن فرق کتاب و قرآن به مقاله من تحت عنوان "قرآن را چطور باید فهمید؟ " مراجعه شود.
9- بعضی ممکن است بگویند که هارون نبی بود ولی رسول نبود و به او کتاب هم داده نشد. اما بر طبق آیه 37:117 کتاب تورات به هردوی موسی و هارون داده شد.[37:117] وءاتینهما الکتب المستبین[37:117] و کتابی آسمانی، عمیق و پرمحتوا به هر دو عطا کردیم.
هارون رسول هم بود.به عبارت " ارسلنا " و " بعثنا " در آیات زیر نگاه کنید:[10:75] ثم بعثنا من بعدهم موسى وهرون الى فرعون وملایه بءایتنا فاستکبروا وکانوا قوما مجرمین
[10:75] سپس، بعد از آنها موسی و هارون را با مدرک هایمان به سوی فرعون و گروهش فرستادیم، ولی آنها تکبر ورزیدند؛ و مردمی تجاوزکار بودند.[23:45] ثم ارسلنا موسى واخاه هرون بءیتنا وسلطن مبین
[23:45] سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و مدرکی شگرف فرستادیم،
یکشنبه 25/1/1387 - 21:49