با سلام
جناب پورپیرار، سوالی داشتم. خداوند متعال در آیات 39و 40سوره نمل می فرماید:( قَالَ عِفْرِیتٌ مِّنَ الجِْنِّ أَنَا ءَاتِیک بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِک وَ إِنى عَلَیْهِ لَقَوِىُّ أَمِینٌ(39)قَالَ الَّذِى عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَبِ أَنَا ءَاتِیک بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْک طرْفُک فَلَمَّا رَءَاهُ مُستَقِراًّ عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضلِ رَبى لِیَبْلُوَنى ءَ أَشکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَن شکَرَ فَإِنَّمَا یَشکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبى غَنىُّ کَرِیمٌ(40)=عفریتى از جن گفت : من آنرا نزد تو مى آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزى و من نسبت به آن توانا و امینم ---کسى که دانشى از کتاب داشت گفت ، من آنرا پیش از آنکه چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که (سلیمان ) آنرا نزد خود مستقر دید گفت این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا مى آورم یا کفران مى کنم) .
جناب پورپیرار، وقتی حضرت سلیمان(ع) از نزدیکان خود خواست که چه کسی می تواند تخت ملکه سبا را بالفور نزد وی حاضر نماید، قران از دو نفر یاد می کند، فردی به نام عفریت از طائفه جن گفت: من قادرم آن را پیش از انکه از مقامت بلند شوی نزدت بیاورم. و فرد دیگری که در روایات از او به آصف تعبیر شده است، گفت: من قادرم در یک چشم به هم زدن بلکه قبل از آنکه پلکت به چشمت باز گردد. و نکته جالب اینکه شخص دوم که از چنین قدرتی برخوردار است، قران خصوصیت وی را برخورداری از علم به کتاب آسمانی بر می شمارد. و معلوم می شود که علم به کتاب الهی مخصوصاً اگر کتاب ، کتابی چون قران باشد و داننده آن می تواند خاستگاه ولایت تکوینی مافوق آصف باشد.
با توجه به این قضیه در این صورت آن کسی که به همه علم کتاب آگاهی دارد و گواه بر پیامبر اسلام هست چه کسی است؟
(وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَست مُرْسلاً قُلْ کفَى بِاللَّهِ شهِیدَا بَیْنى وَ بَیْنَکمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَبِ=آنها که کافر شدند مى گویند تو پیامبر نیستى ، بگو کافى است که خداوند و کسانى که علم کتاب نزد آنهاست گواه (من ) باشند.(سوره رعد ایه43).