با سلام
جناب پورپیرار در نظر به جناب بولوت گفته اید که: طبیعی است که خمس و زکات همان مالیات داست و البته نه در سیستمی که رسما ۲۰ درصد نزول می دهد و ۲۵ درصد می گیرد.
جناب پورپیرار، میان خمس و زکات با مالیات تفاوتهایی است:1) مالیات ، هزینه ای است که شمال می پردازید تا دولت، رفاه شما را بیرون منزل تامین کند، مثل: سازمان آتش نشانی و ایجاد فضای سبز و ...
2) پرداخت خمس و زکات، به عنوان یک عبادت است و در آن قصد نزدیکی به خدا لازم است که اگر نباشد عمل قبول نمی شود. ولی مالیات قصد قربت نمی خواهد و نوعاً با اکراه پرداخت می شود.
3) در خمس و زکات به پرداخت کننده اعتماد می شود، یعنی خودش حساب مال خود را می کند نه بازرس و مامور دولت.
همچنین جناب پورپیرار، هنگامی که خداوند در آیه خمس می فرماید:( وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شىْءٍ فَأَنَّ للَّهِ خُمُسهُ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْیَتَمَى وَ الْمَسکِینِ وَ ابْنِ السبِیلِ إِن کُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَ مَا أَنزَلْنَا عَلى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلى کلِّ شىْءٍ قَدِیرٌ) به ناچار باید مراد از ذی القربی در این ایه، خویشاوندان رسول خدا(ص) باشند، که نامش پیش از آن، بدون فاصله، ذکر شده است. و اگر چنین نیست، پس مراد خدا از ذی القربی در این آیه چیست؟
همچنین ذی القربی در آیه 7سوره حشر که می فرماید:(مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلى رَسولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَللَّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْیَتَمَى وَ الْمَسکِینِ وَ ابْنِ السبِیلِ ) که مراد از ان ، خویشاوندان رسول خدا است که نام او پیش از ان به صراحت بیانشده است.
و نیز مراد از قربی در آیه 23سوره شوری که می فرماید:( قُل لا أَسئَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلا الْمَوَدَّةَ فى الْقُرْبى ) که مراد از آن ، خویشاوندان ضمیر فاعل در أَسئَلُکمْ است که همان رسول خدا است.
و سیاق آیه خمس دلالت بر آن دارد که مراد از یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان خویشاوندان رسول خدا هستند و شان این اافاظ در آیه؛ شان همان ذی القربی یی است که پیش از آنها امده است. به ویژه که خداوند متعال برای مسکین و ابن السبیل از غیر بنی هاشم در صدقات سهم خاص قرار داده است، آنجا که مورد صدقه را در سوره توبه آیه 60تعیین کرده و فرموده:(إِنَّمَا الصدَقَت لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسکِینِ وَ الْعَمِلِینَ عَلَیهَا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبهُمْ وَ فى الرِّقَابِ وَ الْغَرِمِینَ وَ فى سبِیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السبِیلِ فَرِیضةً مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ). و این صدقه بر مسکین و فقیر بنی هاشم حرام شده و خداوند به جای ان سهمی از خمس را برای ایشان مقرر فرموده است.
و سخنتان به این بنده خدا مثل مقاله اسلام و شمشیر 49 است که ( اوما ملکت ایمانهم) را دوست غیر همجنس معنی نموده اید و وقتی خود دیدید که آش چنان شور شده است خودتان نیز آن را نپذیرفته اید و مجبور شدید که چند شرط از جانب خود (که احتمالا شریک خدا در بیان احکام هستند) به آن اضافه کند!!( داشتن دوست غیر همجنس که با تراضی طرفین و موافقت خانواده ها، موجب آرامش یکدیگر باشند، بدون اجبار و تجاوز از حقوق و اعمال انقیاد، از نظر خداوند موجب ملامت نیست)، و جالب تر آنکه ایشان از " صدمات بنیادینی ... که ... با دخالت در معانی کلمات قرآن" سخن می گویند. جناب پورپیرا ، این شروطی که آورده اید برای دوست غیر همجنس در کجای قران امده است؟