سعید.س
سحر ریحانی درباره "زلال بی انتها": هم مذهب بود ، هم پول داشت هم اتفاقات ویژه
سال گذشه که برای مسابقه به کره رفته بودیم حاج آقای طبسی هم در مراسم تجلیل حضور داشتند. یک روز حرف رسید به این که خواستههای من چیست. من گفتم حاج آقا من خیلی دوست دارم در ایران دفتر تولید داشته باشم که از نظر بودجه و حمایتها در سطح عالی باشد و حرف اول را بزند. گفتم حاج آقا دوست دارم آدم پولداری باشم. البته این فقط برای من آرزو بود چون میدانستم به قد و قواره من این حرفها نمیخورد. ایشان ولی گفتند ایده خوبی داری ولی باید پله پله شروع کنی. اما من گفتم که نمیتوانم یواش یواش کار کنم و کمالگرا هستم و اگر ساپورت مالی و قانونی پشت دفتر تولید نباشد زمین میخورم.قانون نوشت: سحر ریحانی بازیگر جوان سینما و تلویزیون است. او در فیلم سینمایی «بیرون آوردن مردگان» و «پاتو زمین نذار» شناخته شد و حدود هفت نقش اول را بازی کرده است. این بازیگر که در عرض مدت زمان کوتاهی توانست نقشهای زیادی را در فیلمهای سینمایی برعهده بگیرد حدود یک سال است که جلوی دوربین حاضر نشده است.
شنیدهها حاکی از درگیری او در پروژه عظیمی به تهیهکنندگی تولیت آستان قدس رضوی است. پروژهای که به گفته خود ریحانی بیش از یک میلیارد و پانصد هزار تومان خرج برداشته است. در گفتوگویی تلفنی از او در خصوص اینکه چه شد بازیگر سینما آن هم بازیگر تازه کاری چون او سر از آستان قدس رضوی درآورد و هم اینکه چگونه موفق شد به عنوان تهییهکننده در چندین پروژه میلیاردی حضور داشته باشد پرسیدیم و البته اینکه در آینده قرار است چه کارهایی را از او ببینیم.
- خانم ریحانی شنیدیم که به تازگی به سفارش تولیت آستان قدس رضوی مشغول کار ساخت فیلمی در خصوص امام رضا (ع) بودید. کمی درباره آن بگویید؟
بله ششماه گذشته را مشغول ساخت فیلم 700 دقیقهای به نام «زلال بیانتها» بودم. این فیلم راجع به کلیه وجوهات امام رضا بود؛ فیلمبرداری حدود یک ماه است که به پایان رسیده است و اکنون در مرحله تدوین هستیم.
- ماهیت این فیلم چیست؟ منظورم این است در چه دستهای قرار میگیرد: سریال است مستند است فیلم داستانی است یا...؟
باورتان میشود که خود من آخرش نفهمیدم این فیلم داستانی بود یا مستند. نفهمیدم چه از آب درآمد. اما هرچه بود به مستندنگاری نزدیکتر است تا داستانی.
- قبلا هم در حوزه فیلمهای معنوی و دینی کارکرده بودید؟
نه همیشه داستانی کار میکردم، آن هم بازیگری. تولید این فیلم هم اتفاقی شد. قرار بود که اول روی موقوفات «حاج حسین ملک» کار کنیم اما وقتی وارد کار شدیم دیدیم که خود امام رضا داراییهای بسیار گستردهای دارد. من مطمئنم که هیچ مسافری تا حالا موفق نشده است که تمامش را کامل ببیند. مثلا قانون نقارهزنی را هر زائری حداکثر بتواند در زمان اذان آن هم فقط صدای آن را بشنود. یا آیین غبارروبی را کسی از نزدیک ندیده است چون هر چهار ماه یکبار ضریح قرق شده و این اتفاق میافتاد. آییین شستوشوی ضریح هم که هر 48 ساعت یکبار انجام میگیرد از همین قاعده تبعیت میکند. همچنین مراسمی که ماهیانه توسط مهمترین طلافروشان خاورمیانه انجام میگیرد و به آن پرداخت ضریح میگویند. همه اینها و داراییهای امام رضا به قدری برای ما جذابیت ایجاد کرد که پروژه حاج ملک را رها کرده و «زلال بیانتها» را ساختیم.
- میانهتان با مسائل مذهبی حتما خیلی خوب است؟ به هر حال کسی که برای تهیهکنندگی آثار سفارشی مذهبی و اعتقادی انتخاب میشود آن هم در همکاری با آستان قدس، حتما باید سبقهای در این زمینه داشته باشد...
اتفاقا من اصلا آدمی مذهبی نیستم. یکی هستم مثل خود شما. مثل همه دخترهای بیست و هفت هشت ساله تهرانی؛ زیاد از بعد مذهبی سر در نمیآورم، اما کل پروژه برای من جالب بود و خیلی لذت بردم. الان یک ماه است که کار تمام شده است و من هنوز آن حس را دارم.
- شما گفتید نه علقههای مذهبی دارید و نه فعالیت خاصی در زمینه فیلمهای مذهبی داشتهاید. چی شد که شما را برای این کار انتخاب کردند؟
سوال خوبی است. باورتان میشود که من اصلا نمیدانم که چه شد؟ ما فقط یک قرارداد بستیم و من تهیهکننده آستان شدم؛ دفتر آن را هم قرار شد من در تهران متمرکز کنم. بعد هم قرار شد برای اولین کار یک پروژه کوتاه و سبک را شروع کنیم. اما بعد که وارد داستان شدیم گفتیم که میشود در مورد کارهایی که تولیت آستان در همین 33 سال بعد از انقلاب کرده است فیلمی بسازیم. موقوفهها و کاری که تولیت با نذرهای مردمی که در ضریح ریخته میشد میکردند بینظیر بود. پروژهای که هم در آن مذهب بود هم پول هم اتفاقات حسی ویژه.
- اول چی؟ شما از وسط همکاری توضیح میدهید. ایده شما بود که با آستان همکاری کنید یا آنها گشتند و از میان همه شما را برگزیدنند؟ به هرحال آدم حرفهای که قبلا هم پروژه مذهبی کار کرده باشد کم نداریم...
خب... برای جواب شما باید به گذشته برگردم. من دانشجوی صنعتی شریف هستم و چهار سال متوالی در المپیاد ریاضی برنده شدم. سال گذشه که برای مسابقه به کره رفته بودیم حاج آقای طبسی هم در مراسم تجلیل حضور داشتند. یک روز حرف رسید به این که خواستههای من چیست. من گفتم حاج آقا من خیلی دوست دارم در ایران دفتر تولید داشته باشم که از نظر بودجه و حمایتها در سطح عالی باشد و حرف اول را بزند. گفتم حاج آقا دوست دارم آدم پولداری باشم. البته این فقط برای من آرزو بود چون میدانستم به قد و قواره من این حرفها نمیخورد. ایشان ولی گفتند ایده خوبی داری ولی باید پله پله شروع کنی.
اما من گفتم که نمیتوانم یواش یواش کار کنم و کمالگرا هستم و اگر ساپورت مالی و قانونی پشت دفتر تولید نباشد زمین میخورم. بعد از این حرف بود که حاج آقا پیشنهاد داد که به رغم اینکه حرفهای نیستم، به خاطر جایزهای که در ریاضی دریافت کردم و البته اینکه آن را به آقا امام رضا اهدا کردهام در استان شروع به کار کنم. این شد که کم کم فعالیتهای ما شروع شد. ایشان خوششان آمد و یکدفعه وارد مرکزیت آستان شدم و اینقدر این کارهایی که انجام دادیم خوب شده که خودم باورم نمیشود. خدا را شکر ایشان هم جواب اعتمادشان را گرفتند.
- چه کسانی با شما در این پروژه همکاری داشتند؟
90 درصد زحمات این پروژه برعهده رئیس دفتر تولیت بود؛ یعنی حاج مصطفی واعظ طبسی. 10 درصد بقیه هم کار ما یعنی قسمت فنی بود. خلاصه حداقل 40 نفر دستاندرکاران تولید این فیلم بودند. تولید فرزاد نشاط، سیستم تریدی مکسمان هم کمپانی الکومین فرانسوی بود. صدابرداری کار را هم هادی افشار انجام داد.
- بازیگر هم داشتید؟
نه چون فیلم بازنمایی اتفاقات واقعی بود بازیگر نداشتیم.
- پس شما در چه کسوتی با این 40 نفر کار میکردید؟
من تهیهکننده کار بودم.
- من رزومه کاری شما را تورق میکردم غیر از چند مورد بازیگری به مورد دیگری برنخوردم. آیا در زمینه تهییهکنندگی یا کارگردانی تجربهای داشتهاید؟
آغاز کار من در این زمینه از همکاری با آستان قدس رضوی آغاز شد. و خوشبختانه من با بودجهای عظیم وارد این کار شدم و همچنان هم به این همکاری ادامه خواهم داد.
- طبعا ساخت آثار مذهبی و اعتقادی برای اینکه کار فاخر و در خور توجه تولید شود مستلزم تخصیص هزینههای شایسته است. آستان قدس برای ساخت این فیلم چقدر تقبل کرد؟
صد در صد هزینهها یعنی چیزی بالغ بر یک میلیارد و پانصد هزار تومان.
- پروژه دیگری را با همکاری آستان تعریف کردهاید؟
امسال حداقل سه تا پروژه «الف ویژه» در دست ساخت داریم. بعد از پروژه زلال بیانتها که همین فیلم امام رضاست در حال انجام مراحل پیشساخت سریال «پرستاران ایرانی» هستیم.
- در چه شبکهای پخش خواهد شد؟
زمانش مشخص نیست ولی در سوپرمارکتها پخش خواهد شد. یعنی پخش خانگی.
- قصد نداری با جای دیگری همکاری کنی نه؟ به نظر میرسد که به همینجا سفت و سخت چسبیدی؟
بله درست است. من اینقدر از کار با آستان لذت بردم که به هیچ وجه حاضر نیستم از دستشان بدهم.
- آره خب کی از پول بدش میآید؟
هم پولش مهم است و هم اینکه پشتت را میگیرند. مهمتر از همه اینکه کاری نمیکنند که هنرمند برای قسطش بدود. من افتخار میکنم با آستان کار میکنم. اگر اهمیت وجود امام رضا را هم از آن کم کنیم اهمیتش به این است که واقعا از من هنرمند میسازند نه یک گدا.
- خب ببین نظر بسیاری ازهنرمندانی که آزاد کار میکنند این است که این ساپورت مالی به بهای از دست رفتن خلاقیت است و کلا زیر بار سفارشی کار کردن نمیروند. نظر تو این نیست؟
آستان ما را محدود نکرده است. فقط همان ابتدای کار، چند تا المان اخلاقی مشخص کرد تا توهینی به کسی یا اعتقادی نشود.
من با این حرفی که میزنید موافق نیستم. همین آستان در من انگیزهای ایجاد کرده است که احساس قدرت و امنیت میکنم. کدام ارگان – ارگان هایی که هنرمندان با آن ارتباط دارند منظورم است- این قدرت را به هنرمند میدهد؟ مثلا الان برای پروژه پرستاران ایرانی 1500 تا 2000 دقیقه را سفارش دادهاند. هنوز هیچی نشده سه هفته پیش آمدند دفتر من را تجهیز کردند والله – قسم کبیره است ها- سه بار ناظر فرستادهاند، نه باب فضولی، برای اینکه بپرسند آیا کم و کسری دارید؟ باور کنید از هر چیزی که نیاز دیدند بهترینش را خریدند. در حدی تجهیز کردند که حتی برای صدابرداری مجبور نباشم به جای دیگری برویم. طبقه پایین دفتر را برایم صداگذاری دالبی گذاشتند. چیزی که در ایران فقط یک نفر دارد. یعنی بعد از عروج فیلم دفتر من است که حدود 400 متر سیستم دالبی است. همه جوره همکاری کردند با سلیقه من کنار آمدند. مثلا ارزو داشتم کنار ضریح گل رز پرپر کنم! حاج آقا و دیگر عوامل در کمال ناباوری اجازه دادند. همین پلان اینقدر خوب درآمده که هرکس که دیده به گریه افتاده است.
این را هم بگویم که اگر من ساکن مشهد بودم و بزرگتری مانند تولیت آستان بالای سرم بود مطمئن باشید که من الان در «ونکوور» درس می خواندم و حداقل جز اعضای ناسا بودم.
- بازیگری را کلا کنار گذاشتی؟
ببینید من خیلی ناپخته وارد این حرفه شدم. هیچگونه اطلاعاتی راجع به این حرفه نداشتم. در بدو ورودم هم 7 تا نقش یک بازی کردم که سه تای آنها در نوبت اکران است. ترجیح دادم به خودم یک سال فرجه بدهم تا حداقل به قولی کمی خاک صحنه بخورم... الان یک سال سپری شده است و قصد دارم که با فیلم پرستاران به جلوی دوربین برگردم.
- یعنی هم بازیگری هم تهیهکنندگی؟
بله!
- گفتی که تهیه کننده هستی. تهیهکننده در پروژههایی که شما با آستان انجام میدهید چه تعریفی دارد؟
ما به صورت شراکتی با آستان کار میکنیم.
- یعنی خودت هم پول میذاری؟
میخواستم 50 درصد شراکت مالی داشته باشم. که اگر منافع ریالی داشت به همین شکل تقسیم شود.
- یعنی در پروژه امام رضا هم که گفتی یک میلیارد و پانصد تومان تمام شد هم پول گذاشتی؟
نه این نه. برای من خیلی سنگین بود.
- خب پس چهجوری تهیهکننده بودی؟
وقتی که از پس هزینههایش برنیامدم قرار شد بودجه آن را بدهند و بعد از ساخت دوباره به خودشان بفروشم.
- خانم ریحانی این زلال بیانتها را مردم ما کی و چگونه خواهند دید؟
کار مورد تایید آستان قدس رضوی، ارشاد و صدا و سیما قرار گرفته اما مسقیما تا امروز تصمیمی در خصوص چگونگی پخش فیلم صورت نگرفته است. اما ایدهال خود من شرکتدادن فیلم در جشنوارههای خارجی است و مطمئن هستم که توجه داوران را برخواهد انگیخت.
- ممنون از وقتی که گذاشتید.
من هم از شما بابت توجه به پروژه زلال بیانتها ممنونم.گفت و گو از: میترا فردوسی
حاج آقای واعظ طبسی! در کنار خانم ریحانی دست این کارگران را هم بگیرید
حاج مصطفی واعظ طبسی، فرزند تولیت آستان قدس رضوی و رئیس دفتر ویژه تولیت عظمای آستان قدس رضوی و ظاهرا عضو هیات مدیره سازمان اقتصادی رضوی است.این سازمان سرپرستی حدود پنجاه شرکت اقتصادی را بر عهده دارد که یکی از آنها شرکت شهاب خودرو یا همان لیلاند موتورز ایران است که اتوبوس ها و کامیون های تولیدی آنها را دیده ایماما طی روزهای ۱۴ و ۱۵ فروردین ماه سال جاری شرکت شهاب خودرو حدود ۶۵۰ نفر از کارگران خود را اخراج کرد و تجمعات مختلف کارگران این شرکت مقابل کارخانه، ریاست جمهوری و وزارت کار هم به جایی نرسید.چهار تیرماه امسال نماینده کارگران اخراجی شهاب خودرو در گفتگو با ایلنا اعلام کرد: این کارخانه وابسته به آستان قدس رضوی با تعدیل ۱۷ کارگر قراردادی دیگر، شمار کارگران بیکار خود را به ۶۶۷ نفر رساند. نماینده کارگران اخراجی با اشاره به اینکه وابستگی کارخانه شهاب خودرو به آستان قدس رضوی محدودیتهایی را جهت پیگیری مشکلات بیش از 667 کارگر اخراجی بوجود آورده است، از اتمام اعتبار دفترچه های تأمین اجتماعی از اوایل تیرماه خبر داد .
بعد از اخراج این کارگران که سابقه کار و فعالیت آنها از ۸ سال تا ۲۲ سال بود، مدیر عامل شهاب خودرو هم در اعتراض به اخراج این کارگران استعفا داد . حیدری در هنگام استعفا گفت : سازمان اقتصادی آستان قدس رضوی علاقهای به ادامه فعالیت شهاب خودرو ندارد، بهگونهای که بودجهای نیز در اختیار این شرکت قرار نگرفته است.با این وجود سحر ریحانی، بازیگر سینما در 21 مرداد ، خبر از پروژه " زلال بی انتها " داد ، پروژه ای که صد در صد هزینههای آن، یعنی چیزی بالغ بر یک و نیم میلیارد تومان را آستان قدس رضوی تقبل کرده و 90 درصد زحماتش بر عهده حاج آقا مصطفی واعظ طبسی بود . طبق گفته سحر ریحانی فقط ده درصد این پروژه بر عهده وی بود و سیستم 3DMax آنها نیز از کمپانی الکومین فرانسه بود .این ریخت و پاش ها به پای یک هنرپیشه سینما از سوی آستان قدس رضوی به اینجا ختم نمی شود و ریحانی که کار کردن با آستان قدس احساس قدرت و انگیزه در وی ایجاد کرده، خبر از ساخت سه پروژه دیگر که تامین کننده مالی آنها آستان قدس رضوی است، داده بود . ریحانی درباره تجهیز دفتر کارش از طرف آستان قدس گفته بود : برای پروژه پرستاران ایرانی 1500 تا 2000 دقیقه را سفارش دادهاند. هنوز هیچی نشده سه هفته پیش آمدند دفتر من را تجهیز کردند والله – قسم کبیره است ها- سه بار ناظر فرستادهاند، نه باب فضولی، برای اینکه بپرسند آیا کم و کسری دارید؟ باور کنید از هر چیزی که نیاز دیدند بهترینش را خریدند.سحر ریحانی قبل از این موضوع فرد شناخته شده ای نبود
در حدی تجهیز کردند که حتی برای صدابرداری مجبور نباشم به جای دیگری برویم. طبقه پایین دفتر را برایم صداگذاری دالبی گذاشتند. چیزی که در ایران فقط یک نفر دارد؛ یعنی بعد از عروج فیلم دفتر من است که حدود 400 متر سیستم دالبی است. همه جوره همکاری کردند با سلیقه من کنار آمدند. مثلا آرزو داشتم کنار ضریح گل رز پرپر کنم! حاج آقا و دیگر عوامل در کمال ناباوری اجازه دادند.حال سوال اینجاست که با کدام توجیه قانونی ، شرعی و عرفی ریخت و پاش های این چنینی به پای یک دختر بازیگر صورت می گیرد و از اوایل امسال تاکنون 667 کارگر یک شرکت زیرمجموعه آستان قدس از کار اخراج می شوند و تا کنون علاوه بر اینکه بیمه بیکاری آن ها مقرر شده اعتبار دفترچه های تامین اجتماعی آنها نیز تمام نشده است .آیا بهتر نبود آقای مصطفی واعظ طبسی و متولیان این مجموعه به جای فراهم کردن زمینه ترقی یک شبه این بازیگر و اختصاص بودجه های کلان به وی، دست این کارگران و خانواده های آنها را می گرفتند تا حداقل نیمی از مشکلات بیش از هزار نفر که متعاقب این اخراج پدید آمده برطرف می شد ؟گفتنی است خانم ریحانی علت استقبال حاج مصطفی واعظ طبسی از کار او را تقدیر از اهدای مدال المپیاد خود به موزه آستان قدس اعلام کرده بود. این در حالی است که از یک سو مسوولان موزه آستان قدس اعلام کرده اند مدالی از این خانم دریافت نکرده اند و از سوی دیگر ررسی سه دوره اخیر برگزیدگان المپیادهای کشوری و بین المللی و همچنین برگزیدگان المپیاد ریاضی که دانشجویان شریف برندگان آن بودند، نشان می دهد نامی از "سحر ریحانی" در این میان نیست. بنیاد ملی نخبگان هم اعلام کرده: هیچ گونه پرونده، فرم و یا وضعیت تحت پوشش در بنیاد ملی نخبگان به نام سحر ریحانی وجود ندارد!لازم به یادآوری است، بر خلاف فضاسازی و تصویرسازی برخی سایت ها، مقصود خانم ریحانی از حاج آقا واعظ طبسی، مصطفی واعظ بوده، نه خود آیت الله واعظ طبسی، تولیت آستان قدس.مصطفی فرزند کوچکتر آیت الله عباس واعظ طبسی است، در حالی که ناصر واعظ طبسی، برادر بزرگتر وی، شخصی است که همزمان با پرونده شهرام جزایری تحت عنوان شرکت المکاسب نامش مطرح شد(بازتاب امروز)