ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

نفت و مهاجرت و کوچ اجباری دادن افراد اقوام در مسیر جریان نفت

فتح

جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 01:48 AM
جناب سنجری
در مورد اعراب اطلاعات من فقط در حد دیده ها و شنیده هایم است البته آنقدری بود که پس از چاپ اول کتاب قبائل وعشایر عرب خوزستان  کار ارزشمند آقای یوسف عزیزی بنی طرف (در فضا و شرایطی که جای تقدیر دارد و انتشار آن توسط انتشارات آنزان) با ایشان تماس بگیرم و نکاتی را سوال کنم.منتظر کتاب شما وتصحیهاتش حتما هستم و از شما در این مورد تشکر می کنم. در ضمن حتما منظور شما از خوزستان، احتمالا همان منطقه ای است که در بسیاری از نوشته ها از آن به عنوان عربستان یاد می کنند و هم جوار با منطقه ای به نام لرستان می دانستند و می گویند از این دو استانی به نام خوزستان ساختند. که تا امروز لحظه ای از ایجاد تنفر و کینه در آن و برای آن کوتاه نیامدند.
جناب آشنا علیکم سلام
و با احترام خدمتتان عرض می کنم که  بله من هم موافق این قول هستم که همه مهاجرین به مرور به این منطقه آمده اند اما این کوچ یا ییلاق و قشلاق مربوط به ایل بامدی و سایر قبایل وابسته به آن که همه گی عضو باب دورکی (می توانید تحقیق کنید چرا این نام یعنی دورکی با نام دورک یا دورق در قلب سرزمین های عربی یکی است.) محسوب می شوند بوده است هنوز شاید بتوانید کسی را در این قبیله بیابید که در این مورد به شما اطلاعات بدهد. البته اگر بتوانید فردی حدود 50 ساله را پیدا کنید که تا 30 سال پیش کوچرو بوده است یقین بدانید خاطراتش با داستان این فیلم تفاوتی نمی کند چون تنها جاده ای که چهار محال بختیاری را به ایذه و از آنجا به سایر شهر های استان خوزستان متصل می کند سالها پس از انقلاب اسلامی به بهره برداری رسید آن هم بنا به ضرورت دولت. پس در نحوه کوچ تغییر چندانی صورت نگرفت. چرا این جاده پس از رضا شاه و انقلاب اسلامی ساخته نشد؟ اما در مورد ورود اعراب به این منطقه آیا ما براستی دنبال این هستیم که بدانیم اولین فرد یا عشیره که وارد شده چه کسی یا چه عشیره ای بوده یا بیش از چند هزار برگ نوشته پورپیرار به ما می گوید ایران امروز قابی است که درمدت چند صد سال نو رسیده هایی به مرور وارد آن شدند. در ضمن من هم محتمل می دانم اولین ورود کنندگان عرب بودند چون تاریخ شفاهی منطقه هم همین را  میگوید حتی در مورد لر ها که بسیاری از آنها خود را ریشه در هویت عربی می دانند. بر عکس تبلیغات و نوشته های آریایی ساز.
موفق باشید  
 
 
 
 
 
 
 
آیدین قشقایی
شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 09:05 AM
با سلام به دوستان
دوستان صحبت از ایل بختیاری و ساخت فیلمی در مورد کوچ آن شد. من از تلویزیون فیلمی قدیمی در مورد کوچ بختیاریها دیده ام و گمانم همان فیلمی باشد که دوستان لینک آن را در این وبلاگ قرار داده اند. به نظر من آن فیلم داستان یک مهاجرت است نه اینکه صرفاً جابجایی بین ییلاق و قشلاق باشد.
اینجانب بعضی از فامیلهایمان هنوز که هنوز است عشایرند. روال ییلاق و قشلاق رفتن قشقاییها به این ترتیب است که در اردیبهشت ماه هرسال چند خانوار عشایری (صرفاً چند خانوار عشایری مجاور هم!!!!!) که در یک منطقه خاص به مدت حدود 6 ماه ساکن بوده اند ابتدا گوسفندان خود را گردآوری و یکپارچه کرده و به چند چوپان خودی تحویل می دهند که این چوپانان موظفند از کوه و کمر این دامها را به سلامت عبور داده و در منطقه هدف (که به آن ییلاق می گویند) آن را تحویل صاحبان گوسفندان دهند.  همین اتفاق در زمان کوچ به قشلاق (تقریباً از آبانماه هر سال) هم روی می دهد.
خانوارها هم معمولاً اسباب و اثاثیه خود را با خودرو جابجا می کنند و از طریق خودرو به مقصد مربوطه می رسند. قدیمترها که عشایر عموماً ماشینی نداشته اند معمولاً انتقال دامها و اسباب و اثاثیه منزل هم به همراه دامها و توسط چهارپایان انجام می شده است.
در مورد ایل قشقایی و کوچ آن؛ فیلمی با عنوان شکار خوانین در سال 1325 شمسی توسط گروهی از فیلمبرداران آلمانی در دشت قیر و کارزین استان فارس فیلمبرداری شده که مربوط به شکار حیوانات توسط خوانین قشقایی است که این فیلم قدیمی ترین فیلمی است که من اطلاع دارم. حالا اگر دوستان فیلم دیگری به جز این فیلم سراغ دارند خوشحال می شوم که مرا راهنمایی فرمایند.
در مورد ایل بختیاری هم خدمت دوستان عرض کنم که شاهپور بختیار آخرین نخست وزیر شاه کتابی دارد با عنوان یکرنگی و در این کتاب ذکر می کند : که ژنرال ضیاالحق پاکستانی از فامیلهای من است. در هر حال اگر کوچ بختیاریها از سوریه به ایران درست باشد می شود گفت که قاعدتاً جمعیت مهاجرین از سوریه به ایران و شبه قاره هند قابل توجه بوده است.
 
 
 
 
 
مسعود سنجری
شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 1:56 PM
برادر بزرگ استاد پورپیرار گرامی

سلام علیکم

استاد هر چند قصد ندارم تا بحث پیرامون فیلم مستند "علف" را ادامه دهم و همان مطالب ذکر شده توسط شما در خصوص آن رسا و گویاست فقط لازم دیدم تا به این موضوع اشاره کنم که در قسمت های مختلفی از فیلم و خصوصا در ابتدای فیلم تاکید زیادی بر طی طریق به سمت " شرق " شده است . اما خصوصا در قسمت ابتدایی فیلم همواره حرکت به سمت "جنوب" است. یعنی در یک مسیر مستقیم از شام تا جنوب اردن و حتی منطقه تبوک در شمالغرب شبه جزیره عرب آمده اند. این موضوع را از طریق دقت در البسه مردم با اطمینان ذکر می کنم. بعد ناگهان تصویر بختیاری ها در نقاطی شبیه به شرق منطقه هفتگل در خوزستان را می بینیم. اگر این منطقه محل ییلاق قشلاق چند صد ساله بختیاری ها باشد آنگاه چگونه از وجود پلهای شوشتر و دزفول برای عبور امن از کارون اطلاع ندارند؟ اصولا چگونه ممکن است مردمی که سخت کوشی و صبوری آنها حتی از طریق این فیلم هم عیان است در طی این همه سال مجاورت با شهرهایی مانند شیراز و اصفهان و همدان و دزفول و شوشتر و ... ساکن نشده اند اما با ظهور نفت قسمت بزرگ آنها کوچ روی را کنار گذارده و ساکن شده اند؟ پاسخ این سئوال صحت نظریات شما در خصوص تازه ساز بودن شهرها و تازه وارد بودن مردم این سرزمین است. تشکر می کنم.

والسلام علیکم
فی امان الله   
 
 
 
 
 
آمون : بحث از اینجا ادامه دارد:  
 
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد