خاطره ای که در ذهن مردم منطقه نسبت به پوریم مانده یا به نوعی انتقال یافته 13 فروردین همان" 13 به در " خودمان است . آزاده جون آیا نمونه دیگری که این واقعه را به نوعی در منطقه نشان دهد در ذهن شما است .
«این عید بهاری، کمابیش مترادف نوروز ایرانیان است در اقوام و اقلیمهای مختلف، نامهای گوناگون دارد.
این جشن، به نام عید فصح یا عید فطیر بزرگترین عید کلیمیان بود که آن را به میمنت خروج قوم اسرائیل از مصر، جشن میگرفتند . یهودیان آن را به نام فصاح/فسح یا فشاخ (با کسر اول) میشناختند که به معنای "عبور" است. واژههای فساخ و پساک و سرانجام "پاک" از همین واژه مشتق شده است . این عید را در زبانهای دیگر اروپایی ایستر یا اوسترن میخوانند و برای آن دلایلی آوردهاند که بر آن توافق نیست . ابوریحان بیرونی، دانشمند ایرانی، در "آثار الباقیه" شأن نزول و اهمیت این عید را نزد یهود و نصارا به تفصیل توضیح داده است. به قول بیرونی پیروان آیین یهود نخستین روز از هفت روزی که آن را "فطیرخوران" خوانند را فسحا نامیدهاند؛ و آن روزی است که بنیاسرائیل از مصر بیرون آمدند، به ارض کنعان رفتند و به سرزمین آباد فلسطین رسیدند. بنی اسرائیل که از دوران زجر و اسارت در مصر به جان آمده بودند، با رسیدن به سرزمین موعود، آزادی خود را جشن گرفتند و شادی کردند. این عید در آیین یهود از شامگاه روز چهاردهم نیسان شروع میشود و تا یک هفته ادامه دارد. » (دانشنامه آزاد ویکی پدیا)
من تعجب می کنم چرا نویسندگان در گفتگو شان همش فحش و نزاست
شما مطلقا تازه واردید و از بسیاری مسایل اطلاع ندارید وگرنه این حرف را نمی زدید. بد نیست تعدادی از مقالات همین وبلاگ خصوصا در مورد آنوسی و بحث قلم و بیستون و نظایر آن را علی الحساب بخوانید تا کمی بیشتر متوجه علت فحاشی ها و نزاع ها باشید که البته بخش کمی از حجم انبوهی است که در آن وبلاگ تایید می شود!!