ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

سیمای اوضاع فعلی فرهنگ

مهدی - مهدی

چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 10:15 AM
جناب آقای پورپیرار،
محقق بنیان نگر، خسته نباشید. مسلماً عکسی که سوروگین از ساختمان مجلس تهیه کرده است:
http://www.asia.si.edu/archives/finding_aids/images/sevruguin/58.G.51.jpg

جدیدتر از عکس مقاله شماره 15 است زیرا نه تنها تعمیر و تکمیل بنا این را نشان می دهد بلکه در منتهای سمت راست عکس بولتن نیوز عرصه باز و بدون ساختمان با شاخه های درخت دیده می شود، در حالیکه در عکس سوروگین در آن قسمت ساخت و ساز انجام شده و ساختمان های مرتبی وجود دارد.
این در حالی است که گفته می شود آرشیو سوروگین در سال 1908 به دستور محمد علی شاه شاه بمب گذاری شده و از آرشیو 7000 عکس او تنها 2000 شیشه سالم باقی مانده است. این سال همان سال به توپ بستن کذایی مجلس است.
پس عکس مقاله مربوط به قبل از آن سال ها و زمانی است که آن ساختمان متروک و اطراف آن خالی ساخت و ساز بوده است.

ارادتمند
مهدی  
 
 
 
 
 
مهدی - مهدی
چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 10:22 AM
در تصویر مقاله سایه درخت در مقابل ساختمان کذایی مجلس وجود دارد در حالیکه در عکس سوروگین سایه یک ساختمان آنجا افتاده است.
پاسخ:
آقای مهدی - مهدی. در رودخانه خروشانی از دروغ بی هیچ جلیقه نجات و پاره چوبی بالا و پایین می شویم و در میان آب بر فرق جعل مشت می کوبیم.
نظرات 1 + ارسال نظر
وهاب کریمی پنج‌شنبه 18 اسفند 1390 ساعت 02:45 ق.ظ http://linguists2b.mihanblog.com/

مرگ بر توی پان تورک نفهم

همین مانده بود که تو هم ما را متهم به پان ترکی آن از نوع نفهمش کنی!
یا پان تورک هستی و داری ما را سیاه می کنی و نمی فهمی که نیم توانی، یا اصلا نمی فهمی پان تورک یعنی چی و دهانت را رو به هوا باز کرده ای. در هر دو صورت، برای حل درد نفهمی ساده یا مرکب خودت، بهتر است به پان تورک ها مراجعه کنی که ببینی سایه ما را با تیر می زنند و بدک نیست مثلا سری به وبلاگ ابراهیم رفرف بزنی و یا ببینی که مجله وارلیق تورک ها در مورد ما چه گفته.
ضمن اینکه چنین فحاشی هایی صرفا نماد عقده گشایی و حقارت است و نه علامت منطق و استدلال.
اگر هم ذهنت این حرفهای ساده را نمی تواند هضم کند، بد نیست دیگر به این وبلاگ مشرف نشوی. جای تو را که نگرفته ایم! تو هم برو یک وبلاگ بزن و هر چه دلت می خواهد بنویس. آن قدر مرگ بر این و آن بنویس که راحت شوی!
می بینی؟! یک جمله کوتاه تو این همه بدبختی و فلاکت به سوی تو می چرخاند! از این همه بازدید کننده خاموش، تو هم خاموش!
برو! برو به وبلاگت برس! این حرف ها به دردت نمی خوره پسر خوب! مثلا از خجالت کشیدن بعضی ترکها از حرف زدن به زبان مادری بنویس که جرات ورود به علت این قضیه به قبای تو نمی خوره.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد