ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

عقاید ترکان صاحب مقام فرهنگی

محمد اوجال

چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 04:36 AM
با سلام

چند شب پیش به دنبال مطلبی در یکی از سایت های ترکیه بودم که به طور اتفاقی به مطلبی برخودم با عنوان "نگاه کلی به منابع تاریخ ترک"، نوشته یک استادیار یکی از دانشگاههای ترکیه. نکات زیادی در آن مطلب وجود دارد که برای بنیان اندیشان و خوانندگان "حقیقت طلب" کتب استاد پورپیرار، حاوی حقایق آبروبرنده ی! بسیاری است. از جمله در میان آنها یک نکته بسیار تامل برانگیز و در عین حال شعف انگیز و طرب آور که نشان از شدت "علمی بودن" و قوت و قدرت "اسناد و منابع" تاریخ ترک دارد، این است که می بینیم در میان دو سه منبعی که برای به اصطلاح دوره غزنویان ارائه شده، اولین و مهمترین منبع، «شاهنامه فروسی» است!!!!! توضیحی که برای این قسمت نوشته شده هم خود باعث طرب بیشتر است! :

«... در دوره غزنویان، که یکی از دولت های ترک آسیای میانه است، هم آثار مهمی تالیف شده است. یکی از اینها، "شاهنامه فروسی"، که از سوی فردوسی ایرانی تبار و با حمایت سلطان محمود مهمترین سلاطین غزنوی، نوشته شده است. این اثر تاریخ غزنه نیست، تماما مرتبط با تاریخ ایران است و مبنای تاریخ ایران هم داستانهای حماسی است. «««بر اساس نظر کارشناسان امر، هیچ ملت دیگری در دنیا وجود ندارد که صاحب چنین حماسه ی جامع تمامی سنن تاریخی یک ملت باشد»»» ... »

این هم اصل متن:

Orta-Asya Türk devletlerinden biri olan Gazneliler döneminde de önemli eserler talifedilmiştir. Bunlardan biri, Gaznelilerin en ünlü hükümdarı Sultan Mahmud’un desteği ile İran kökenli Firdevsî’nin yazdığı Şehname’dir. Bu eser bir Gazne tarihi değildir. Tamamen İran tarihi ile ilgilidir. İran tarihi de destanlara dayanarak yazılmıştır. Uzmanlara göre, bir milletin tarihi ananelerini toplayan böyle bir destana dünyada başka hiçbir millet sahip değildir... . (Türk Tarihinin Kaynaklarına Genel Bir Bakış. Yrd. Doç. Dr. M. Emin YOLALICI)

خاک بر سر آن تاریخی که یکی از منابع و اسناد مهم و اصلی اش، چرندنامه ای به نام شاهنامه باشد! ... اما نکته مهم برای حقیقت طلبان اینکه: اگر اکنون و در نتیجه تحقیقات بی بدیل جناب استاد پورپیرار می دانیم که شاهنامه و شخص فروسی هم، ساخته و جعل یهود در "همین اواخر" است، پس تکلیف تاریخی که مبنا و مستندش این "جعل جدید" باشد، آشکار و عیان است!
پاسخ:
آقای اوجال. کوشش برای کشتن حقیقت، با خنجر زنگار خورده و کند دروغ، ناممکن است. متاسفانه روشن فکری فارس و ترک و عرب، هنوز اهمیت بررسی های نوین در تاریخ شرق میانه را درنیافته اند، ولی ظهور این جا و آن جای برخی تک نگاری ها، امید به حذف دروغ از شناسه و پیشینه ملت هایی را نوید می دهد که هیچ کدام سطری مطلب قابل اعتنا و سالم در باب هویت و تاریخ خویش، مگر جعلیات یهود نوشته ندارند. جای افسوس است که بارها از ترکان صاحب مقام فرهنگی شنیده ام که سرسپرده و شیفته حافظ و فردوسی اند.
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد