ساده دل
چهارشنبه 28 دی 1390 ساعت 01:40 AM
مدت زمان زیادی است که حس ترحم به من دست نداده
احساس میکنم گاهی لازم است دچارش شوم
اگر شما هم مانند من هستید نوشته های این سردرگمان را بخوانید:
http://www.iran-newspaper.com/1381/810310/html/think.htm
یک وقتی در دارالفنون درباره «فردوسی» سخنرانی می کردم. در پایان جوانی اجازه صحبت خواست و گفت: «فردوسی، اصلاً وجود ندارد» من پاسخ دادم همان «فردوسی» که وجود نداشت «شاهنامه» به این عظمت را سروده است. اصلاً به فرض که «فردوسی» وجودنداشته، اما بالاخره «شاهنامه» را باید کسی سروده باشد یا نه؟ حالا به قول شما مثلاً پرسوناژهای اساطیری «مهابهارته» چه وجود خارجی داشته باشند و یا مربوط به خود سرزمین هند باشند، چه فرقی می کند؟ مهم شکافتن رموز این داستانهاست. چون به هر حال قهرمان اساطیری نقشی دارد و باید آن نقش را شناخت. ما نمی توانیم درباره وجود تاریخی یا غیرتاریخی «اودیپ» تحقیق اساسی کنیم. اصلاً این تحقیق ها ما را به جایی نخواهدرساند. هرچه که هست یک فکری است که این آدم به خاطر کارهایی که می کند، این بلاها سرش می آید. حالا مسأله اینجاست که چرا اینطور می شود و چه معنایی پشت این ماجرا پنهان شده، اهمیت دارد
پاسخ:
آقای ساده دل. کاری به کار آن اشعار نداریم که حالا از مجموع آن ها شاه نامه فراهم کرده اند، فقط سئوال می کنیم فردوسی با کدام خط اشعارش را ضبط می کرده است. تا ابد هم که به دنلبال جواب این پرسش بگردند جز این که قبول کنند یاوه های سر هم بندی شده او متعلق به دو قرن اخیر است چاره ای ندارند. مجموع این گونه سئوالات بنیان شناسانه، تا هم امروز قابل استفاده است که جاعلان را رسوا می کند.
چهارشنبه 28 دی 1390 ساعت 08:54 ق.ظ