با سلام
استاد، مدتها پیش در خصوص شخصیت و تاریخ زندگی "سید جمال الدین اسدآبادی" مطالعاتی داشتم، اما نکاتی در خصوص زندگی وی اکنون توجه مرا بخود جلب کرده:
اینکه "چرا" عده ای چون اسماعیل رائین و پیروانش وی را جیره خور استعمار انگلیس یا روس، ملحد، ماسون عضو در بیش از 10 لژ با نام ها متفاوت(!)، اخراج شده از لژ مصر (به دلیل انکار علنی خدا) و ... می خوانند و عده ای وی را مبدأ اتحاد اسلامی یا همان پان اسلامیسم که هیچ ترسی از امپراتوری بریتانیا نداشت و سرانجام هم در زندان های عثمانی مسموم شد و از داخل زندان برای هموطنان ایرانی(!) نامه نوشت،
برایم مکشوف نیست.
در حالی که همچنان جای این سوال نیز باقی است که از چه زمانی نام "ایران" بر سر زبان ها افتاده است؟ و اینکه سید جمال در کدام زندان و سیاه چال برای چه کسی نامه ی انقلابی صادر می کند و توصیه به براندازی نظام استبدادی می کند؟
از مرگ سید جمال، 115 سال می گذرد و هیچ مدرک قابل تکیه ای از تولد وی در دست نیست، و در اغلب تحقیقات درباب زندگی وی نیز بدان اشاره شده است. چگونه در 16 سالگی از پس دروس حوزوی مرجع می شود و چگونه تا 18 سالگی علوم زمان را تا حد بالایی می آموزد؟
استاد!
نظر شما درباب شخصیت برآمده از دوره ی قاجار بنام سید جمال چیست؟