استاد پورپیرار، سلام.
حکایت روییدن مقبره ی شمس تبریزی از زمین، در شهرستان خوی هم، بسیار مضحک است. به خوبی به خاطر دارم، ۱۰ سال پیش، مکان کنونی مزار شمس تبریزی، محل جمع آوری زباله بود. همچنین داستان پیدا شدن آرامگاه فردوسی ... آدم یاد داستانهای شنگول و منگول و حبه انگور می افته:
خاطرات ارباب کیخسرو شاهرخ نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی:
"در سال 1926 انجمن آثار ملی تشکیل شد. نخستین اقدام انجمن یافتن قبر حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر ایرانی و مایه مباهات ایران بود. این وظیفه به من محول شد. من به سمت خزانه دار و دبیر و ذکاء الملک فروغی نخست وزیر به عنوان رئیس انجمن برگزیده شدیم. آقایان هرتسفلد آلمانی و گودار فرانسوی نیز به عنوان اعضای افتخاری غیر ایرانی انجمن منصوب گردیدند. در همین سال به خراسان (محل تولد فردوسی) رفتم که وظایفم را انجام دهم. در آنجا با مقامات عالیرتبه محلی حکومت و از جمله تولیت آستان قدس ملاقات کردم. همراه این آقایان و بسیاری دیگر از سرشناسان خراسان به باغ قائم مقام در شهر توس رفتیم که می گویند به فردوسی تعلق داشته است. ما در همان جا کار تحقیق خود را آغاز کردیم. شهرتوس در آن زمان چیزی نبود به جز یک منطقه کوچک زراعی با چند باغ و کشاورز.
سفر به توس با اتومبیل بسیار مشکل بود، جاده اسفالته وجود نداشت و برای رسیدن به خود شهر با هزار دردسر از میان زمین های زراعتی و نهرها و غیره عبور کردیم. نخست مجبور بودیم از پل کشف رود عبور کنیم که می گویند فردوسی آرزو داشت پس از دریافت پاداش بابت سرودن اثر حماسی خود شاهنامه آن را بازسازی کند. قبل از ورود به باغ قائم مقام به محل خرابه گنبد مرتفع آجری رفتیم که گفته می شود مسجدی بوده که در دوران خلافت هارون الرشید و یا پسرش مامون ساخته شده و در زلزله ای ویران گردیده است. قسمتی از بنا و از جمله طاق و گچبری های تزیینی آن سالم مانده بود. چون مسجد را به مامون نسبت می دادند، مردمان محل آن را مامونیه می خواندند.
سرانجام به مقصد خود رسیدیم که باغ مشجر بسیار بزرگی با درختان زردآلو بود. در ناحیه ای از باغ در حاشیه دهکده اسلامیه توجه ما به قطعه زمین خشکی به ارتفاع تقریبا پنج در شش متر جلب شد که آثاری از دو گور در آن دیده می شد. تکه هایی از آجر خرد شده و بقایایی از ویرانه دو اتاق خشتی بدون طاق به چشم می خورد. پس از بحث و گفتگو درباره موقعیت طبیعی و عینی محل که اینک در پیش روی ما بود، با نمایندگان دو دهکده اسلامیه و رزان و همچنین کهنسالان محلی که همراه ما به باغ آمده بودند، اطمینان یافتیم که بر اساس نشانه های موجود همان جا محل قبر فردوسی است."