مراد از جلباب در ایه 59 سوره احزاب
http://www.askquran.ir/showpost.php?p=16645&postcount=4
به نام حضرت دوست
جلباب از ریشه جلبب است وجلبب ازجلب می باشد . جلب به معنای کشیدن ،گردآوری ،جمع کردن ،آماده بودن و سوق دادن می آید. مثلا وقتی می گویند:قانون فلان شخص را جلب نمود ،این به این معنی است که اورا گرفته وبه سوی دادگاه برد .
بنابر ادبیات عرب هر وقت در ریشه یک واژه، یکی از حروف اصلی آن تکرار شود ، این تکرار نشان از ویژگی خاصی در معنی می باشد . واژه جلباب نیز از این قبیل است زیراحرف سوم در ریشه آن یعنی حرف" ب" تکرار شده است (جلبب)برخی لغت شناسان گفته اند این تکرار دلالت بر کامل جمع کردن واستمرار آن است . بنابر این جلباب در جایی صادق است که پوشنده پارچه ، یا عبا و یا چادر، آن را مستمرا و به گونه کامل جمع کرده و از رها کردن و باز بودن جلوی آن پرهیز نماید. (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج2، حسن مصطفوی،ص 95) پس از این بیان گفته می شود که: از مجموع کتاب های لغت و تصریح بسیاری از مفسران قرآن بر می آید که واژه جلباب به معنای پارچة (دوخته یا ندوخته ای)است که قسمت عمده بدن را به ویژه سر را می پوشاند، به گونه ای که پس از پوشیدن ،اگر اطراف آن را به سوی هم کشیده و جمع کنند همه بدن را در خود مستور بدارد . از این رو برخی از عالمان لغت آن را بر پیراهن بلند و آزاد ،چادر و یا عبا تطبیق داده اندکه برای مصون ماندن از نگاه نامحرمان آن را می پوشد(لسان العرب،ابن منظور ، واژه جلب المیزان، ترجمه موسوی همدانی ،ج16، ص 510 )