با سلام مجدد
استاد گرامی، هر نویسندهی کتابی آموزشی پس از ارائه ی مطالب و فورمولهای درس، چند مثال از مسائل مرتبط را برای خواننده حل میکند و سپس در آخر فصل مجموعه سوالاتی را مطرح میکند تا دانشجو خود را محک بزند که آیا مطالب را خوب فرا گرفته است یا نه. کتابها و مطالب جنابعالی هم در عین افشاگری، آموزش است. آموزش هم برای تفکر درست ، مستقل و بنیانی و هم برای استدلال صحیح در یافتن پاسخ به سوالات فرارو. شما مثالها و سوالات زیادی را حل کردهاید ولی ای کاش در پایان هر مدخل چند سوال مطرح میکردید تا هم حداقل ما خودمان را محک بزنیم و پس از ده سال دوباره عده راجع به اسکندر سوال نکنند و هم اینکه ذهنمان را بر مسائل راهبردی متمرکز کنیم و مطلب بخوبی جا بیفتد و این همه بگومگو و بحثهای متفرقه شکل نگیرد و مثلاً یکی آیهای از قرآن بیاورد و در مورد آن بحث فقهی راه بیفتد. امیدوارم التفات فرمایید. ما دوست داریم شما از ما سوال کنید.
بعنوان مثال اگر اثری را در شرق و مثلاً افغانستان به اسکندر نسبت دهند آیا میتوان پذیرفت؟ آیا میتوان پذیرفت اسکندر یا جانشینان او یا یونانیان به ایران و مناطق شرقیتر آمده باشند؟ یونانیها دریانورد بودهاند آنها میتوانستهاند در سواحل دریاها مثلاً دریای خزر که آب و هوایی شبیه یونان دارد و جغرافیایی غنی دارد ساکن شوند یا در سواحل جنوب که به دریای آزاد راه دارد. آنها میتوانستهاند در سواحل دریا به سمت شرق حرکت کنند و آثاری از خود بجای بگذارند. یونانیان فراری چه نیازی به ضرب سکه های بیارزشی داشتهاند که اکنون آنها را به اشکانیان نسبت میدهند؟ وقتی که آنها هنوز تشکلی برای سکونت نداشتهاند. یک اجتماع حداقل باید به صد خانوار برسد تا نیاز به معبد داشته باشد. آیا مثلاً در حوالی آن معبد یونانی که الآن قبر کورش شده اثری از سکونت یونانیان پیدا شده است؟ ما تشابه آثار بدست آمده در بیشاپور، تاق بستان، پاسارگاد، تخت جمشید و ... را به آثار رومی و یونانی میپذیریم ولی چنانکه تاریخ سکهها نشان میدهد، 400 سال مدت کمی نیست و برای به وجود آوردن آثار فاخر تمدنی توسط آن مردم بافرهنگ زمان کافی وجود داشته است، اما میبینیم که فقط چند حجاری در کوه و کمر ایجاد کردهاند یا مثلاً در فیروزآباد یا سروستان آثاری خشت و گلی و بسیار ابتدایی دارند که شاهکار محسوب نمیشود و اصلاً با آثار آنها در خود یونان قابل مقایسه نیست. آنها میتوانستند به ترکیه بروند چون آنجا هم خالی از سکنه و مدعی بومی بوده است و همانطور که اشاره فرمودهاید چهارصد سال بعد یعنی در حدود 250 میلادی رومن ها پس از شکست از روم مسیحی به آنجا رفتند و آن آثار خیره کننده را به وجود آوردند.
پاسخ:
آقای رامین. نمی دانم ممکن است در بهشت یا جهنم یک یونانی صاحب مقام را کنار دست شما بنشانند یا نه، هرچه هست اگر فرصتی یافتید و دست تان به یک یونانی مسئول رسید پاسخ بسته سئوالات تان را از او بخواهید و مثلا بپرسید چرا به ترکیه نرفتند! وظیفه من اثبات این نکته تاریخی بس مهم بود که دلایلی ارائه دهم تا دریابید اشکانیان یک نام من درآوردی تازه ساز است و این بقایای برجای مانده، به یونانیان گریخته از آتن تعلق دارد، که مطمئن نیستم هضم فرموده باشید. دوستان ما را اگر رها کنید خواهند پرسید این یونانیان آواره شده شب ها چه می خورده اند و اگر پاسخ بشنوند که نیمرو، سئوال بعدی شان این خواهد بود که تخم مرغ از کجا می آورده اند، چرا که ظاهرا از سکه هایی با شعار زنده باد یونان نصیب چندانی نبرده اند.