ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

بررسی کلی مسایل

مسعود سنجری
پنجشنبه 26 اسفند ماه سال 1389 ساعت 00:48 AM
برادر گرانقدر آیدین قشقایی عزیز
سلام علیکم
از شما به جهت زحمتی که در تقریر پاسختان متحمل شدید سپاسگزاری می کنم.
در حقیقت اینجانب از طرح این مسائل قصد داشتم تا به این موضوع توجه نمائیم که با شفافتر شدن هر چه بیشتر صراع و درگیری بین دولتهای روسیه تزاری و بریتانیا در محدوده ایران فعلی عمده رویدادهای رخ داده در این سرزمین - از حدود سیصد سال گذشته تا پایان دوره قاجار – را دیگر نمی توان موضوعات تاریخی بشمار آورد بلکه باید آنها را بعنوان مسائل سوق الجیشی و نحوه اردوکشی و صف آرایی نظامی بین طرفین (روس و انگلیس) تلقی نمود.
اکنون زیبایی کار استاد پورپیرار - با بررسی کتاب نقشه شهرهای ایران در دوران قاجار- بیشتر عیان می شود. چراکه در آن کتاب مشخص شد که اکثر شهرهای فعلی ایران در ابتدا بصورت قلعه های نظامی شکل گرفته اند و توسط ارتش روسیه مورد مساحی و ارزیابی (و در حقیقت مورد استفاده!) قرار گرفته اند . بعنوان مثال نقشه شهر کرمان نشان از وجود قلعه و تاسیسات مفصل نظامی دارد که علت ایجاد آنها نزدیک بودن کرمان به محدوده متصرفات بریتانیا در شهر بم است و در مقابل انگلیسیها نیز قلعه و تاسیسات مفصلی در شهر بم ایجاد کرده بودند که البته امروز به عنوان ارگ بم به جهانیان معرفی می شود و آنرا اثری ساسانی بشمار می آورند.
حال سئوال اینجاست که این دو دولت مسیحی چگونه توانسته اند جهت تامین منافع خود مسلمانان را به تحرک ، درگیری و جنگ با دیگر برادران مسلمان خود ترغیب کنند؟. پاسخ استاد پورپیرار به این سئوال قوم تراشی و مذهب سازی است. جالب اینکه در این درگیری بین روس و انگلیس ما یهودیان را در دو طرف این جنگ حاضر می بینیم آنهم بصورت تامین کنندگان مالی و آتش بیاران معرکه!.
از این موضوع که بگذریم اما وضع یکی از طرفین درگیر یعنی روسیه تزاری بدلایلی اهمیت فوق العاده ای در این موضوعات پیدا می کند از جمله وجود نظام ملوک الطوایفی در آن و دیگری حضور جمعیت بسیار وسیع مسلمانان در این سرزمین است.  قاجار و عثمانی ساختاری ملوک الطوایفی کاملا مشابه و مطابق با دولت تزاری داشته اند و در حقیقت امتدادی از این دولت بشمار می رفتند( و حتی با انحطاط دولت تزارها دو دولت قاجار و عثمانی نیز دچار انحطاط شدند). قسمت بزرگی از مردم این دو کشور از روسیه و از مناطق ماوراء قفقاز به این دو سرزمین کوچانده شده اند. لذا برای پاسخ به سئوالاتی نظیر سئوالات آقای عربگری در خصوص محدوده وسیع زندگی و حضور ملت ترک لازم است تا تاریخ سیصد سال اخیر روسیه مورد بازخوانی قرار گیرد. به ظن قوی مسلمانان ترک از یک سرزمین واقع در محدوده شبه جزیره کریمه (شمال دریای سیاه) و ماورای قفقاز از دو سوی دریای خزر به آسیای میانه ، ایران و ترکیه مهاجرت کرده اند. علت شباهت فرهنگ و زبان این مردم در محدوده بسیار بزرگ حضور فعلی شان اینست که از یک محیط جغرافیایی به این سرزمین ها کوچ کرده اند و نه برعکس و آنگونه که آقای عربگری تصور می کنند. ایشان می خواهد که واقعیت فعلی را همانگونه که هست به گذشته بسط دهد که شدنی نیست.
از اینکه کلامم مطول شد عذرخواهی می کنم. با آرزوی موفقیت برای شما

والسلام علیکم
فی امان الله