ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

آنوسی ها از زبان یک جهود

بشنو از مادر عروس
دوشنبه 18 بهمن ماه سال 1389 ساعت 9:35 PM
این متن در سایت وزارت خارجه اسرائیل نوشته شده است

ایرانیان فرهیخته باید یهودستیزان را از میان خویش
برانند،  تا پیکارشان از مسیر راستین منحرف نشود

20 ژوئیه 2009

      
  شماری از یهودیان مشهد که به زور مسلمانشان کرده بودند
آنانی که از خیزش مردمی در ایران به هراس افتاده اند، و آینده حکومت و حتی سرنوشت خویش را در خطر می بینند، اخیرا مدتی است برای آن که پیکار مقدس ملت ایران را در راه رسیدن به آزادی های فردی و اجتماعی، رفاه و نیک بختی کشور و بازگرداندن ایران پاک به جایگاه شایسته خود در جامعه جهانی، از راستای راستین و سازنده آن منحرف سازند و توجه مردم ایران را به سوی دیگر بکشانند، به یک رشته افتراهای یهودستیزانه و ادعاهای بی اساسی روی آورده اند که دوران ننگین تبلیغات نازی را به یاد می آورد که پیامد آن را همگان می دانند – پیامدی که تا به ابد همانند یک لکه ننگ بر پیشانی بشریت باقی خواهد ماند و ملت آلمان را که این چنین گوسفندوار به دنبال هیتلر رفت برای همیشه شرم زده باقی خواهد گذاشت.
در رشته افتراهای جدیدی که در ایران آغاز شده، می کوشند چنین وانمود کنند که "گروهی یهودیان مسلمان نما" در ارکان رژیم ایران رخنه کرده اند و هر پدیده منفی که امروز در ایران رخ می دهد، نتیجه "توطئه" این افراد است.
این شیوه نوین تبلیغاتی، برای پوشش گذاشتن بر این واقعیت است که حاکمان امروز ایران با آلت دست قرار دادن فرامین قرآن مجید و دین مبین اسلام است که می کوشند هر ذره ای از میراث فرهنگی سرشار ایران باستان را نابود کنند و ننگین ترین باورهای یهودستیزانه را دارند و علنا از نابودی اسرائیل جانبداری می کنند و هیتلر را به خاطر کشتن یهودیان ستایش می کنند.

واژه "انوسی" چه مفهومی در زیان عبری دارد؟
در زبان عبری واژه "آنوسی" Anussi به یهودیانی اطلاق می شود که قتنه گران و تمامیت خواهان ادیان دیگر آن ها را مورد حمله و تعرض قرار داده و با کشتن برخی و غارت کردن اموال برخی دیگر، آنان را ناچار ساخته اند دین حکومت غالب را بپذیرند و یهودیت را کنار گذارند. چنین پدیده ای در ایران در اواسط قرن نوزدهم در مشهد رخ داد که یکی از دردناک ترین و سیاه ترین برگ های تاریخ ایران زمین را تشکیل می دهد. در اسپانیا نیز از اواسط قرن پانزدهم فشار کلیسای مسیحی بر یهودیان برای آن که دین خود را ترک گویند آغاز گردید و هر کس را که حاضر به ترک دین نبود در آتش می سوزاندند. این نگون بختی در سال 1492  به اوج خود رسید و در آن تاریخ بازمانده یهودیان اسپانیا را از آن کشور اخراج کردند که این فاجعه ای بزرگ بود. ولی این یهودیان به کشورهای دیگر رفتند و به ایفای نقش در شکوفائی آن سرزمین ها پرداختند و از جمله در ترکیه پایه گذار صنعت چاپ بودند.
یهودیان آنوسی که در آن سرزمین های باقی ماندند، در خفا به حفظ یهودیت خود ادامه می دادند، ولی برای آن که بتوانند جان خود را حفظ کنند، در ظاهر آئین های دین تازه را به جای می آوردند.
پیش از آن که به این توضیحات ادامه دهیم، که اطمینان داریم بسیاری از ایرانیان از جزئیات و واقعیات آن آگاه نیستند، این نمونه از تبلیغات یهودستیزانه را که اخیرا به صورت رایانامه (ای میل) برای ایرانیان فرستاده می شود بخوانید:

«آنوسی کیست؟»
« آنوسی یک کلمه عبری است و به یهودیانی اطلاق می شود که به هر دلیل، داوطلبانه یا به اجبار، تظاهر به اسلام می کنند، و تغییر دین آنها ظاهری است، بعضی از آنوسی ها در اروپا تظاهر به مسیحیت می کنند و به مسیحیان صهیونیست مشهورند ! (این مطلب دروغ است. مسیحیان صیونیست آن گروه از مسیحیانی هستند که باور دارند که یهودیان نیز مانند هر ملت دیگر حق دارند در سرزمین پدری خود اسرائیل زندگی کنند. هیچ یک از آنان "انوسی" نبوده است).
آنها در ظاهر مسلمانند، نماز می خوانند ، روزه می گیرند، حج می روند و خمس و زکات می پردازند، اما کنیسه های زیر زمینی خود را دارند !آنوسی ها برای جلب اعتماد مردم به هر لباسی در می آیند، در صورت امکان به حوزه های علمیه می روند و تحصیلات حوزوی خود را تا بالاترین مدارج پی می گیرند!   بعضی به دنبال طب می روند و در کسوت پزشک تاثیرات مهمی می گذارند! به نظر می رسد لغت حکیم برای طبیب ، برداشتی از لغت خاخام به معنای دانا و دانشمند است ، و باز تخصص اصلی یهودیان یعنی اقتصاد و بازار ، پایگاه اصلی آنوسی ها است!   در آن پایگاه نیز ارتباط تنگاتنگ با حوزه و روحانیت در دستور کار آنان است ، برخی ادعا می کنند از اولاد پیامبر و سیدند!  (علاقمندان به آشنایی با علمای آنوسی می توانند به کتاب " فرزندان استر " رجوع کنند )  از مشاغل مورد علاقه آنان موسیقی و سیاست است !
آنوسی ها تظاهر شدید به تدین دارند ، حتی المقدور زندگی ساده و فقیرانه همراه با مظلوم نمایی و ترحم دارند، با این روشها راه را برای کسب اعتماد و قدرت در جامعه اسلامی باز می کنند، پله های ترقی را طی کرده و در صورت رسیدن به قدرت حتی المقدور از آنوسی ها به عنوان همکار و کارگزاراستفاده می کنند ، بدین ترتیب هرم قدرت خود را روز به روز قوی تر می کنند و به هدف نهایی که ضربه زدن از درون به مسلمین است نزدیکتر می شوند!  با پنهان کاری دقیق کمتر کسی به هویت یهودی آنان پی می برد !
مهمترین حرفه آنان که نبض اقتصاد را در دست دارد و می تواند حامی قوم یهود باشد و در صورت لزوم خون مسلمین را در شیشه کند، بانکداری و ربا خواری است ، آنان با این بنگاههای اقتصادی دست یکدیگر را گرفته و توان مسلمین را می کاهند!  اگر به سیاستهای کلان اقتصادی دست پیدا کنند بانکهای مسلمین را به ورشکستگی و بانکهای خود را فربه می سازند، گاهی سیاست گذاری احمقانه ای میکنند اما در بطن آن نابودی بانک های اسلامی و شکست اقتصاد کشورهای اسلامی است !»
این مطالب تحریف شده و سراپا دروغ، دقیقا همان تبلیغات دوران سیاه نازی است که برای موجه جلوه دادن کشتار یهودیان مطرح می کرد – همان یهودیانی که حتی به اعتراف مطلب بالا، در طبابت و درمان خدمتگزار مردم بوده اند، از جمله موسیقیدانان برجسته جهان محسوب می شوند (که حفظ موسیقی سنتی ایران مدیون خدمات آنان است) و در اقتصاد و تجارت دستاوردهای درخشان داشته اند و در صنعت و دانش بشری نقش افتخارآمیزی ایفا کرده اند – و در عین حال، از داخل شدن در سیاست دوری جسته اند که مبادا در زیر سنگ های آسیاب مبارزاتی جناح ها، به خاطر اقلیت بودن، خرد شوند.

"انوسی"ها در ایران چه کسانی هستند؟
همان گونه که گفته شد، یهودیان را با تهدید جانی از دین خود برگرداندند، ولی آنان چنان به باور دینی و فرهنگ ملی خویش پای بند بودند که در خفا به آن ادامه دادند. گفتنی است: دین یهود برخلاف ادیان دیگر، جنبه ملی نیز دارد و همه یهودیان، سرزمین اسرائیل را خاک پدری خود و جایگاه ملی خویش می دانند.
تعرض به یهودیان در طول دو هزار سال پراکندگی آنان در سراسر جهان ادامه داشت. ولی آنان افتخار می کنند که با وجود این طوفان های بنیان کن، هویت ملی و باور دینی خود را حفظ کردند – و من همیشه آرزو داشته ام که ایرانیان برون مرزی نیز هر چند سالی که ناچار باشند همچنان در غربت بمانند، خود و فرزندان و نوه های آنان فرهنگ پاک ایرانی را همچنان پاس دارند و هرچه زودتر به وطن و سرزمین پدری خویش بازگردند.
سرگذشت یهودیان مشهد یکی از دردناک ترین فجایع تاریخ ایران، ولی در عین حال یکی از دلگرم کننده ترین پدیده های جاودانی ایران و اسرائیل است. آنان ققنوس وار از خاکستر مشهد دوباره سر بلند کردند و امروز یک جامعه سربلند و شکوفا هستند که اکثرا در نیویورک و لوس آنجلس و میلان زندگی می کنند و از پیشگامان مهاجرت به اسرائیل بودند و در آبادانی این کشور سهمی بسزا ایفا کرده اند.
در سال 1839 میلادی در مشهد فرد شروری به نام الله دادی که به دنبال شهرت و ثروت می گشت، در برابر مسلمانان شهر ادعا کرد که یهودیان مشهد با خون سگ به یک زن پیر مسلمان توهین کرده اند. به دنبال این دروغ فتنه جویانه بود که او مسلمانان شهر را تحریک کرد در روز عاشورا به محله یهودیان بریزند و اموالشان را غارت کنند و خودشان را به قتل برسانند. در این روز سیاه بود که آنان 32 یهودی را از مرد و زن و کودک کشتند و تهدید کردند که اگر بقیه آنان مسلمان نشوند، آن ها هم به قتل خواهند رسید. یهودیان به ناچار اسلام را پذیرفتند و همه آنان "جدید الاسلام" نام گرفتند. ولی در همان حال که آن ها در ملاء عام به همه تکالیف اسلامی عمل می کردند، در خانه های خویش همه اصول یهودیت و فرهنگ و باور دینی خود را نگاه می داشتند.
از آن جا که با مسلمان شدن ظاهری این افراد، از میزان تبعیض های اجتماعی و اقتصادی نسبت به آنان کاسته شده بود، برخی از این "جدید الاسلام"ها توانستند در تجارت و کسب موفقیت به دست آورند.

امروز در ایران "جدید الاسلام" وجود ندارد
ولی در سال های پس از جنگ جهانی دوم، با گشوده شدن فضای اجتماعی و سیاسی ایران و آشنائی بیشتر به حقوق انسانی و کاهش فشار علیه اقلیت های دینی و به ویژه یهودیان، این "جدیدالاسلام" ها به یهودیت خود بازگشتند و تنها شمار بسیار کمی که به دین مبین اسلام اعتقاد عمیق داشتند همچنان در آن باور ماندند. بسیاری از "مشهدی های یهودی" اکنون در نیویورک جامعه شکوفائی دارند و برخی نیز در اسرائیل، میلان، لوس آنجلس و اماکن دیگر زندگی می کنند و هیچ یک از آنان در ایران باقی نمانده است.
بهره کشی از گرایش های یهودستیزانه، شوربختانه در ایران نیز همانند شماری از کشورهای دیگر، از دیرباز یک شیوه مکروه و مطرود سیاسی بوده که در ابعاد گسترده مورد استفاده قرار گرفته است.
آیت الله خمینی در نطق مشهور خود در مدرسه فیضه قم از جمله گفت: "آیا شاه خودش یهودی است و یا خون یهودی در رگهایش جاری است؟". پس از آن که خمینی آیت الله منتظری را برکنار کرد، در اصفهان شایع کردند که خمینی خود یهودی بوده است. درباره عسگراولادی مسلمان نیز بارها ادعا شد که او یک یهودی مسلمان نما می باشد. حکومت سرکوبگر ایران، هر پدیده ناروائی را به "صهیونیست ها" نسبت می دهد که در واقع واژه ای که به جای "یهودی" به کاربرده می شود، تا دنیا حکومت ایران را به "یهودستیزی" متهم نسازد.
اکنون برخی با ادعای آن که می خواهند با رژیم سرکوبگر ایران مبارزه کنند و آن را براندازند، به عنوان یک شیوه تبلیغاتی ادعا می کنند که برخی از سران این نظام ستمگر در واقع یهودیان مسلمان نما هستند که قصد ویرانی اسلام و ایران را دارند.
ملت ایران مبارزه مقدسی را برای رسیدن به حقوق مسلم انسانی و شهروندی خویش در پیش گرفته است. ایرانیان مانند هر ملت دیگری حق دارند از همه حقوق و آزادی ها برخوردار گردند و به رفاه و نیک بختی برسند.
ایرانیان که در ماه های اخیر هوشمندی خود را در بکارگیری شیوه های درست مبارزاتی به اثبات رسانده اند، باید این گونه افرادی را که با تبلیغات زهرآگین یهودستیزانه می کوشند پیکار راستین ملت ایران را از مسیر درست آن منحرف کنند، از میان خویش برانند و به آنان امکان ادامه سمپاشی ندهند.

نوشتۀ: منشه امیر – اورشلیم   


http://www.hamdami.com/MFAFA/HolocaustDeniers/200709-Anussi.htm