آقای پورپیرار نمی دانم مذهب شما چیست ولی ای کاش قبل از این که نظرات شخصی خودتان در رابطه با مذهب تشیع را که از تفسیر به رای قرآن نشات گرفته در اینجا ثبت کنید شبهات و سوالات خودتان را از علمایی که سال های سال دروس دینی خوانده اند می پرسیدید و ادله آن ها را هم می شنیدید. شما با این کارتان باعث شده اید تا هر آدمی که کوچک ترین اطلاعی از مسائل دینی و تفسیر صحیح قرآن ندارد در این باره اظهار نظر کند و اذهان را منحرف سازد. خیلی جالب است که در دوران امروز که همه چیز از علوم مختلف مهندسی و طبیعی و انسانی گرفته تا شغل هایی مانند نجاری و بنایی و آرایشگری نیازمند تخصص هستند ولی پای دین و تفسیر قرآن که به وسط می آید هر کسی که نه صرف و نحو عربی را خوب بلد است و نه به اصول صحیح تفسیر آشنا است و نه بر شان نزول آیات مسلط است و نه قادر است احادیث صحیح را از غیر صحیح جدا سازد و از طریق احادیث متشابهات قرآن را تفسیر کند و نه مباحث بنیانی تر همچون عصمت پیامبر و معصومین از طریق قرآن و علم کلام برای او به اثبات رسیده و فقط و فقط با تفسیر شخصی و نه علمی از قرآن و بر اساس سلیقه خود اظهار نظر کند. من از استدلال های منطقی شما درباره ناتمام ماندن تخت جمشید بسیار لذت بردم و فوق العاده مشتاقم تا کتاب هایتان را هم هر طور شده گیر بیاورم و مطالعه کنم اما بدانید همانگونه که تاریخ و باستان شناسی نیازمند سال ها تلاش و مطالعه است اظهار نظر درباره یک دین یا مذهب به خصوص هم نیازمند سال ها تلاش و فراگیری مقدمات آن است. شک و شبهه را به خصوص در مسائل دینی باید حتما از متخصص آن پرسید و بدون اطمینان قطعی نباید اظهار نظر کرد. در ضمن اگر راهی برای دسترسی به کتاب هایتان وجود دارد لطفا راهنماییم کنید. پاسخ:
آقای امینی. من دین اسلام را در تمام فرماسیون تاریخی و عبادی و اخلاقی مندرج در قرآن عظیم را پذیرفته ام و تابع هیچ یک از مذاهب نیستم که به جای خداوند و قرآن به اشخاص و تالیفاتی رجوع می دهند که در صورت وجود هم سخنانی منتسب و مربوط به دون خداوند است. کاش کامنت خود را پس از مطالعه کتاب ها به خصوص سه جلد برآمدن اسلام، با عنوان پلی برگذشته ، نصب می کردید. زیرا و شاید با سلسله ای از جاعلین و دروغ سازان آشنا می شدید که مثلا در باب همین تخت جمشید تا بلندای آسمان دروغ بافته، آن را گوهر معماری جهان و محلی برای ملاقات و مناسبات مجلل گفته اند! در باب تالیفات به ظاهر اسلامی نیز به مبحث خط و قلم توجه نشان دهید که اوهام را به باد می دهد. البته من مجتهد نیستم ولی آیا مثلا علامه مرتضی عسکری نیز مجتهد نبود و آیا کتاب۱۵۰ صحابه ساختگی ایشان را مطالعه کرده اید؟ اگر به اطراف خود نظر بیاندازید و اقوال را بسنجید متوجه خواهید شد که از همه جا صدای نیاز به پیرایش اسراییلیات از مکتوبات غالبا یهود زده در باب قرون اولیه اسلام بلند است، تحقق چنین امری از همین مباحث نوگشوده آغاز می شود. برای تهیه آثار نیز که قریب بیست مجلد است، لطفا به تلفن انتشارات۳ ۶۶۴۰۶۱۸ رجوع کنید.