ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

اهمیت پوریم

حمید
جمعه 22 بهمن ماه سال 1389 ساعت 11:31 AM
دوستان لطفا اوج نگیرید بنده نه آنوسی نه منافق هستم
یکی ازخوانندگان آثار استاد و طرفداران پروپا قرص ایشان هستم که به نظر من جواب سوال عامل انقطاع بوجود آمده را که استاد پوریم می دانند برایم قانع کننده نیست.آیا با این مساله کافر یا منافق یا یهودی شده ام!!!؟
در ضمن من هیچ کدام از مستندهای استاد را رد نکرده ام وبه همه ی آنها ایمان دارم و دیدن آنرا به همه ی دوستانم توصیه کرده ام. ۱۶ یا ۱۷ جلد کتاب استاد به عواقب وپی امدهای ناشی از انقطاعی می پردازد که عامل آن را پوریم می داند و جعلیات یهودیان برای پر کردن خلاء موجود راکه خیلی خوب شناسایی کرده اند را برای سرپوش گداشتن برروی پوریم می دانند ومن همه ی آنهارا مطالعه کرده ام. چیزی که باعث صدورحکم کفر و یهودی بودن بنده از طرف شما بنیان اندیشان شده اینه که من می گویم عامل انقطاع می تواند پوریم نباشد وجعلیات برای اهداف دیگری صورت گرفته نه برای سرپوش کذاشتن روی پوریم. همانطور که گفتم در رویا روی با دو مساله ی ۱-عامل انقطاع  ۲-عواقب و جعلیات بعد از آن نظرمن اینه که
جناب استاد برای مورد دوم بسیار خوب و قوی دلایل ارائه داده اند ونه من بلکه هیچ کس دیگری که بویی از منطق برده باشد نمی تواند منکر آثار ایشان باشد.اما به نظر من تمامی آثار ایشان در دایره ی مورد دوم قرار میگیرند واز این راه برای پاسخ مورد دوم  گام برداشته اند در حالیکه می تواند این دو مورد ازهم جدا باشند.
آقای منافق شناس! بنده اونی که شما میگید نیستم مطمئن باش.
دوستان! این نوع جواب ها و برخوردها در کارها و مباحث تحقیقی و بقول شما بنیان اندیشانه اصلا جالب نیست.این گلایه روازمن لااقل بپذیرید.
پاسخ:
آقای حمید. مراتب هر اظهار نظری ابتدا از ظن و شک شروع می شود و اگر لااقل دو نمونه دلیل اثباتی همراه خود بیاورد، آن گاه از ظن به مقام نظر بالا می جهد و اگر این پله ها به چهار و پنج رسید، تبدیل به مدخلی قابل دفاع و یا شایسته نقد و تامل می شود. آن چه شما می گویید فقط یک ظن بدون وجه است. یعنی همراه ادعای خود دلیلی نمی آورید و دیگران را برای رد گمانه ای صرف، سرزنش می کنید و مثلا به این بهانه متوسل اید که چرا قتل عام شرق میانه در قرآن نشانی ندارد اما اگر از خود شما پرسیده شود چرا پوریم آسمانی مورد ادعای شما و یا لااقل کشتار بابل در قرآن ثبت نیست، نمی دانم چه پاسخی خواهید داد و فراموش نکنید که اگر اجرای پوریم را، که موجب امنیت خاطر یهود شد، به خداوند نسبت دهیم بارگاه الهی را بازوی نظامی یهود فرض کرده ایم. برای ارتقاء مقام ظن خود به نظر لااقل یک دلیل روشن ارائه دهید و نردبانی را به دیوار بام نچسبانید که هیچ پله ندارد.